از عوامل داخلی کودتای ۲۸ مرداد، گروهی از سیاستمداران معروف ایرانی و هوادار بریتانیا بودند، ازجمله این افراد سیدضیاءالدین طباطبایی بود که بریتانیا تلاش میکرد زمینههای نخستوزیری او را فراهم کند. انگلیسیها حتی پیش از آنکه مصدق زمام امور را به دست گیرد، شاه را برای نخستوزیری سیدضیاءالدین، زیر فشار گذاشته بودند. شاه ظاهراً با این امر موافق بود و در همان موقع که مجلس، مصدق را برای نخستوزیری معرفی کرد، با سیدضیاءالدین دراین باره درحال گفتوگو بود.
از دیگر این افراد، جمال امامی بود که رهبری فراکسیون طرفدار انگلیس را در مجلس برعهده داشت؛ در واقع، تلاشهای جمال امامی و فراکسیون هوادارش برای مختل ساختن مجلس بود. با پیروزی کودتا که با امکانات مالی بریتانیا و آمریکا و حضور عوامل داخلی در صحنه به انجام رسید، شاه دوباره به کشور بازگشت. تقریبا تمامی مدیران و کارگزاران دولت مصدق بازداشت شدند.
تصاویر/ کودتای ۲۸ مرداد
21.08.2018 ـ فرادید
ظهور مجدد و مؤثر مصدق در عرصه سیاست ایران تنها پس از اشغال کشور و برکناری رضاشاه از سلطنت ممکن شد. در اولین انتخابات پس از رضاشاه (دوره چهاردهم مجلس شورای ملی)، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمیداد در حین اشغال در مورد نفت با خارجیها مذاکره کند.
در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی موفقیت کودتا و سقوط کابینه دوم دولت ملی دکتر مصدق، سرلشکر فضلالله زاهدی عهدهدار تشکیل کابینه جدید شد. کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشتساز در تاریخ معاصر ایران بود که در دوازدهمین سال حکومت پهلوی دوم به وقوع پیوست و سبب تثبیت حاکمیت او تا ربع قرن دیگر شد. تابستان سال ۱۳۲۰ در میانه جنگ جهانی دوم، نیروهای بریتانیا و شوروی وارد ایران شدند.
ظهور مجدد و مؤثر مصدق در عرصه سیاست ایران تنها پس از اشغال کشور و برکناری رضاشاه از سلطنت ممکن شد. در اولین انتخابات پس از رضاشاه (دوره چهاردهم مجلس شورای ملی)، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمیداد در حین اشغال در مورد نفت با خارجیها مذاکره کند.
یکی از نقاط مهم حیات سیاسی مصدق انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود که اعتراض به وقوع تقلبهای گسترده در آن، برخی ملیگرایان و مخالفان دربار را بیش از پیش به هم نزدیک کرد. جبهه ملی نیز به کمک معترضانی چون محمد مصدق، حسین مکی و مظفر بقایی تأسیس شد که ورودشان به مجلس شانزدهم (در دور دوم انتخابات) راه را برای تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت هموار کرد و سرانجام به رهبری مصدق، ملی شدن نفت ایران از طرح به قانون بدل شد.
جو میهنپرستی و بیگانهستیزی در ایران بالا گرفته بود و ترور نخستوزیر وقت، سپهبد حاجعلی رزمآرا توسط فدائیان اسلام زنگ خطر دیگری بود هم برای شاه، هم برای کسانی که «خائن» و «مزدور بیگانه» نامیده میشدند. حسین علاء هم که به جای نخستوزیر مقتول نشست، چارهای جز برخاستن زود هنگام و سپردن کرسی وزارت به مصدق نیافت.
دغدغه و برنامه اصلی دولت مصدق به اجرا درآوردن قانون ملی شدن صنعت نفت بود. از آن پس مذاکرات پی در پی بریتانیاییها و میانجیگری امریکاییها بینتیجه ماند و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تأثیری بر روند ملی شدن نفت ایران نگذاشت. مصدق در لاهه و نیویورک به دفاع از حق مالکیت مردم بر منابع سرزمین خود پرداخت.
با وجود همراهی آیتالله کاشانی با مصدق در جریان ملی شدن صنعت نفت که اوج آن به واقعه ۳۰ تیر انجامید، بهتدریج بین این دو، اختلاف ریشهداری روی داد، بهگونهای که وقتی دکتر مصدق تقاضا کرد که لایحه اختیارات او برای ۶ ماه تمدید شود، این بار کاشانی در مقام ریاست مجلس، نامههای تندی نوشت و این اختیارات را خلاف قانون اساسی اعلام داشت و به مصدق اعتراض کرد.