اوج بی شرافتی ضد انسانی در فرقه رجوی + دو مطلب دیگر

0
651

اوج بی شرافتی ضد انسانی در فرقه رجوی + دو مطلب دیگر 

بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، چهارم اکتبر ۲۰۱۷:… این روزها خبرهای خوشحال کننده می شنوم. تحت فشار اعضای ناراضی در درون تشکیلات فرسوده این فرقه، دیگر از نشست به اصطلاح غسل و عملیات جاری و نشست های مغزشویی و تفتیش عقاید به آن صورت خبری نیست. همه می دانند که آلبانی پایان راه فرقه رجوی است. این فرقه به دردی مبتلا شده که … 

اوج بی شرافتی ضد انسانی در فرقه رجوی

محمد علی قدرتی (مستعار)
لینک به منبع

از سی سال که اسیر در فرقه رجوی بودم، و الان که در دنیای آزاد زندگی میکنم، به خوبی متوجه فریب و نیرنگ و همینطور بی شرافتی ضد انسانی مسعود رجوی و مریم رجوی، خصوصا علیه اعضای خودش، می شوم.

واقعیت این است که هر فرد در هر کجا چند سال کار یا خدمت کند، آنهم خدمت شبانه روزی مفت و مجانی، یک حق و حقوقی دارد. ما که تمامی سالهای جوانی خودمان را در فرقه رجوی به باد دادیم و پولش را رجوی گرفت، و در حال حاضر در یک کشور غریب گرفتار هستیم، الان که جدا شده ایم همچنان باید برای مختصر مستمری ماهیانه خودمان که حق هر پناهنده سیاسی است اسیر آنها باشیم.

این اوج بی شرافتی ضد انسانی این فرقه است که با هم دستی عناصری در کمیساریا پرداخت این مستمری را به عهده گرفت تا به این شکل باز ما را اسیر خودش نگاه دارد. معلوم نیست بعد از اینکه جوانی ما را گرفت دیگر از جان ما چه می خواهد.

هرچه نگاه می کنم می ببینم که رجوی فقط ما را برای پیش برد قدرت طلبی خودش می خواست و سر سوزنی به فکر آینده افراد نبود، چون در دستگاه رجوی جان افراد واقعا بی ارزش است. انسان ها در فرقه رجوی همگی وسیله برای به قدرت رسیدن او هستند.

در همین مدت کوتاه که از فرقه رجوی جدا شدم، چشمانم به واقعیات بسیاری باز شده است، چون افراد بیرونی بهتر متوجه شرایط ما هستند. در این کشور غریب، که البته رجوی ما را به عراق برد و بعد به اینجا آورد، در مراجعه به یکی از مسئولین وزارت کشور آلبانی، او از من سوال کرد که جمعا چند سال در سازمان مجاهدین خلق بودم. پاسخ دادم سی سال. او سپس گفت که اگر آنها به فکر آینده نفراتشان بودند و برای کاری که می کردند روزی یک لک برای هر کس کنار می گذاشتند، الان وضعیت افراد اینطور نبود.

تازه دیدم در دنیای بیرون چه حساب و کتابی هست. من تنها با لباس تنم بعد از سالیان سال فقط توانستم جانم را بردارم و فرار کنم.

واقعیت تلخی که در فرقه رجوی دیدم اینست که افراد هیچ ارزشی برای آنها ندارند. تازه بیشتر همین افرادی که حالا نجات پیدا کرده اند از نظر جسمی و روحی سالم نیستند.

این اوج بی شرافتی ضد انسانی است که رجوی دارد.

به امید و با آرزوی روزی که رجوی و سران فرقه اش به پای میز عدالت کشیده شوند.

نجات یافته از فرقه رجوی

محمدعلی قدرتی

دیگر کسی فریب نمی خورد

رسول جعفری (مستعار)
لینک به منبع

دیگر کسی گول وعده و وعیدهای فرقه رجوی را نمی خورد و دیگر کسی برای حرف های مریم رجوی تره هم خورد نمی کند. آن سالها که با نشست های طولانی و طاقت فرسا مغزشوی میکردند و افراد را فریب می دادند گذشت.

این روزها خبرهای خوشحال کننده می شنوم. تحت فشار اعضای ناراضی در درون تشکیلات فرسوده این فرقه، دیگر از نشست به اصطلاح غسل و عملیات جاری و نشست های مغزشویی و تفتیش عقاید به آن صورت خبری نیست.

همه می دانند که آلبانی پایان راه فرقه رجوی است. این فرقه به دردی مبتلا شده که خودش هم فکرش را نمی کرد. این سزای ایستادن جلوی ملت ایران و همچنین فریب دادن افراد بیگناه و استثمار آنان توسط سران این فرقه است.

شنیدم که دیگر هیچ کس به حرفهای سران این فرقه منحوس در درون تشکیلات پوسیده اهمیتی نمیدهد و افراد همه پاسیو یا به قول نسرین (مهوش سپهری) واو شده اند.

میخواهم یک قوت قلبی به دوستانم در درون این تشکیلات پوسیده بدهم.

۱- اول ترک این مناسبات پوسیده و گندیده را بکنید که اصلا کار سختی نیست.

۲ – اصلا نگران پول و مشکلات زندگیتان نباشید. ما در بیرون به شما کمک می کنیم و خودتان براحتی حل می کنید.

۳- تا آنجایی که ممکن است پول از این فرقه نگیرید، توی سرشان بخورد، پول جاسوسی و خبرچینی نمی خواهیم. مشکل شما را قانونا باید کمیساریا حل کند و هرچه زودتر خودتان را از دست این فرقه رها کنید.

بخاطر داشته باشید که هرچه سران این فرقه از فضای بیرون میگویند، مانند تمام سالیان گذشته، مطلقا دروغ است. من و خیلی ها تجربه کردیم اصلا نترسید.

پس ما منتظر دیدار شما در دنیای آزاد و بدون محدودیت های فرقه ای هستیم.

رسول جعفری – رها شده از دست فرقه رجوی در آلبانی

آزادی در فرقه رجوی

اکبر حسنی (مستعار)
لینک به منبع

واژه آزادی واسه کسایی که عمرشون، زندگیشون، نهاد خانواده شون، داراییشون و حتی تمام اختیارشون در فرقه رجوی به باد فنا رفت یک آرزوست.

مریم و شوهرش هی قمپز دموکراتیک و آزادی در میکنن و یه عمر غرغره آزادی کردن.

الان با هم میریم به نشستی که شوهر سابق مریم در آلبانی برای نفرات گذاشته، بعد متوجه میشین که طرف اصلا نمیدونه آزادی رو با چی می نویسن.

همینطوری میریم داخل نشست. فقط امیدوارم که خوانندگان محترم از جوابهای پرت و پلای مهدی ابریشمچی کم حوصله نشن

تصور کنید یه زیر زمین هست، نفرات توی صف واستادن تا حرف بزنن و سؤال بپرسن

خوب بریم توی نشست،

سوال: برادر شریف (مهدی ابریشم چی)، الان که اومدیم آلبانی میخواهیم چکار کنیم؟

جواب: همون کارهایی که قبلا می کردیم.

س: اینجا میمونیم؟ (منظور توی اون آپارتمان های معروف به مقر مفید است)

ج: نه اینجا زمین ما نیست. باید از اینجا بریم.

س: یعنی کجا باید بریم؟

ج: داریم اشرف جدید درست میکنیم. باید به جایی بریم که درست مثل قرارگاه اشرف باشه.

(چون از نظر رجوی آپارتمان یعنی زندگی، که طرف با هر چی که بوی زندگی و زنده بودن بده سر جنگ داره، فقط جنازه دوست داره، جنازه شدن خوشحالش میکنه)

س: یعنی بازم سیاج و نگهبانی و کنترل و محدودیت؟

ج: خوب آره دیگه، مگه اشکالی داره؟

(نفرات همه توی دلشون گفتن یاقمربنی هاشم، یعنی بازم زندان و زندانی)

س: خوب یعنی بازم زندانسازی دیگه؟

ج: از این کلمه استفاده نکنید (طرف بهم ریخت – نفرات می خندن)

س: چرا بهم میریزی عمو، مگه یه عمر تو گوش ما نخوندین که وقتی بهم میریزی یعنی به خال خورده – خوب الان دیگه عراق نیستیم وضعیت آزادی و اینترنت چی میشه؟

ج: کلا اینترنت چیز خوبی نیست، همینطور آزادی، شما رو از مبارزه دور می کنه، در ضمن باعث بهم خوردن خیلی از زندگی ها شده

س: نه که خیلی برای ما زندگی گذاشتین – الان که اومدیم آلبانی میخواهیم دقیقا چکار کنیم؟ دیگه حتی به مرز هم نزدیک نیستیم؟ (حالا انگار اون موقع که نزدیک مرز بودیم چه غلطی کردیم)

ج: کسی که گفته بیایم اینجا، حتما فکر اینجا رو کرده، اگه علی ساربونه، میدونه شترش رو کجا بخوابونه.

س: اوکی میگید همون کار قبلی، دقیقا چکار؟ مگه توی اشرف و لیبرتی مبارزه میکردیم؟ همیشه گفتید مبارزه فقط مبارزه مسلحانه است، کو سلاح؟

ج: اونم حل میشه

س: جایی که سالیان سال توش بودیم اجازه ندادند بریم، تازه نزدیک مرز هم بودیم، یعنی الان که چند تا کشور بینمون فاصله هست، چطوری می خواهیم بریم؟

ج: خیلی حرف می زنین، برین گزارش بنویسین که چرا از مبارزه خسته شدین و بریدین و این سؤالات را می پرسین، خودتان را بخوانین که چه مرگتان شده، برین اشکال کارتان را پیدا کنین. زندگی طلبی شما را برده و خودتان نمی فهمید و سؤالاتی می کنید که بوی بریدگی میده و حواستون نیست.

(بریم گزارش بنویسیم و از خودمون انتقاد کنیم. آزادی خواهی یک خصلت بوزژوازی است که قطعا برای ادامه مبارزه باید زدوده شود)

اکبر حسنی نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

(پایان)

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید