آشکار شدن ماهیت فرقه رجوی و فرو افتادن پرده ها

0
888

آشکار شدن ماهیت رجوی، فشار و شانتاژ در درون مجاهدین، اقدامات جدید ضد بشری رجوی در آلبانی (سه مطلب رسیده) 

 بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، سیزدهم اکتبر ۲۰۱۷:…  وقتی همه اینها را کنار هم بگذارید متوجه میشوید که این فرقه کثیف چگونه و با کمک چه ارگانهایی دست به اینکار کثیف زده است تا این افراد اگر جدا شدند هیچگونه هویتی نداشته باشند تا کماکان امکان ادامه سیطره بر آنها را داشته باشد. این تنها بخشی از سناریویی است که چیده بود و با تکمیل کردن آن در بیرون با اجیر شدگان خود و تطمیع و تهدید به قطع کردن پول و روزنه زندگی … 

ISIS ISIL Mojahedin Khalq Rajavi cult FlaqsThe Iranian MEK in Albania: Implications and Possible Future Sectarian Divisions (aka Mojahedin Khalq, Rajavi cult) 

مجاهدین خلق زباله شیمیایی و مواد مخدر در آلبانیAlbania: Toxic Waste, Cannabis and the Iranian Mojahedin Khalq (Rajavi cult) are part of the same 

آشکار شدن ماهیت فرقه رجوی و فرو افتادن پرده ها

حسین نجات (مستعار)
لینک به منبع

براستی که معلوم نیست چه اسمی باید روی این فرقه گذاشت. هر چه زمان می گذرد بیشتر عمق کثافت کاریهای آنها مشخص میشود، و بی جهت نبود که مرتضی اسماعیلی یا همان جواد خراسان به نفرات جدید الورود می گفت خدا آلبانی را برای ما آفریده است، و بی دلیل نیست که ارگانی بنام کمیساریا که بایستی حافظ منافع پناهندگان باشد بی عمل مانده و دست روی دست گذاشته و فقط نگاه میکند تا ببیند که چگونه این فرقه خونخوار افرادی را که در طی کشتارهای اشرف و لیبرتی به قتل نرسیدند در آلبانی با گرو نگهداشتن حقوق آنها و مکیدن خون آنها دوباره به شکلی دیگر بر این افراد تسلط داشته باشد.

اگر به برگه های اقامتی که بدست افراد جدا شده یا کسانیکه در کنار فرقه هستند نگاه کنید می بینید که نوشته شده حقوق بشری و نه پناهنده. حال باید از این فرقه که مدعی است مو را از ماست می کشد و ناوگانی از وکلاء با بیش از ۸ هزار وکیل دارد چگونه بوده که این چنین موضوعی را پذیرفته است، در حالیکه سر کوچکترین موضوعات بدنبال تمامی سوراخ و سنبه های قانونی هر کشوری می گردد تا بتواند جای پای خودش را محکم کند. همانطوری که الان بیشتر از یکسال است که با کمیساریا دارد بازی موش و گربه میکند و نه دولت این کشور خواسته یا بهر دلیلی اجازه نداده که این جماعت ساختمانهایی که توسط کمیساریا به آنها داده شده را تخلیه کنند و از طرفی نیز خود کمیساریا در حد و توان آن نیست یا با گرفتن حق السکوت چنین اجازه ای داده است.

واقعا چرا و به چه دلیلی روی برگه های اقامت افراد این موضوع نوشته شده است؟ آیا جز این است که دستهایی در پشت پرده وجود دارد که می خواهند هر طور شده این افراد نگون بخت را کماکان در سیطره و تسلط این فرقه کثیف نگه دارند؟

براستی چرا در سال ۲۰۱۱ که کشور رومانی قبول کرده بود تا این افراد را بپذیرد و ساختمانهایی نیز برای این منظور آماده کرده بود این فرقه نپذیرفت و کماکان به ماندن در عراق اصرار کرد تا افراد بیشتری را به کشتن بدهد؟

آیا میدانستید که این فرقه در همان سال با بهانه گرفتن نقشه مسیر از افراد از همگی خواست تا بنویسند که در عراق و با مجاهدین خلق تا آخرین لحظه حیاتشان می مانند برای چه بود؟

وقتی همه اینها را کنار هم بگذارید متوجه میشوید که این فرقه کثیف چگونه و با کمک چه ارگانهایی دست به اینکار کثیف زده است تا این افراد اگر جدا شدند هیچگونه هویتی نداشته باشند تا کماکان امکان ادامه سیطره بر آنها را داشته باشد. این تنها بخشی از سناریویی است که چیده بود و با تکمیل کردن آن در بیرون با اجیر شدگان خود و تطمیع و تهدید به قطع کردن پول و روزنه زندگی آنها این تنها منبع زندگی آنها را نیز بلوکه کند تا اگر هم کسی به کمیساریا مراجعه کرد با این جواب مواجه شود که شما هیچ موقعیتی در این کشور ندارید و اصلا هویتی ندارید.

باید براستی گفت که “دموکراتیک ترین سازمان انقلابی جهان، تنها مسلمانان واقعی در تمامی دنیا، و پیروان اسلام راستین و تنها رهروان راستین امام حسین (ع)” (البته در گیومه) بیش از این نیز نباید از آنها انتظار داشت. کسانی که تشنه قدرت هستند و برایشان هدف به قدرت رسیدن مهم است و معتقدند هدف وسیله را توجیه میکند باید که دروغ بگویند و همه اینکارها را انجام بدهند و برای آن نیز توجیه دارند.

ننگ بر فرقه رجوی و ارگانهایی که این چنین دست در دست آنها دارند.

نجات یافته از فرقه رجوی در تیرانا – حسین نجات

شیوه های اعمال فشار و شانتاژ در درون مناسبات فرقه

حسین نجات (مستعار)
لینک به منبع

یکی از کارهای متداول این فرقه گرفتن اجباری تعهدات و گزارش از افراد تحت عناوین نشستهای سرفصلی یا نقشه مسیر یا دادن نقطه مختصات است که افراد را وادار به نوشتن از خود میکنند و از آنجا که طبق برنامه قبلی یکسری از افراد جیره خوار خود را تحت عناوین مختلف به عنوان گروه های فشار درست کرده اند و جدا گانه توجیه میکنند که در به اصطلاح نشستها بلند شده و از خودشان بگویند و بعد سر افراد دیگر موضع بگیرند و در سطح نشست پخش شوند تا هر کس که در حین حرف زدن یا خواندن چرت و پرتهای آنان مشغول انجام کاری است را شناسایی کنند یا با گفتن چیزهایی مانند اینکه من تناقضی دارم که چرا فلان فرد حرف نمیزند یا الان که سر فصل است از خودش گزارشی نمیدهد و موضوعاتی از این قبیل افراد را به وسط میکشند و تحت فشار روحی و روانی قرارمیدهند و به این طریق فرد مربوطه را وادار به نوشتن یا گفتن از خود میکنند و فرد برای اینکه تحت فشار روحی و روانی نباشد و برای فرار از این شرایط که وضعیت بدتر نشود و به او پیله نکنند حرفهایی میزند یا می نویسد.

به افراد گفته میشود که اینها تنها گزارشاتی است که خوانده میشود و بعد دور انداخته میشود اما در عمل آنها را به عنوان سوابق افراد نگهداری کرده و زمانیکه فرد خواهان جدایی شود یا بر خلاف میل آنها رفتار کند از این برگه ها به عنوان دست نوشته ها علیه خودش استفاده میکنند. دقیقا کاریکه در فرقه های ضد انسانی میکنند و به بهانه های مختلف و به زور از افراد اعترافات دروغین می گیرند.

شیوه دیگر استفاده از همین گروههای فشار است که در به اصطلاح این گروه سرفصلها و روزهایی مانند شب های قدر و عاشورا وارد شده و با اعلام اینکه هر فرد باید نقشه مسیر خودش را بخواند و جمع تأیید کند افراد را وادار به نوشتن میکنند و تا زمانیکه دست نوشته باب میل آنها نباشد به این فشار آوردن ادامه میدهند و طبق قانون این فرقه که وضع کرده است و با شعار جمع رهبری است و جمع تصمیم گیرنده فرد را در شرایطی قرار میدهند که مجبور به این کار شود.

همین گروههای فشار در نشستهای کوچکتر نیز همین مسئولیت را به شکل دیگری بر عهده دارند و از طرف مسئول مربوطه از قبل توجیه میشوند که سر چه کسانی و به چه شکلی حرف بزنند و در واقع به عنوان جاسوسان این دستگاه عمل میکنند و در محلهای عمومی نیز همیشه به دنبال شکار افراد هستند که به چه کسانی حرف میزنند و همین که ببینند فرد با کس دیگری از قسمت دیگری در حال حرف زدن است وارد میشوند یا با دادن گزارش فرد مربوطه یا به قول خودشان انتقاد کردن فرد را تحت فشار قرارمیدهند. دقیقا همین کاریکه الان افرادی در بیرون مناسبات برای این فرقه انجام میدهند و این وظیفه خطیر و انقلابی خود را با خود به مناسبات خارج از فرقه آورده اند و کماکان به همان کار کثیف و آدم فروشی مشغول هستند.

شیوه دیگر تهدید به اخراج و درست کردن گزارشات جعلی از طرف افراد دیگر است که به فرد نشان میدهند و میگویند بقیه سر تو این حرف را زده اند و طبق همین قانون کثیف فرقه تنها راه نجات فرد اثبات حرف گفته شده در رابطه با خودش است و از آنجا که این افراد سالیان طولانی خارج از دنیای آزاد بوده اند و هیچ گونه علمی نسبت به دنیای بیرون ندارند و تحت شرایط روحی و روانی و مغزشویی بوده اند و تنها اخباریکه می توانستند گوش بدهند همین خبرهایی بوده که فرقه پخش میکرده و تنها تلویزیون نیز تلویزیون این فرقه بوده و بی خبر از دنیای بیرون هستند، تا جاییکه وقتی پا به دنیای آزاد میگذارند مانند طفلی هستند که برای بار اول چیزی بنام موبایل را دیده است و طرز استفاده از آن را نمیدانند و ماهها طول میکشد تا نسبت به حتی گرفتن یک شماره معمولی توسط آن به اشراف برسند. در چنین شرایطی فرد مجبوراست که اثبات کند حق با انهاست و خیلی هم کم گفته اند و بیشترش را انجام داده است.

