سوالات زمانی زیاد شد و شکاف و اعتراضات زمانی اغازشد که شاهد پهن کردن فرش قرمز وخوش رقصی وحتی شامهایی انچنانی و بردن زنان ودختران درجشنهایی که برای انها دراشرف میگرفتند با نیروهایی عراقی.
پس معنای ان اصول ما چی شد انداختن فرش گران قیمت وبه ما میگفتن سازمان هیچ پولی نداره.
حتی یادم میاد زمانی مک کین امد تیرانا مریم رجوی بال دراورده بود وانداختن فرش قرمز ومهمانی با هزینه ملیونی وهمیشه به ما میگفتن پولی نداریم ونفرات میگفتن دست اخر کار ما به کجا رسیده مگه نیروی انقلابی نیستیم وبغضهایی درگلوخفته انها سربا میزد ودرتنهای خودمان گریه میکردیم
پایبندی به اصول درفرقه رجوی!؟
بهمن عظیمی ، تیرانا ، آلبانی ـ 17.03.2018
منبع: سایت نجات یافتگان در آلبانی
پایبندی به اصول درفرقه رجوی!؟
به مدت 27 سال درفرقه رجوی بودم وهمیشه مسعود ملعون ماها نشست های زیادی درمورد اصول میگذاشت وهمیشه عنوان میکرد که سازمان مستقل است ومرزسرخ با امپریالیسم داره و تنها نیروی انقلابی است که مرزسرخ داره با سرمایه داری وامپریالیسم سرمایه داری امریکا .
مدتها وسالها گذشت وتا اینکه نیروهای امریکایی وارد اشرف شدن ودست به سینه رهبران سران وموازی کارکردن باانها برایم یک شکافت وتناقض بزرگی بود .
سوالهای بی جوابی که حتی مسعودرجوی ازجواب دادن به انها سربازمیزد، مسعودرجوی میگفت با امریکا موازی کار میکنیم وبا بورژوازی مرزسرخ خود را داریم و الان امریکا صاحب خانه است وباید با انها دوست باشیم واین مسله باعث تناقضات سالیان گذشته شده و یادم میاد نفراتی بودند که ازفرقه جداشدند چون برای ما این مسله سخت بود که بعنوان نیروی انقلابی بتوانیم هم کیش امریکا بود.
سوالات زمانی زیاد شدوشکاف واعتراضات زمانی اغازشد که شاهد پهن کردن فرش قرمز وخوش رقصی وحتی شامهایی انچنانی و بردن زنان ودختران درجشنهایی که برای انها دراشرف میگرفتن با نیروهایی عراقی
پس معنای ان اصول ما چی شد انداختن فرش گران قیمت وبه ما میگفتن سازمان هیچ پولی نداره
حتی یادم میاد زمانی مک کین امد تیرانا مریم رجوی بال دراورده بود وانداختن فرش قرمز ومهمانی با هزینه ملیونی وهمیشه به ما میگفتن پولی نداریم ونفرات میگفتن دست اخر کار ما به کجا رسیده مگه نیروی انقلابی نیستیم وبغضهایی درگلوخفته انها سربا میزد ودرتنهای خودمان گریه میکردیم
این ماها بودیم که پایبند به اصول انقلابی سازمان بودیم ولی ازاشرف تا لیبرتی والبانیا وقتی به این وقایع نگاه میکردم یک خشم وبغضی درگلویم بود
زمانیکه درزندان وتشکیلات رجوی محصوربودیم زیاد معنای خیانت به اصول سازمان برایم مسجل نشده بود وحتی سیرحوادث درعراق وامدن نیروهای امریکایی که هزاران سوال داشتم ولی وقتی ازفرقه رجوی فرار کردم وبیرون امدم ووقتی ازانجاییکه کنجکاوبودم.
یوتیوپ وهزاران صفحه درشبکات اجتماعی خوندم وشوکی به من وارد شد که تازه معنای ان زندانها وشکنجه هایی که دراشرف شده بودم توسط رجوی را فهمیدم وتازه فهمیدم چرا رجوی هراس داشت پا به دنیای بیرون نزاریم
وقتی اوج خیانت وهمسوی رجوی را با امپرالیسم دیدم ازاینکه این همه به ما دروغ گفتن خشمگین بودم ودادن هزینه های چنصد هزاری وچندده هزاری برای کرایه کردن نفرات گرفته تا غرق شدن در بورژوازی .
پایبند به اصول ومرزسرخهایی سازمان یک دروغ بزرگی است برای پیشبرد اهداف مریم رجوی وخوشحالم که سرنگونی محقق شد وخوشحالم سیرحوادث باعث شد تا اززندان فرقه رجوی فرار کنم تابفهمم و مسعود رجوی را بیشتر بشناسم .
بهمن اعظمی
البانیا تیرانا
//////////////////////////