برخی ذاتا خودفروش و برخی سواری دهنده و خودفروش نفهم

0
830

برخی ذاتا خودفروش و برخی سواری دهنده و خودفروش نفهم. (بوقلمون مسخره شده)

Aryo_Barzan_Pirouznia آریو برزن پیروزنیا، صفحه فیسبوک، پانزدهم اوت ۲۰۱۷:… بی‌شک در این قماش, بیشتر از هر گروه دیگر, بوقلمون دعوت شده به مجلس ذبح و خورده شدن خویش، از یک سو مجاهدین و باند همواره خود فروش رجوی می‌باشد، که در فقدان مقبولیت در میان ایرانیآن و نداشتن هیچ آینده آی بدون بیشتر در لجن روسپی گری رفتن, چاره آی برایشان نمانده؛ و دیگری اندسته از ایرانیان می‌باشد که بیشتر واکنشی و تفکر … 

لینک به منبع

برخی‌ ذاتا خودفروش و برخی‌ سواری دهنده و خود فروش نفهم..

آریو برزن پیروزنیامثالی در فرانسه وجود دارد که به آن “بوقلمون مسخر شده” می‌گویند؛ و جریان از این قرار است که شخص یا گروهی دعوت به ضیافت صرف خوراک میگردند و از بابت آن بسیار خوش حال نیز میباشند، حال آنکه سیاه بخت های نادان خبر ندارند که در حقیقت خود آنها هستند که قرار است خورده شوند..

در این راستا، هر بار که تعدادی از هم میهنان را میبینم, که، دچار توهم, از برای بیگانه دست میزنند و برای آن نامه نگاری نیز میکنند و دوان دوان راهی‌ اتاق های اجاره آی مجالس خارجی‌ میگردند (تا شاید تکه گوشت گندیده آی جلوی آنها پرتاب گردد تا روزی خود را در آورده و تازه صاحب نام نیز گردند)، و یا مشتی در عالم هپروت های واکنشی آی را میبینم که ندانسته آب به آسیاب آن خارجی‌ هایی‌ میریزند که تازه خود سر سپردگان اسرائیل و عربستان (یعنی این دشمنان بقای ایران) میباشند و باور پوچ را دارند که اینها میخواهند آزادی برای ایران و ایرانی آورند (که در حقیقت آنچه بر سر عراق و لیبی‌ و سوریه آوردند را از برای ایران نیز در نظر دارند) ، نمیدانم که آیا میبایست به این همه حماقت و نادانی‌ خندید و یا گریست؟

بی‌شک در این قماش, بیشتر از هر گروه دیگر, بوقلمون دعوت شده به مجلس ذبح و خورده شدن خویش، از یک سو مجاهدین و باند همواره خود فروش رجوی می‌باشد، که در فقدان مقبولیت در میان ایرانیآن و نداشتن هیچ آینده آی بدون بیشتر در لجن روسپی گری رفتن, چاره آی برایشان نمانده؛ و دیگری اندسته از ایرانیان می‌باشد که بیشتر واکنشی و تفکر خرده بازاری فرصت طلب بوده و سالهاست که برخی‌ از آنها، بدون داشتن درکی از مسائل ژئوپلیتیک، مغز خود را دربست اجاره داده و مثلا سنگ سینه چه حزب دمکرات در آمریکا و چه حزب جمهوری خواه آن را به سینه میزنند و گمان میکنند که آزادی را آنها برایشان به ارمغان میاورند..

بدتر از آنها نیز مشتی از دوستان سابق خود من میباشند که در دره حماقت تمام سقوط کرده و از سواحل امن و به گمان اینکه فرصتی برای آنها برای بازگشت شاید نمانده باشد، به دامنه حماقت جمعی و مشتی که بهتر نمیدانند، دامن زده; و با هر بار بزرگ کردن یک تازه قراضه جاه طلب و عوام فریب دیگر (که اکثر آنها نیز خط های غلط انداز را از دیگران و بدون یا باور داشتن به آنها و یا درک آنها ، همانند چه آرمان مقدس منافع ملی‌ و چه گام پیشرو نوزایی، کپی کرده و لیکن درست خلاف آنها عمل میکنند); و یا اسطوره ساختن از دولتمردان خود مورد نقد در کشور خودشان (هم از برای بی‌ سیاستی های آنها و هم پایین بودن سطح اخلاق آنها مثل ترامپ)، وی را شیردل نیز مینامند، میباشند..