یکی دیگر درست کردن اسناد جعلی و دست نوشته هاست که فرد بارها خواهان جدایی بوده اما این سازمان پر افتخار مجاهدین خلق بوده که با دلگرمی دادن و نجات وی از منجلاب فساد و تباهی آنها را حفظ کرده است. اگر شما نگاه کنید می بنید که هر کس که از این فرقه جدا شود یا مزدور وزارت اطلاعات ایران از روز ازل بوده و برای نفوذ آمده بوده (حالا معلوم نیست چرا بعد سی سال یا کمتر یا بیشتر این مزدوری افشا شده است).

اینهای شیوه های شانتاژ و فشار آوردن بر روی اعضای در بند است تا هر چه می توانند بیشتر و بیشتر این افراد را در قید و زنجیر افکار و اندیشه های خود قرار بدهند و به دنبال نیات کثیف خود باشند.

نجات یافته از فرقه رجوی در تیرانا- حسین نجات

اقدامات ضد بشری فرقه رجوی

اکبر حسنی (مستعار)
لینک به منبع

خیلی چیزها درباره مریم رجوی گفته شده. چند وقته که پاهاش رو گذاشته روی گلوی آزاد شده ها که پول نمیدیم ووو

گرچه خودش هم میدونه که غلط زیادی داره میکنه، ولی فقط هدفش اذیت و آزار آزاد شده هاست. ته حرف اینه که از آلبانی برید. با اینکه توی مرز صربستان دو نفر از همین نفرات آزاد شده ها رو با چاقو به قصد کشتن زدن. از کجا معلوم کار خود فرقه نباشه.

الان بیشترین ترس فرقه رجوی از جدا شده هاست. فقط به این خاطر که نفرات اسیر آزاد شده ها رو در خیابون یا پارک می بینن و بفکر می افتن که اونا هم خودشون رو از قید و بند فرقه آزاد کنند.

پس میخواد کاری که توی عراق نکرد رو اینجا انجام بده . یعنی اونقدر پا روی گلوی آزاد شده ها میذاره که همین آلبانی براشون تبدیل به جهنم بشه و حتی با پذیرش ریسک در خطر افتادن جونشون بخوان از آلبانی برن.

واقعا اینکه به فکر طرف رسید باز زندانی به اسم اشرف توی آلبانی بسازه برای چیه؟ چون طرف کلا با هر چیزی که حتی بوی آزادی بده مخالفه. اگه به دل اون بود میگفت حتی نفس کشیدن نفرات هم باید با فرمان تشکیلات باشه

هر بلایی که بتونه سر نفرات نجات یافته میاره. توی همین آزاد شده های فرقه جاسوس گذاشته که براش خبرچینی کنند که مثلا فلانی چکار کرد؛ با کی میگرده ووو
یک عمر حرف دلش رو زده که باید هر کس که فکر آزاد شدن به سرش میزنه رو گذاشت سینه دیوار، یعنی تیربارون بشه

خیلی از نفراتی که آزاد شدن الان توی کمپ های کشورهای مختلف بسر میبرن. اونها میدونستن که نمیتونن به مقصد برسن ولی طرف میگفت از این وضعیت بهتره
فرقه الان تازه افتاده به غلط کردم گویی. میگه کاش میرفتیم رومانی چون جزو شینگن بود نفرات جدا شده دیگه در معرض دید باقی نفرات که اسیر هستند نبودن و اینقدر وضعیت داخلی ما خراب نمیشد.

باید بهش گفت که تو واسه این آلبانی رو قبول کردی که آزاد شده ها توی چنگت کماکان اسیر باشن

دیدی اینم مثل همه تحلیل هات غلط در اومد

دیدی بازم خراب کردی مثل همیشه

باید قبول کنید اینجا آخر خطه. دیگه باید با خودتون لااقل صداقت داشته باشید و قبول کنید که تموم شد اون مسخره بازی سالیان عراق، و دیگه نمیتونین کش بدین. دیگه جایی برای کش دادن نداره

خودتون این بازی با خون رو تمومش کنین. دارین از زور ریزشهای روز افزون هی کوچیکتر میشین. چیزی نمونده که دچار مرگ مغزی بشین. پس قبل از اینکه دیر بشه لااقل بچه‌ های اسیر مردم رو آزاد کنین که برن دنبال زندگی خودشون. شاید دم مرگ برای خودتون یه آبرویی بخرین. البته با این همه خونی که روی دست شماست بعید میدونم جایی برای بخشش جنایت های سالیان مونده باشه

ولی واقعا بیاین و دم مرگ این وضعیت رو خوب کنین

بذارین بچه ‌ها برن و آزاد بشن

اکبر حسنی اسیر آزاد شده از فرقه رجوی در آلبانی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید