از آغاز 1360، دیگر جنبش مجاهدین خلقی وجود ندارد که بخواهد روبه بالندگی هم بیآورد وشما زحمت کشیده وجستجو کنید تا ببینید این بالندگی شگفت انگیز ازطرف چه جریانی صورت گرفته که چشم قاصر ما قادر به رویت آن نبوده است! شما تشکیلات خود را با مناسبات برده داری اداره میکنید و رژیم حداقل یکی دو مرحله ی تاریخی پیشرفته تر از شماست واگر این رژیم را ” میرنده ” حساب کنیم ، چاره ای جز ” میرنده تر ” دانستن شما نداریم! ما که چیزهایی از تطورات علمی تاریخ خوانده و آموخته ایم ، قادر به هضم پویایی و راهگشایی درنظام برده داری وعهد عتیقی رجوی نیستیم! این فرقه ی منحط و درعین حال ماکیاولیست ، از زبان آقای سبحانی که ازاهداف چشمگیر خشونت گرایی وخونخواری رجوی بوده وآزار واذیت های عمده ای درزندان رجوی وابو قریب را متحمل شده ، مینویسد …
جریانی مرده تر از فرقه ی رجوی سراغ دارید؟
ارسال شده از طرف آقای نوید ـ با تشکر از ایشان ـ 02.10.2017
درتفسیر گونه ی باند رجوی که ” شکست خفتبار دروغ در برابر حقیقت “ عنوان گرفته ، آمده است:
” واماندگی نظام ولایتفقیه در تحلیل رویانی و بالندگی شگفتانگیز جنبش «مجاهدین خلق ایران» آن را به درنوردیدن مرزهای جنون کشانده است. چرائی این رویکرد ریشه در حقایق سرسخت دنیای واقعی نبرد مأیوسانه بین «یک جریان مرده تاریخی» با «نیرویی آیندهدار، صاحب ایده، حرف جدید و پویا، با راه گشایی اجتماعی» دارد “.
از آغاز 1360، دیگر جنبش مجاهدین خلقی وجود ندارد که بخواهد روبه بالندگی هم بیآورد وشما زحمت کشیده وجستجو کنید تا ببینید این بالندگی شگفت انگیز ازطرف چه جریانی صورت گرفته که چشم قاصر ما قادر به رویت آن نبوده است!
شما تشکیلات خود را با مناسبات برده داری اداره میکنید و رژیم حداقل یکی دو مرحله ی تاریخی پیشرفته تر از شماست واگر این رژیم را ” میرنده ” حساب کنیم ، چاره ای جز ” میرنده تر ” دانستن شما نداریم!
ما که چیزهایی از تطورات علمی تاریخ خوانده و آموخته ایم ، قادر به هضم پویایی و راهگشایی درنظام برده داری وعهد عتیقی رجوی نیستیم!
این فرقه ی منحط و درعین حال ماکیاولیست ، از زبان آقای سبحانی که ازاهداف چشمگیر خشونت گرایی وخونخواری رجوی بوده وآزار واذیت های عمده ای درزندان رجوی وابو قریب را متحمل شده ، مینویسد :
” ولی سازمان مجاهدین درهمین برنامه تبلیغاتی خودش نشان داد که میتواند وقدرت دارد به لحاظ تشکیلاتی خودش را بازسازی بکند وهمچنین میتواند … هرازگاهی این برنامه های تبلیغاتی را ، راه بیندازد، بنابراین اینها نقاط قوت سازمان مجاهدین است، در آلبانی درحال بازسازی خودش است و نباید فکر کرد که سازمان مجاهدین به پایان راه رسیده است، ولی سازمان مجاهدین در محتوا، در عمق و از هر جنبه ای که سازمان مجاهدین را به لحاظ سیاسی، اجتماعی، دیدگاههای ایدئولوژیک آن در نظر بگیریم، دیدگاههای استراتژیک درنظر بگیریم … برای روز مبادا خودش را درواقع درحال بازسازی و حفظ کردن است “.
گناه آقای سبحانی در این قسمت نوشته اش دراین است که نخواسته ویا فراموش کرده که واژه ی استحاله شده را درانتهای ” سازمان مجاهدین ” قرار داده وبطور شفاف بگوید که منظورش همان باند رجوی است که محصول استحاله شدن هولناک سازمان مجاهدین حنیف نژاد هاست!
وگرنه منهم مانندآقای سبحانی میدانم که باند رجوی بخاطر امکانات خوبی که مرتجعین منطقه دراختیارش قرار میدهند ، قادراست این قبیل کارناوال ها را براه اندازد.
من با نوشته ی آن دوست گرامی که زمانی اظهار نظر کرده بود که با نصف این مبلغ که دراختیار مدیر آن سالن قرار میگرفت ، کارناوالی با شکوه تر ازاین برگزار میشد ، موافق ترم ومراسمی که پایه واساس آن باپول باشد ، احتیاجی به تشکیلات چندانی ندارد!
درادامه :
” چنین پیشروی وموفقیتی البته مرهون ریشههای عمیق اجتماعی این مقاومت و شکست دشمن ضدبشر در هماوردی با آن در چهاردهه گذشته در پهنه جامعه است. با چنین اشرافی است که سرکردگان وزارت اطلاعات برای مقابله با پیشرویهای روزافزون مقاومت به چنین تشبثات مذبوحانه و طرحهای جنگ روانی مفتضحی تحت عنوان «فروپاشی!» و غیره ناگزیر شده بودند …”.
این نبرد درذهن علیل رجوی سانان جریان دارد وجهان واقعی فارغ از احساس آنست!
جدا شدگانی مانند من و آقای سبحانی برای افشاگری ای که قادر باشد قدری به آزادی اسرای رجوی کمک کند ، وظیفه دارند که چنین کنند وشما هم آزادید که نام آنرا جنگ روانی بنامید!
برغم فحاشی های باند رجوی ، این افشاگری ها ادامه خواهد یافت وهمت بزرگ خانواده ها برقدرت این افشاگری ها خواهد افزود و علیرغم موانع سختی مانند برخورد دولت های ذینفع ، کمک شایانی به اعاده ی حقوق اسرای رجوی خواهد کرد!
این اقدامات ظاهر کوچک ما ، مانند قطراتی به سیل بنیان کنی تبدیل خواهد شد وبساط خودکامگی رجوی ها را درهم خواهد کوبید!
نتیجه دادن کار تک تک ما ، دیر وزود دارد ولی سوخت وسوز هرگز!
نوید
/////////////////////