از سوی دیگر چند روز پیش شنیدم که یکی‌ از رسانه ها, که تازه دست در فروش پرچم ملی‌ سه رنگ شیر و خورشید نشان نیز دارد که این خود کار خوب و حرکت درستی‌ می‌باشد ، یا با عدم درک عملکرد بد خود و یا وقیحانه اعلام کرده که “یک موسسه نظر خواهی امریکایی تلویزیون آنها را مامور کرده تا نظر ایرانیان را در مورد وقوع احتمالی‌ جنگ با آمریکا” جویا شود..

این اعلام بد آموز و اقدام بد دیگر، مرا به یاد چند سال پیش انداخت که اکثر رسانه های لوس آنجلسی به صورت بیشرمانه آی آگاهی‌ هایی‌ از سوی منابع اسراییلی پخش میکردند و در آن وعده پرداخت تا ده میلیون دلار را در برابر اطلأعات در مورد یک خلبان اسراییلی مفقود شده در لبنان میدادند.. این یعنی در انتها ترویج خود فروشی و خبر آوردن برای بیگانه در برابر پول..
بیشک غرض پول دهندگان تنها آن خلبان سرنگونه شده، آنهم بیش از یک دهه قبل کمتر میبود، تا مخاطب یافتن در میان مشتی آماده به خود فروشی از برای انواع اطلأعات گوناگون دیگر..
مجموع روسپی یافتن هایی‌ که بی‌شک نتایج آنها ترور دانشمندان و محققان گوناگون مثل موشک سازی و نیروی هسته آی و یا خربکاری های گوناگون دیگر بود که سراسر جهان دست اسرائل را در آنها میبینند..

حال گمان کنم که هر چند چندین نسل دیر و از برای نسل های کنونی نیز گیجی کشنده به درازای عجیب شرم آور و خانمان سوزی کشیده، به هر روی آن همیشه سوال اینجاست که ” تا کی‌ یا خود فروشی کنیم و یا تا کی‌ خود فروشی به آیندگان بی‌ اموزیم؟ “

آیا خسته از حماقت های ویرانگر پی در پی و خود خود زدن خویش و خود کشی های دست جمعی و درب بازکردن سلمان فارسی‌ وار از برای بیگانه و اثرات سیه آن نشده ایم؟ تا کی‌ میخواهیم همان حرکت های ابلهانه و به خود لطمه زن را که در طول تاریخ بارها و بارها انجام داده ایم و همواره خود را بیچاره و بیچاره تر کرده و فردایی ها را بدبخت تر از خود کرده ایم ، ادامه دهیم؟

می‌گویند فرق میمون با انسان در نداشتن قدرت انتقال تجربه به آیندگان می‌باشد.. آیا از این پسر و دختر عمو های دور خود نیز کمتر گشته ایم؟

آری، براستی که فرصت طلبی و کم اخلاقی‌ و بد آموزی را تا کی ما مردم میخواهیم ادامه دهیم و هر نسل گمان کنیم که علیرغم استفاده از همان شیوه های ناجور، بار دیگر نتیجه دیگر به دست خواهیم آورد ….مگر نمی‌بینیم و درک نمی‌کنیم که اگر زمان و پوسته فرق دارند، بطن عملکرد های غلط نسل در نسلی ما مردم همان مخرج مشترک اشتباه را درند؟؟

کی‌ قرار است که انسان ایرانی‌ گردیم؟؟
انسانی‌ که نه برده سرنوشت و غلام و یا روسپی خارجی‌، که یک سازنده خود و میهن خود گردیم؟

از حقارت های خود بر سر خود آورده خسته نشده ایم؟

پس کی‌؟ کی‌ میخواهیم درست گردیم؟ کی‌ میخواهیم سر خود را در میهن خود و بر روی پای خود بالا کنیم و خود را ارزش گذاریم؟

آخ که چقدر زجر کشید تا چه درست گفت مادر انسان گرایی و نوزایی ایران نوین ، زنده یاد پروین اعتصامی، که “از ماست که بر ماست!”

به آنروز که افزایش و پیشرفت سطح آگاهی‌ و خرد اجتماعی و درک مفاهیم راستین و معنا آزادی، مردم سالاری یا دموکراسی‌ و به ویژه منافع ملی‌ و نیاز پاسداری از آن، موجبات پیروزی و نهادینه گشتن آنها را در ایران پدید آورده ؛ و دیگر نه کعبه، نه واتیکان و نه تل اویو و هایفا و یا لندن و واشینگتن و یا مسکو و پکن قبله هر آنکس که خود را ایرانی‌ باور دارد نگردند!

پاینده ایران!

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید