چه شد که به اینجا رسیدیم؟
س. ه. بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، هجدهم ژوئن ۲۰۱۷:… اینجا آلبانی است، دیگه اشرف و لیبرتی هم نیست، ولی نمیخواد توی گوش سران فرقه بره، البته نمیتونه بره چون سالیانه عادت کردن که فقط یک طرفه هی حرف و حرف و حرف و بازهم حرف بزنن. اصلا عادت نکردن یه کم گوش بدن. وضعیت نفرات در اینجا اصلا خوب نیست. البته یه چیزهای نیم بندی هست؛ ولی چیزهای اصلی نیست. مهترین موضوع بحث مالی …
این مسیر رجوی به بدتر ازناکجا آباد منتهی شد!
چه شد که به اینجا رسیدیم؟
درد دلی از س. ه. جداشده در آلبانی
اینجا آلبانی است، دیگه اشرف و لیبرتی هم نیست، ولی نمیخواد توی گوش سران فرقه بره، البته نمیتونه بره چون سالیانه عادت کردن که فقط یک طرفه هی حرف و حرف و حرف و بازهم حرف بزنن. اصلا عادت نکردن یه کم گوش بدن.
وضعیت نفرات در اینجا اصلا خوب نیست. البته یه چیزهای نیم بندی هست؛ ولی چیزهای اصلی نیست.
مهترین موضوع بحث مالی است که ما جدا شده ها با آن دست به گریبانیم. سر هر ماه باید یک کلیشه را نوشت “با تشکر و …”. هر دفعه هم به یک بهانه گیر میدن.
راستی، چی شد که به اینجا رسیدیم؟
خیلی از کشورها مثل رومانی قبول کرده بودند همه نفرات را بپذیرند. کی چوب لای چرخ کرد و هی بهانه آورد که نه اینورش کجه، نه اونورش فلانه، که دیگه مجبور شد به آلبانی تن بده؟
رومانی چرا نه؟
به چندین دلیل اصلی، که اگر بخواهیم مثال بزنیم، اصطلاحاً اگر صد دلیل داشته باشه ۹۰ رو به این خاطر رجوی قبول نکرده بود که خودش بارها گفت اگر زود عراق رو تخلیه کنیم تمرکز روی اورسورواز میره و این چیزی نبود که اون میخواست. ۱۰ بعدی اینکه در رومانی و کشورهایی مثل اون که قبول کرده بودند و جزو اتحادیه اروپا هستند، توی اونجا اگه کسی جدا میشد مشکلات اینجا رو نداشت. میتونست کار پیدا کنه؛ با همون برگه اقامت موقت میشد رفت کشور هم جوار کار پیدا کرد.
آلبانی چیزی که توش پیدا نمیشه کاره. غیر از اون، فرقه توی آلبانی راحت تر میتونه نفرات را کنترل کنه، چه اونایی که توی فرقه گیر کردن چه اونایی که جدا شدن.
هر دفعه تحت هزار و یک بهانه صدایت میکنن که فلان حرف رو درباره فرقه زدی و با فلان کس رفتی و با فلان کس ارتباط برقرار کردی و … بیا امضا کن وگرنه پول ماهیانه رو قطع میکنن.
چند نفری همون کاری که توی فرقه میکنن رو بازم ادامه میدن، یعنی آدم فروشی. طرف با یک هارت و پورت جا میزنه، بعد برگه میزارن جلوش جا میزنه، شروع میکنه تومار پر کردن علیه نفرات. طرف خودشم حواسش نیست که الان دیگه خوش رقصی جواب نداره. بدبخت اونجا اسم تو هم بریده مزدور خائنه.
رجوی خوب میدونست که اگر نفرات به یک کشور که جزو اتحادیه اروپا باشه برن تمام، کسی دیگه توی فرقه نمیمونه. اون وقت به قول معروف، علی میمونه و حوضش. ببینم توی همین آلبانی هم آخرش چند نفر براش میمونن؟
واقعا الان زیر فشار عصبی ام چون دوباره باید مسائلی رو مرور کنم که کلی تلاش کردم لااقل کمتر ذهنم رو درگیر کنه.
سالیان کارش قطورتر کردن کتابی که اسم نفراتی که رجوی به خون کشیدشون توش نوشته شده، وقتی نتونست توی لیبرتی مثل اشرف صد نفر رو بزاره دم گلوله، تلافی اش رو جور دیگری اینجا درآورد.
انشاء الله که درست میشه، فقط یارو حواسش نیست که یه روزی باید از سوراخ بیرون بیاد و جواب بده، وقتی در جای متهم نشسته باشه، بعد ببینیم چی داره برای گفتن؟ فعلا به صلاحشه که مخفی باشه، البته اگه هنوز زنده باشه.
س. ه. اسیر آزاد شده فرقه رجوی در آلبانی
