سعدالله سیفی: آیا صداقت و اعتماد سر درب ورودی سازمان مجاهدین است

0
577
آیا صداقت و اعتماد سر درب ورودی سازمان مجاهدین است 
 سعدالله سیفی، فریاد آزادی، تیرانا، آلبانی، بیست و ششم نوامبر ۲۰۱۷:… من با این موضوع تقابل داشتم ومیگفتم که این یک حرف خود ساخته رجوی است که از همان لحظه پشیمان شده بودم ولی راه برگشتی نداشتم . میدانستم که این صداقت ، فدا ، اعتماد وکلمه خود ساخته رجوی برای پیشبرد امیال کثیف خودش است . برای چی این را گفتم ؟ برای اینکه رجوی ودستگاه او هر … 

 

 

لینک به منبع
ایا صداقت و اعتماد سر درب ورودی سازمان مجاهدین است !!؟؟
یک خاطره ای که یادم است که از روزی که من به این سازمان وارد شدم اولین چیزی که به من گفته شد این بود .سر درب ورودی سازمان نوشته شده فدا و صداقت . باید در سازمان به همه دستگاه اعتماد داشت ، تازه اعتماد هم کسب کردنی است که افراد باید خود را صادقانه و با صداقت با سازمان یکی کنند که به همه چیز اعتماد داشته باشند . من با این موضوع تقابل داشتم ومیگفتم که این یک حرف خود ساخته رجوی است که از همان لحظه پشیمان شده بودم ولی راه برگشتی نداشتم . میدانستم که این صداقت ، فدا ، اعتماد وکلمه خود ساخته رجوی برای پیشبرد امیال کثیف خودش است . برای چی این را گفتم ؟ برای اینکه رجوی ودستگاه او هر کاری را کرد باید بدون شکاف آن راپذیرفت وحرفی نداشت. چون سر لوحه ان فدا و صداقت است !! در مقابل آن مثال آن را بزنم مثلا میگفتند باید موقعی که می خواهی بروی پیش یک خواهر مجاهد دونفره باید رفت !! یا اینکه در صف غذا میرفتیم باید یک فاصله یک متری را اگرخواهران می امدند را در صف با انها حفظ میکردیم . در مقابل ولی همینها با آدمهای این قوانین و مقررات را نداشتند وهر کاری و هر نوع می خواستند تنظیم می کردند . در مقابل ما که مجاهد بودیم این برخورد را با ما میکردند وجواب سلام ما را هم نمیدادند . اما بارها وبارها خودم در آلبانی دیدم که همین خواهران فرمانده با آدمهای بیرونی معاشرت دارند . یا در اتوبوس که بودند با آدمهای بیرونی خیلی راحت بودند و مواقعی که مقداری اتوبوس جمعیت داشت می چسبیدند به نفرات بیرونی یا نفرات بیرونی به انها چسبیده بودند .خوب داخل اتوبوس هم معلوم است که نفرات چطور سرپا میایستند بعضی وقت ها از روبرو سینه به سینه بودند …… برای من عجیب بودکه مگر مشکل داریم که با ما اینطور رفتار و برخورد میکنند و تحقیر وتوهین و هزارو یک ضابطه و… گذاشته بودند . از طرفی ما حتی اجازه نداشتیم با آدمهای بیرونی ارتباطی داشته باشیم . اما این زنان هیچ محدودیتی نداشتند . از ان سو درون مناسبات با ما انطور برخورد می کردند . در بیرون طوری دیگرعمل می کنند . اما ما ها که در اتوبوس ویا درمکان خاصی که میرفتیم باید میامدیم خودمان را خالی میکردیم که کنار خانمی بودیم یا از کنارش رد شدیم یا اینکه خانمی رادیدم لحظه شهوت داشتم واگر این کار را نمیکردیم بایدجوابگو بودیم و در نشست ها زیر حمله وهجوم نفرات حزب اللهی تشکیلات. یا اینکه نمیگذاشتند سری بد بیرون برویم وشاید باور نکنید من با تمام افراد که صحبت میکردم اکثریت افرد ناراحت بودند.هدف این کثافت کاریهای سازمان از این مسائل جنسی را نمیدانستند که چرا سازمان با ما این کار را میکند .هیچ جوابی هم سر این موضوع نمیدادنندواین در ذهن آدمها شکل گرفته بودکه اصلا ما انسان نیستیم چون که با ما این کار را میکنند .همه درگیریهای ذهنی افراد این موضوعات بود چون این دور کردن افراد از دنیای بیرون بود واینکه افراد را درقوطی نگه داشته بودند . برای ما عناوینی از قبیل گوهران بی بدیل میدادنند ولی در شکل این نبود . یک اپ سیلون برای ما ارزش انسانی قائل نبودند. اگر ما گوهر بی بدیل بودیم پس باید به ما اعتماد میکردند واگر ما این بودیم پس انسانهایی بودیم که در هر شکل باید ما را آزاد میگذاشتند واینکه میگفتنداینها امتحان خودشان را خوب پس دادند ونیازی نیست که به این شکل اینها را زیر کنترل داشت و از کمین گاه ها یا توسط خبرچین هایشان ما را کنترل کنند .متا سفانه خودشان با این کار به ما نشان دادند که تمام حرفهایی که به ما میزنند فقط برای کلاه گذاشتن سر ما بود وذره ای به هیچ یک از ما اعتماد نداشتند بله سازمانی که دم از دمکراسی میزند با افراد خود به این شکل برخورد میکند وای به حال مردم ایران که اگر دست اینها میفتادند به خدا لحظه نفس کشیدن به مردم ایران را هم نمیدادند.
نفر جدا شده از فرقه تیرانا . البانی
سعدالله سیفی ۲۵/۱۱/۲۰۱۷
////////////////////////////////////////

 

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید