رفاقت تا حماقت + پس کی از شر اشرف راحت میشیم

0
872

رفاقت تا حماقت، سانسور ، شر اشرف. سه مطلب رسیده از نجات یافتگان فرقه رجوی در تیرانا، آلبانی

بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، یازده اوت ۲۰۱۷:… چرا شما باید حتی حقوق پناهندگی این نفرات در بیرون از سازمان را به دست بگیرید؟ خودتان خوب میدانید این کار خلاف مقررات کمیساریا و سازمان ملل است. شما فقط به دنبال به بردگی کشاندن نفرات هستید. آن ملعون میدانست که چکار بکند که نفراتی که بیرون رفته اند را در دام بیندازد و به بند بکشد. محکمترین اعضای تشکیلات … 

از رفاقت تا حماقت
نوشته ای از مجید آتش افروز
لینک به منبع
توی این روزها، باقی مانده های مسعود رجوی دست به اقداماتی میزنند که گویی جنگ عراق را با خود به آلبانی آورده اند و کارهای پلیسی هم میکنند. اینها از چه میترسند؟ براستی آن دوستی مریم و اون ملعون گور بگور شده کجا رفت؟ دم از مردم می زنند و به اسم مردم بر طبل جنگ می کوبند. چه شده است؟ این روزها فقط تعداد معدودی به دنبال مریم و حرفهای تو خالی اون میدوند تا شاید نانی به دستشان برسد. دیگر خبری از هوادار و غیره نیست. واقعا چه شده است؟
اما حرف اصلیم این سؤال است که تا کی باید دروغ گفت؟ تا کی باید با گناهکار جلوه دادن افراد و مرتبط نمودن همه چیز به فردیت و جنسیت همه را سرکوب کرد؟ آن ملعون این همه به مردم ایران و مردم عراق و حتی نفرات خودش زجر داد و این همه مردم را داغ دار کرد و حالا هم دست خانواده ها را از عزیزانشان دور نگه میدارد. مسعود رجوی، کجای کار هستی؟ اگر کسی گوهر بی بدیل و انقلاب کرده و انقلابی باشد و عمری زیر دست او تعلیم دیده باشد مگر با حرف خانواده دست از مبارزه میکشد؟ تو از بس در خصوص خانواده ها اراجیف تحویل داده ای، حتی نفړات داخل مناسبات تشکیلات خودت هم دیگر تاب و تحمل شنیدن حرفهایت را ندارند. محکم ترین نفرات فرقه نمیخواهند مزخرفات سازمان را بشنوند و در داخل مناسبات دروغین رجوی بمانند. هر کدام از این افراد چندین سال با وعده کذب سرنگونی زجر کشیدند و با وجودی که می دانستید هرگز در این خصوص چیزی نگفتید که سرنگونی میسر نبوده و نیست. پس چرا بیخودی بر طبل جنگ در نقاط دیگر هم میکوبید.
چرا شما باید حتی حقوق پناهندگی این نفرات در بیرون از سازمان را به دست بگیرید؟ خودتان خوب میدانید این کار خلاف مقررات کمیساریا و سازمان ملل است. شما فقط به دنبال به بردگی کشاندن نفرات هستید. آن ملعون میدانست که چکار بکند که نفراتی که بیرون رفته اند را در دام بیندازد و به بند بکشد. محکمترین اعضای تشکیلات شما که برایتان کار میکنند از شما متنفرند ولی بخاطر گرفتن پول و دریافت حداقل زندگی می بایست آن برگه مزخرف هواداری را برایتان پر بکنند و سپاس مسعود بگوید. پس چه فرقی با سپاس استالین یا سپاس شاهنشاه دارد؟
دور نیست که حق به حقدار برسد و خوب میدانید که شما باید در برابر خانوادها، این به بند کشیده شده ها، چه حسابی پس بدهید. چندان دور نیست که رفاقت شما برای کسانی که سالیان عمرشان را برای به قدرت رسیدن مسعود و مریم رجوی گذاشتند. حتی خواب آن را هم نخواهید دید. به قول معروف شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لوپ لپ خورد گه دانه دانه. پس به همین خیال باشید که بتوانید مردم ایران را هم به بند بکشید.
آلبانی تیرانا – کادر جدا شده از مجاهدین خلق
مجید آتش افروز

ایجاد سانسور در فضای مجازی توسط مجاهدین خلق
نوشته ای از حمید حقیقی
لینک به منبع
سلام دارم خدمت همه عزیزانی که با ما همراهی میکنند، خیلی ممنون از بابت این همه لطف و محبت شما.
امروز میخوام در مورد یک موضوع جدید در تیرانا که توسط مجاهدین خلق به راه افتاده بگم. میدونید که مجاهدین خلق خودشون مدعی این هستند که با هرچی پیشرفت و تکنولوژی هست موافقند و اتفاقا بیشترین استفاده رو از اون میکنند، در صورتیکه مطلقا اینطور نیست، در ادامه مطلب به شما خواهم گفت، ولی در ابتدا میخوام شما با واژه سانسور آشنا بشید، سانسور در ویکی پدیا به این معنی است که: “عمل کنترل سخن و انواع دیگر بیان انسان ها”. در بسیاری موارد این عمل توسط ارگان های دولتی صورت میگیره و انگیزه اصلی اونا، کنترل و حفظ ثبات در جامعه است، تا بدین وسیله دولت بر جامعه سیطره داشته باشه.
حالا این سوال در جلوی ما قرار میگیره که انگیزه و هدف مجاهدین خلق از این کار چیه؟ برای پاسخ به این سوال باید اول خود مجاهدین خلق رو شناخت. مجاهدین خلق درون و بیرونشون دو جوره و با هم یکی نیست. اونچه به بیرون خودشون ارایه میکنند با اونچه که در درون خودشون میگذره ۱۸۰ درجه با هم اختلاف داره. بعنوان مثال، خودشون به بیرون از خودشون میگند، ما به آزادی پوشش و لباس اعتقاد داریم و همه آزاد هستند هرچی دلشون میخواد بپوشند. ولی در درون خودشون مطلقا اینطور نیست، آدم ها اصلا نمیتونند و مجاز نیستند که لباس مورد علاقه و مورد پسند خودشون رو بپوشند.
از این مثال ها زیاد میشه زد، حالا بخاطر اینکه زیاد از موضوع خودمون پرت نشیم، می پردازم به موضوع ایجاد سانسور سایبری توسط مجاهدین خلق. میدونید تازگی ها مجاهدین خلق شبکه اینترانت خودشون رو طوری تحت کنترل قرار دادند که اصلا و ابدا نفر نمیتونه به چیزی جز اون که اونا مد نظر خودشون هست مراجعه کنه. بعنوان مثال، نمیتونه به یوتیوب یا فیس بوک و…. مراجعه کنه و حتی چت ها و تماس ها رو کاملا تحت کنترل خودشون دارند و به محض اینکه نفر بخواد به یک جای دیگه مراجعه کنه، به اصطلاح افسر ناظر، میاد و کار اون کاربر رو متوقف می کنه و اون رو از اتاق بیرون میکنه و بعد بعنوان خطاکار، تحت شکنجه روحی و روانی قرار میده و تحت برخورد و مؤاخذه قرار میگیره که اصلا چرا اینکار رو صورت گرفت و انگیزه اصلی چی بوده و غیره. درصورتیکه انگیزه اصلی خود مجاهدین خلق اینه که با این وسیله افراد رو تحت کنترل خودشون داشته باشند و تشکیلات لعنتی خودشون رو حفظ کنند. ولی خودشون میدونند که اینکار اصلا جواب نداره، و به قول افرادی که تازگی ها از این سازمان لعنتی جدا شدند و خودم از آنها شنیدم، همه از این کارهای اینا دیگه جونشون به لبشون رسیده و دیگه نمیخواند که تحت سیطره و نفوذ و سانسور سازمان قرار بگیرند.
حالا حرفمون به رجوی و سازمان لعنتی اون اینه. تا کی میخواهید این سانسور بیرحمانه خودتون رو ادامه بدید و آدم ها رو در قوطی نگه دارید؟ تاریخ نشون داده که اینکار بی فایده است، و گرنه خیلی بزرگتر از شما بودند، حالا چی شدند؟ همه اونا به زباله دان تاریخ پرت شدند.
بیشتر از این وقت شما عزیزان رو نمیخوام بگیرم و از اینکه با هم بودیم، صفا کردم.
در مطالب بعدی با هم خواهیم بود.
حمید حقیقی – عضو جدا شده از مجاهدین خلق در تیرانا

پس کی از شر اشرف راحت میشیم؟
نوشته ای از اکبر حسنی
لینک به منبع
رجوی از خیلی وقت پیش گفت هزار اشرف میسازیم. باید بهش گفت همون یکی گندش در اومد چیه میخوای هزار زندان درست کنی؟ نکنه برای تک به تک هر ایرانی خواب دیدی؟ خدا نکنه که روزی تو به قدرت برسی. تویی که این همه بلا بر سر نفراتت آوردی. همونهائی که هست و نیستشون رو بپات ریختن. وای بحال ایران و ایرانی که علنا دشمن خودت می دونی.
نکنه اسم ایران رو میخوای بزاری اشرف و یک زندان بزرگ بسازی که یادآور خیلی چیزهاست؛ شکنجه روانی، اردوگاه کار اجباری، و آخرش هم کشتارگاه مخالفان و حتی نفراتی که با تمام وجود به تو اعتماد کردن؟
شکر خدا اون اشرف جمع شد. حالا فرقه رجوی میخواد باز دوباره توی آلبانی اردوگاه کار اجباری راه بندازه؛ اردوگاهی که فقط یک هدیه داره، اونم مرگ و تباهی است.
اینجا که دیگه عراق نیست.
هر طور فکر میکنم عقلم به جایی قد نمیده که چطور راضی شدن و اجازه دادن توی قلب اروپا دوباره یک اردوگاه مرگ راه اندازی کنند.
باز دوباره بیگاری های شبانه روزی، حتما فرقه گفته این بار باید قشنگ تر از اون شکنجه گاه قبلی بشه. چقدر دیگه باید ناقص بشن؟ چقدر جنگ اعصاب دائمی واسه نرسیدن به راندمان؟ فقط یک نکته. رجوی به نور چشمی هات بگو از کرسی قدرت بیان پایین دستی توی کار ببرن. حتی سمبلیک هم شده یه کلنگ بزنند. بعد هزاران شات بگیرین. نه اینکه مثل اشرف و لیبرتی در عراق فقط حکمرانی کنند. نترسید اینجا هواش مثل عراق نیست که بهتون خیلی فشار بیاد.
فقط اینو به تجربه فهمیدم. شرایطش حتما سخت تر و جهنمی تر از اشرف توی عراق خواهد بود.
اشرف در عراق دور تا دورش بیابان بود. قاعدتا اینجا که کنار شهر است و آدمها یه چند وقتی تونستن توی شهر بگردند. نفرات رو ببرن توی اردوگاه اشرف جدید باور کنید صدها و هزاران نشست فقط واسه اینکه همین چند وقت رو از دماغشون در بیارن می ذارن. نمیدونم چقدر دیگه آدمها به مرز جنون باید کشیده بشن تا چشم دنیا باز بشه. اون تو رفتن و بیرون آمدن ازش حتی بدتر از بیرون اومدن از اردوگاه اشرف در عراق هست.
دار و دسته رجوی بخونن تیتر مقاله رو. میگن اشرف ماندگاره. من میگم باش تا صبح دولتت بدمد.
خدا رو شکر که دارین به سمتی میرین که به قول مسعود فقط مریم براش میمونه
به امید اون روز
در مقاله بعدی سر سلول های انفرادی واسه کسانی که قصد جدا شدن دارند توضیح میدم
اکبر حسنی اسیر آزاد شده از فرقه رجوی در آلبانی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید