توطئه های مجاهدین با دشمن قدیم و ارباب جدید ( آمریکا )
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، چهاردهم سپتامبر ۲۰۱۸:… ولی در مورد خیانت گروه ها و یا سازمانهایی که برای رسیدن به قدرت و حاکمیت و از روی صحت کامل عقل و با آگاهی و داوطلبانه دست به چنین اقداماتی میزنندداستان فرق می کند.مثل سازمان مجاهدین که خیانتش زبان زد خاص و عام است. البته این فرقه رجوی همیشه نان را با خون آغشته کرده …
توطئه های مجاهدین با دشمن قدیم و ارباب جدید (آمریکا)
نوشته علیرضا نصراللًهی از اعضا سابق سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)
شما فکر می کنید جمع مبلغ دریافتی این آدمها چند هزار دلار بوده است؟
واقعأ در این قرن که ما در آن زندگی میکنیم همه چیز وارنه شده و آدم نمی دونه چی را باید باور کند.و چی رو نباید باور کند،،در حال حاضر در دروان بسیار خطرناکی از تاریخ قرار گرفته ایم،شما هم مثل من از اخبار کم و بیش آگاه هستید.
در این برهه از زمان،داریم با چشم خود میبینیم ،که چگونه ظلم و ستم در چهان بیداد می کند،و در خیلی از کشورها مردم از فشار اقتصادی در بدترین وضعیت قرار دارند،و صورت خودشان را با سیلی سرخ می کنند.
در جهان مردم به خاطر فقر و تنگدستی،دارند چیزهایی را میخورند که آدم حتی از تجسم خوردن آن حالشان بد می شود چه برسد به خودرن آن،مثل گوشت،سگ و گربه،که پژوهشگران هشدار دادندکه خوردن اینو گوشت باعث مریضی های جدی خواهدشد مثل مریضی هاری سگ.
و همانطور که همه ما در رسانه ها میخوانیم،در هر گوشه از این جهان حادثه ای در حال وقوع می باشد.ولی آیا ما در این حادثه ها میتوانیم نقشی ایفا کنیم؟
و یا نه فقط نظاره گر آنها هستیم و با گفتن کلماتی از روی همدری و متاثر شدن کار،دیگری از دستمان برنمی آید؟
شرایط خیلی از کشور ها در حال حاضر بستگی به نظرات و تصمیم های سیاستمداران قدرمند جهان اوّلی ها دارد،و آنها هستند که باید برای دیگران فکر کنند،راه بروند،و در نهایت دست رنج آنها را به یغما ببرند.
شما جای دور نروید،در همین ایران عزیزمان خودمان،در حال حاضر شرایط اقتصادی در بالاترین حّد خودش قرار گرفته،و مردم واقعأ از نظر یومه در تنگنا قرار دارند،دولت هم از دستش در حال حاضر هیچ کاری برنمیاد،البته باید ریشه درد را پیدا کرد وگرنه با زدن مسکن چیزی حل نمی شود.
شما فکر میکنید مسبب همه این مشکلات چیست؟
و چرا ایران با این همه ثروت و تاریخ کهن به اینجا کشیده شد؟
دو عامل اصلی کشور را به این نقطه رساند؟
یک: نا لایق بودن افرادی که هیچ تخصصی در رابطه با اقتصاد و عمران کشور نداشتند.
دوّم:خیانت به کشور از هر طریق،چه به لحظ فردی و چه به لحظ گروهی،که در هر دو مورد ماشالله ما کم از این نمونه ها نداریم.
خیانت به شکل فردی نمی شود زیاد در موردش صحبت کرد،چون انسان امکان دارد،در شرایطی قرار بگیرد که ناچار شود تن به خیلی چیزها دهند و یا آگاهانه و به خاطر منافع شخصی وارد این بازی خطرناک شوند که در نهایت هم آخر این بازی مرگ زود هنگام خواهند گرفت.
ولی در مورد خیانت گروه ها و یا سازمانهایی که برای رسیدن به قدرت و حاکمیت و از روی صحت کامل عقل و با آگاهی و داوطلبانه دست به چنین اقداماتی میزنندداستان فرق می کند.مثل سازمان مجاهدین که خیانتش زبان زد خاص و عام است.
البته این فرقه رجوی همیشه نان را با خون آغشته کرده و تحویل مردم میدهد،در دروان شاه عده ای آمدند،جنگیدند،بهای جنگشان را هم پرداخت کردنند،و در آخر هم برای حفظ آرمانهایشان هم کشته شدند،و هیچ وقت در برابر زور و قدرت هم کوتاه نیامدند،ولی در میان آنها شخصی به نام مسعود رجوی ظهور کرد که از ابتداع حضورش همواره و مستمر دیده اید که در حال خیانت به کشور و مردم ایران می باشد.
در حال حاضر من نمیخواهم در مورد خیانتهای رجوی به کشور صحبت کنم،ولی طرف حساب من کشورهایی هستند که با این گروه و یا فرقه در حال مامعله کردن،هستند.
آیا واقعأ دولتمردان آمریکا خواب هستند،یا نه خودتان را به خواب زده اید،و شاید هم هر دو مورد،باور کنید،در تمامی جهان اگه شما بگردید،نمیتوانید لنگه این سازمان را پیدا کنید.
الان خدمتتان عرض خواهم کرد،شما:
آیا تابحال در جای دیده و یا شنیده اید که سازمانی برای هدف آرمانی خودش با دشمن قسم خورده اش دست وحدت بدهد،و با او همراه و گام شود؟
آیا تابحال سازمانی را دیده اید که نفرات خودش را شکنجه و سر به نیست کند؟
آیا تابحال سازمانی را دیده اید که با خانواده های خودش همانند دشمن برخورد کند؟
آیا تابحال سازمانی را دیده اید که با دشمن کشورش هم پیمان شود و بر علیه کشورش بجنگد؟
آیا تابحال سازمانی را دیده اید که با جلادان صدام همدست شده و اسرای ایران را شکنجه کند؟
آیا تابحال سازمانی را دیده اید که برای رسیدن به حاکمیت بر ایران تقاضای هرچه بیشتر شدن تحریم ها را داشته باشد؟
آیا تابحال سازمانی را دیده اید که زن هم سازمانی خودش را از برادر همرزمش جدا کند و به عقد خودش درآورد؟
و خیلی از امّاها و اگرها که واقعأ اگر بخواهیم بر روی کاغذ آوریم،شاید ماه ها و سال هل طول بکشد،ولی من همه اینها را گفتم تا برسیم به اینجا که آمریکا،(منظور از اسم کشور آمریکا دولت و سیاستهای آن می باشد) هیچگاه به غیر از کشور خودش خواهان پیشرفت کشوری نیست و اتفاقأ همیشه سعی کرده تا همه کشورهای جهان سوّم و حتی اروپایی ها رو هم وابسته به خودش نگهدارد.
در حال حاضر همه شاهد قلدوری و زورگویی آقای ترامپ هستیم،به همه دستور میدهد،این شرکت و آن دولت را به راحتی تهدید می کند،و هیچکس هم به غیر از دولت ایران جرأت ندارد بهش بگویید بالای چشمت ابرو هست.چون زود میگه آمریکا دیگه با کشور تو مامعله نمیکند!
آخه یکی نیست به این آقا بگه بابا تو آبروی هرچی ریس جمهور در دنیا بود بردی
منظورم از بیانات این فاکت ها فقط این است که همه به یک وحدت کامل بر سر بحث تروریسم پروری آنهم از طریق سیستم های جاسوسی دولت های پیشرفته مثل آمریکا برسیم.
شما نگاه کنید در بیست سال گذشته جهان با پدیده ای به نام تروریسم آنهم از نوع پیشرفته (منظور از پیشترفته در ابعاد بزرگ مثل القاعده،طالبان،از همه مهمتر داعش که سوگلی همه آنها بود)رو به رو شد،اگر بخواهیم از دیدگاه مردم عادی به این موضوع نگاه کرد،خوب باید گفت عده ای از میان جنگ های پیش آمده برخاستند،تا از فرصت بدست آمده کمال استفاده را ببرند.
ولی اگه از نگاه کسانی که کمی با سیاست آشنایی دارند به این مهم نگاه کرد موضوع کاملا فرق خواهد کرد.چون واقعی نیست که شب خوابید و صبح بلند شد،و دید داعش با یک پرچم و اطلاعیه و چند تا گروگان در حال تهدید کردن کشورهای قدرتمند می باشد.البته همه اینها یک بازی کاملا ماهرانه است،ولی در بعضی از موارد حساب از دست آقایان رها می شود،و دیگه قادر به کنترل آنها نخواهند شد،و باید برای از بین بردن آنها لشگرکشی کنند و هزین های گزافی هم بابتش خرج کنند،البته هزینهایش زیاد مهم نیست و منطقه را به آشوب می کشند،و آنقدر که خودشان دچار توهم می شوند که فکر میکنند واقعأ خودشان بودنند که توانستند،چند استان و چند شهر را به تصرف درآورند،انجاست که برای اربابانشان خط و نشان می کشند،و در آن نقطه،گور خودشان را با دست خودشان…
تمامی این گروها با یک نقشه حساب شده،پدیدار میشوند،و یک تاریخ مصرف مشخصی دارند،شاید،از آنها چند نفری باقی بمانند ولی دیگر توان مبارزه و خلاقیت را ندارند،اینها گروها و حزب های افراطی هستند،که بی فکر و بدون برنامه ریزی شده عمل میکنند،و همه چیز آنها آشکار، و رو هست و شما میتوانید که تشکیلات و ایدئولوژی یا مرام (به انگلیسی: Ideology) آنها را به خوبی تشخیص بدهید،مثلا داعش،مرام آنها سر چشمه از ایدئولوژی خشک مذهبی و در قالب کتاب قرآن و فرمان خدا هست.که دست به هر جنایتی میزنند،ولی گروهایی هستند همانند سازمان مجاهدین که در طول چند ده به قول خودشان مبارزه،بارها ایدئولوژی خوشان را عوض کردند.
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۴۲ وقتی تأسیس شد،بنای آن مبارزه با امپریالیسم بود،نه وحدت،سازمان مجاهدین سازمان انقلابی بود،نه یک بورژوا،که شما الان دارید آنها را می بینید.
جالبتر از همه این است که آقایان سیاستمدار آمریکایی مثل اینکه یادشان رفته که همین سازمانی را که الان در زیر بقل گرفتند،اینها همانهایی هستند،که در روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۴، دو مستشار نظامی امریکایی در تهران ترور کردنند.
سازمان مجاهدین خلق در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: همزمان با بازگشت شاه جنایتکار از مسافرت توطئه‌آمیزش به امریکا، حکم اعدام انقلابی دو تن از مستشاران تجاوزکار امریکایی در ایران، «سرهنگ شفر» و «سرهنگ ترنر»، توسط یک واحد از رزمندگان سازمان اجرا گردید.
دوّم:گروگان گیری سفارت آمریکا،۱۳ آبان‌ماه بود.سازمان مجاهدین خلق اولین نیرویی بود که به حمایت گسترده از این دانشجویان پرداخت و به همراه حزب توده و دیگر گروه‌های چپ بر آتش مبارزه «ضد‌امپریالیستی» دمیدند.
مجاهدین از اولین ساعات گروگانگیری با بسیج نیروهای تشکیلاتی خود به صورت بیست و چهارساعته به گرم کردن فضای بیرون سفارت و خیابان‌های اطراف پرداختند و با شعارهای حمایت‌آمیز خود از اقدام دانشجویان تقدیر کرده و به یکی از بزرگترین بحران‌های سیاسی قرن بیستم دامن زدند.
و یا بزرگترین عملیات،تروریستی ۱۱ سپتامبر که ،کشته شدگان این حمله‌ها ۲٬۹۷۴ تن بودند، که با در نظر گرفتن ۱۹ هواپیما ربا در کل شمار کشته‌های این حمله‌ها به ۲٬۹۹۳ تن می‌رسد. بیشتر کشته شدگان این حمله‌ها مردم عادی و شهروندان بودند، که ملیت آنها از ۹۰ کشور گوناگون جهان بود. به‌علاوه، مرگ دست‌کم یک تن ناشی از قرارگرفتن در برابر گرد و خاک به وجود آمده از ویرانی دو برج نیز گزارش شد.
حادثهٔ ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ تاکنون بزرگترین عملیات تروریستی تاریخ ایالات متحده آمریکا به شمار می‌آید و پیامدهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی برای این کشور و جامعهٔ جهانی به دنبال داشته‌است. گفته می‌شود که حادثهٔ ۱۱ سپتامبر همانند حملهٔ ژاپن به بندر پرل هابر، تاریخ آمریکا را تغییر داده‌است.
عملیات،تروریستی ۱۱ سپتامبر،وقتی در حال وقوع بود،من در عراق و در سازمان مجاهدین بودم،ما داشتیم آماده می شدیم که بخوابیم که دستور صادر شد که همه خیلی سریع به سالن غذاخوری برویم واقعأ گیج شده بودیم که چه خبر شده باید بریم ایران!
چون در آن زمان به قول آقای تحلیلگر (مسعود رجوی)ما در مرحله سین آ بود معنی کلمه سین آ (آمادگی برای سرنگونی )ولی وقتی وارد سالن شدم با صحنه دلخراش برج های دوقلو رو به رو شدم اوّل فکر کردم فلیم سینمایی آمریکایی هست،ولی چند ثانیه طول نکشید که فهمیدم همه صحنه ها واقعی هست و آنهای که دارند کشته می شوند مردم عادی هستند.
هر آدمی وقتی با چنین صحنه هایی رو به رو می شود ناخداگاه متأَسف و ناراحت می شود،و از اینکه با چشم میبینی،عده ای در حال مرگ هستند و تو نمیتوانی کاری انجام دهی،بیشتر اندوهگین می شوی.
آیا امکان دارد کسانی باشند،که از دیدن مرگ،و زخمی شدن دیگران لذّت ببرند؟
آیا امکان دارد کسانی باشند که از دیدن مرگ و زخمی شدن دیگران شرینی پخش کنند؟
آیا امکان دارد کسانی باشند که از دیدن مرگ و زخمی شدن دیگران پایکوبی و رقص کنند؟
بله امکان دارد خیلی خوب هم امکان دارد سازمان مجاهدین،باورتان نمیشود،البته حق دارید،که باور نکنید،چون خودتان از آون جنس نیستید،برای همین خیلی سخته که آدم بتواند این را فهم کند.که چرا اینها(مجاهدین)شادی و خوشحال بودند؟
ولی طرف حساب من آقایان در رأس قدرت آمریکاست،شما بر چه مبنایی میتوانید این موضوعات را هضم کنید،تازه خودتان به کنار،چگونه مردمتان را قانع کرده اید؟
لطفأ اگه این مریضی داوریی دارد به ماهم بگویید تا ماهم بتوانیم آنرا تهیه کنیم،چون مردم کشور من نمیتوانند مثل شما از سر خون فرزندانشان به راحتی گذشت کنند،برای همین از شما تقاضای این دارو،را کردم که البته اگه داوریی باشد؟
موضوع بعدی که میخواستم خدمتان عرض کنم این است که شما تا کجا میخواهید این بازی را ادامه دهید،مثلاًّ جریان اخیر جاسوسان رژیم را باید اخراج کرد،آنقدر این سناریو را که این مجاهدین با آمریکایی ها درست کردنند بچه گانه هست آدم خنده اش میگرد.این دو نفر میخواستند علیرضا جعفرزاده، معاون مدیر شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا،را ترو کنند به خاطر اینکه این شازده فاش سازی های درباره سایت های هسته ای ایران در سال ۲۰۰۲ را به بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی راپورت داده است.و تازه اگه به اخراج باشد اوّل باید مریم و مسعود رجوی را اخراج کرد،چون این دوتا از همه جاسوس تر هستند.
شما فکر می کنید با دسته کوره ها رو به رو هستید هر چه میخواهید در رسانه ها انتشار کنید و همه هم بگن آفرین چه سازمان با خدا و آمریکایی دوستی،هستند.
نه جانم همیشه یادتان باشد،چه بخواهید و چه نخواهید جداشدگان بخشی از تاریخ زنده این سازمان ( فرقه رجوی )هستند،سعی کنید و مواظب باشید،دستتان بیشتر از این میان مردم دنیا . بخصوص مردم محترم آمریکا رو نشود،که اگه رو شود دیگه از تو و نه اون اثری خواهد ماند.
و در رابطه با جریان مراسم ویلپنت،که مجاهدین دو نفر از هواداران خودش را توجیح کرد برای پاپوش درست کردن برای رژیم ایران،اگه راست می گویید این دو نفر را که عامل این عملیات بودن را به ایران استرداد کنید،ببینم واقعأ اینکار رو انجام می دهید؟
من که اصلاًّ باور نمیکنم،که چنین موضوعاتی حقیقت داشته باشد،این بازیهای فقط کاربرد تبلیغاتی دارد،و شما مثل این کولیها داد و فریاد که ببیند،رژیم میخواست با مقاومت بر حق مردم ایران چکار کند،جمع کنید این بچه بازیها رو اینها دیگه خیلی بچه گانه و ابلحانه هست که شما دارید انجام می دهید.
ولی خوب شما یاد گرفته اید که فقط بفروشید،و کار دیگری از دستان بر نمی آید،شما فقط بلد هستید ویران کنید،و در آبادانی ذره ای تجربه ندارید،و این را اربابانتان خوب میدانند،برای همین رو اسب بازنده سرمایه گذاری کرده اند.
به راستی شما فکر می کنید که مقامات آمریکا از این موضوعات خبر ندارند،و یا فکر می کنید سیاستمداران باور دارند که مجاهدین استحاله شدند،و دیگر خطری از جانب آنها(مجاهدین)کشورشان را تهدید نمی کند،من هم با شما موافق هستم مجاهدین همیشه و همواره بالقوه یک تهدید جهانی هست،چون آنها یاد گرفتند که بکشند فرقی هم نمیکنه کی باشه فقط میخواهند خون ریخته شود آنها سالهاست که برموج این خون سوار هستند،روزی که این فرقه نتواند خون بریزد آن روز،روز مرگ و پایان این فرقه هست.مجاهدین با پول های میلیاردی که در سرتاسر جهان پخش کرده به راحتی هر کاری که میخواهد انجام میدهد و هر کس حرفی بزند دهانش را با پول می بندد،و تازه از همین پول ها برای کاربرد کارهایش برای مقامات خارجی خرج می کند،تا بتواند نشان دهد با چه دم کلفت هایی در رابطه هست.
