از شعار تا واقعیت
علی جهانی، وبلاگ آییه، دوم اکتبر ۲۰۱۷:… فرقه تروریستی رجوی شعارهای توخالی و پر طمطراق زیادی را از هنگام صدارت رجوی بر سازمان تا کنون سر داده است که نه تنها از واقعیت بدور بوده بلکه صد و هشتاد در جه عکس عملکرده است . اکنون به چند نمونه از این شعار های غیر واقعی و پوشالی اشاره ای گذرا می کنیم . یکم ) رجوی را رهبر عقیدتی می دانند …
از شعار تا واقعیت
فرقه تروریستی رجوی شعارهای توخالی و پر طمطراق زیادی را از هنگام صدارت رجوی بر سازمان تا کنون سر داده است که نه تنها از واقعیت بدور بوده بلکه صد و هشتاد در جه عکس عملکرده است . اکنون به چند نمونه از این شعار های غیر واقعی و پوشالی اشاره ای گذرا می کنیم .
یکم ) رجوی را رهبر عقیدتی می دانند در حالی که واقعیت اینست که ایشان با خیانت به رهبری سازمان در زمان شاه که منجر به اعدام آنها توسط ساواک شد رهبری سازمان را تصاحب کرد و هیچ شمع سیاسی هم ندارد و بخاطر همین بی پرنسیب ترین فردی هست که نه تنها از صلاحیت رهبری سیاسی یا بقول خودش عقیدتی برخوردارد نیست بلکه حتی فاقد کمترین صلاحیتها و ویژگی های یک فرد انقلابی و سیاسی می باشد . و همواره این رهبر ترسو و بزدل و در سر فصل ها و سر بزنگاه ها بخاطر فرار از پاسخگویی فلنگ را بسته و فرار کرده است و اکنون هم مدت زیادی هست که مفقود هست و معلوم نیست که مرده یا زنده باشد البته حتی اگر زنده باشد دیگر در اذهان نیروها مرده محسوب می شود .
دوم) شعار سرنگونی را از فردای اعلام مبارزه مسلحانه در سی خرداد سال شصت سر داده و هر ساله همه وعده سرنگونی شش ماهه می دهد ولی واقعیت اینست که نه تنها با این ارتش به اصطلاح آزادیبخش که عمده شان پیر و مریض هستند و اکنون بدون سلاح و پایگاه نظامی در کمپ آپارتمانی شهر تیرانا بسر می برند ؛ توان سرنگونی ندارد بلکه خودش و تشکیلاتش در حال سرنگونی و فروپاشی تمام عیار هست و مریم رجوی سرکرده فعلی فرقه سعی می کند با انواع و اقسام حیله ها و ترفند ها چند صباحی این تشکیلات پوسیده را بیشتر سر پا نگه دارد و از ریزش نیرویی در آخرین سنگر تشکیلاتی اش در کمپ تیرانا اندکی بکاهد .
سوم ) شعار تنها آلتر ناتیو را سر می دهد در حالی که نه تنها در بین اپوزیسیون داخل و خارج کشور و بین مردم ایران از هیچ جایگاهی برخوردار نیست بلکه بخاطر جنایات بی شمارش علیه مردم ایران به شدت مورد تنفر و انزجار احاد ملت ایران قرار دارد .
چهارم) شعار حقوق بشر و آزادی و عدالت اجتماعی را در حالی سر می دهد که در مناسبات قرون وسطایی اش نقض فاحش حقوق بشر و خفقان و سرکوب و سانسور شدید بیداد می کند و نیروهای سازمان حتی از اولیه ترین حق هر انسانی که ازدواج و تشکیل خانواده هست محروم می باشند و همچنین نیروهای سازما نه تنها حق ملاقات با خانوادهای شان را به هیچ وجه ندارند بلکه بایستی خانواده ها را دشمن بدانند .
پنجم ) در حالی خودش را مدافع سینه چاک خلق قهرمان ایران می دانند که از هیچ جنایت و خیانتی علیه مردم ایران کوتاهی نکرده و نمی کند و در راستای ضد منافع ملی مردم ایران با اسراییل و آمریکا و شیوخ مرتجع عربستان همسویی کامل و تمام عیار دارد .
ششم ) در حالی که در عرصه های مختلف سیاسی و نظامی و تشکیلاتی و اجتماعی و استراتژیکی شکست های فاحشی خورده است و دوچار بحرانهای لاعلاج در این زمینه ها می باشد خودش را پیروز می پندارد و بقول خودش در بالای قله پیروزی هست .بطور مثال شکست فاحش نظامی در عملیات به اصطلاح فروغ را پیروزی و بیمه نامه ارتش آزادیبخش نامید و اخراج فضاحت بار از عراق و عقب نشینی از شعار هایی نظیر جهان از جاش تکان بخورد اشرف از جاش تکان نمی خورد و چو اشرف نباشد و تن من مباد و سلاح ناموس مجاهد خلق هست را پیروزی قلمداد کرده و جشن گرفتند .
هفتم ) در حالی خودش را مقاومت سازمان یافته مردم ایران می پندارد که اگر به فعالیت های این فرقه فقط در همین چند ماه گذشته نگاه کنید تمام مقاومت اشان این بوده که برای فریب نیروهای مسئله دار سازمان چند دیدار با نمایندگان آمریکا در کمپ تیرانا ترتیب داده است و یک مسئول اول جدید منصوب کرده است و هم سو با شیوخ عربستان و دولت اسراییل و جناح های جنگ طلب حزب جمهوری خواه آمریکا خواهان لغو برجام و تحریم شدید و جنگ علیه مردم ایران هست .
این چند نمونه شعار هایی هست که فرقه تروریستی رجوی سر می دهد که نه تنها از واقعیت بدور هست بلکه کاملا عکس عملکرد این فرقه می باشد و بهتر از هر کسی هم سران فرقه و بطور خاص رهبری این فرقه خوب می دانند که این شعار بدور از واقعیت هست و کسی را هم نمی فریبد ولی برای سر کار کذاشتن نیروهای نگون بخت و نگه داشتن آنها در تشکیلات پوسیده شان چنین شعار های پوشالی را سر می دهند و بعد از مدتی هم بدون هیچ توضیحی به نیروها از این شعار ها عقب نشینی می کنند و شعار های جدیدی را مطرح می کنند مثلا شعار مرحله تهاجم سیاسی و انواع و اقسام فراخوان های بی محتوا و پوشالی که فقط مصرف داخلی دارد و بس .
اما تجربه تا بحال نشان داده و ثابت کرده است که اینگونه شعار های بی پایه نه تنها دردی از دردهای بی درمان این فرقه را دوا نکرده است بلکه بر ضد خودش عمل کرده است و بیشتر این فرقه را در منجلاب گرفتار کرده و یک گام به سمت فروپاشی کامل پیش رفته است .
//////////////////////