مبارزه در صحنه
سعدالله سیفی، فریاد آزادی، تیرانا، آلبانی، چهاردهم مارس ۲۰۱۸:… این یکی از کثافت ترین کارهای انقلاب مریم قجر عضدانلواست که در آسمانها میدرخشد! حال وقتی که به آلبانی رسیدیم گفته شده که دیگر سیاج وجود ندارد وما هم درکنار زنهای لختی اروپایی قرار داریم ، لحظات زندگی هم زیاد است وووو این فرقه جانی یک نشست گذاشت که باید در این شرایط لحظه ای …
مبارزه در صحنه
شاید برای خیلی ها جالب باشد که مبارزه درصحنه یعنی چه یعنی؟ چریکی؟ یعنی انتحاری؟ یعنی زدن وکشتن وفرار؟ نه در فرقه رجوی یک چیزی هست به نام انقلاب مریم قجر که در اسمانها میدرخشد ! حتی میگویند که نزدیکترین ستاره به زمین است ! از خنده که بگذریم یک چیزی که تما م نفرات را در داخل فرقه به عذاب کشانده وآسی کرداست ، همین مبارزه در صحنه است .از شما هموطنان چه پنهان در فرقه که بودیم نشستهایی بود به نام نشست غسل هفتگی . یعنی تمام نفرات لحظاتی که در مورد مسائل زن وزندگی ودختر وشهوت ودر کل مسائل جنسی غیره را باید درتوی جمع بخوانند وصفر صفر بشونند. بله این یکی از کثافت ترین کارهای انقلاب مریم قجر عضدانلواست که در آسمانها میدرخشد! حال وقتی که به آلبانی رسیدیم گفته شده که دیگر سیاج وجود ندارد وما هم درکنار زنهای لختی اروپایی قرار داریم ، لحظات زندگی هم زیاد است وووو این فرقه جانی یک نشست گذاشت که باید در این شرایط لحظه ای ودر آن واحد لحظات خود را بگوئید . که اکثر نفرات به این فرقه نه گفتند ولی در هر صورت وقتی که داخل شهر می رفتیم یا از توی اپارتمان ها خارج می شدیم توی محل بودیم ، در کل هرموقع خارج از اپارتمان بودیم ، باید هر صد متر وا می ستادیم ومیگفتیم که من ۵ تا زن دیدم ولحظه داشتم .یک زن دیدم ولحظه داشتم . ای کاش از او خواستگاری میکردم . باز همین روند ادامه پیدا میکرد تا اینکه صد متر دیگر میرفتیم ودر مجموع اگر یک ساعت بیرون میرفتیم باید ده الی بیست مرتبه لحظات خود را میگفتیم . حال همه هم میدانستند که لحظاتی که میگفتند کشکی است وفقط بخاطر این است که فرم را رعایت کنند. تا مسئولین فرقه دست از سر آنها بر دارند . متاسفانه این کار فقط برای لایه های پایین بود نه برای لایه بالا و مسئولین و سران که جای خود داشتند ! یادم است که میگفتند حتی اگر با فرمانده مقر خود هم بیرون میروید او هم باید لحظات خود را به تو بگوید . والله ما با فرمانده مقر که از بالاترین ومطمئن ترین نفرات مسعود هم بود بیرون رفتیم، دریغ از یک لحظه گفتن . میخواستم بگویم که این بندها واین دستاوردهایی که مریم قجر مرده شور برای ما میاورد ، برای لایه پایین بود نه برای لایه بالا و سران فرقه . ای کاش امکان ان می بود که مریم قجر می امد با ما برویم در خیابان تردد کنیم ، ان موقع دوست داشتم که ببینم آیا ایا مریم قجر که این همه قانون از خودش بیرون اورد ، لحظات خود را میگوید ؟ لحظاتی که به یاد مسعود شوهر قبلیش یا شوهر قبل از او مهدی بی غیریت یا دوست پسر های دوره دانشگاهی اشکه با مینی ژوپ و بدون روسری در خیابان های تهران و دانشگاه رفت و امد میکرد . ایا این لحظات که به ذهنش خظور می کرد را بیان می کند .به قول خودش جنگ در صحنه را عملی می کند یا فقط شعار است . البته که نه برای چه بگوید همیشه این نشست ها طعمه اش لایه های پایین بودند و هستند و خواهند بود . نه لایه های بالا یعنی سران امیدوارم که مردم ایران بفهمند که این چه مسخره بازی است که این فرقه در آورده که حتی به بالاترین روانشناسان دنیا هم بگویید خنده شان میگیرد
البته این یک قسمت جزئی از مبارزه در صحنه بود که برایتان شرح دادم .امید به روزی که این فرقه به جزا ی اعمالش برسد
سعدالله سیفی ۲۰۱۸ / ۰۳ / ۱۴
—————-