رضا جبلی: مرگ محمدعلی جابرزاده انصاری ضربه ای دیگر بر پیکر پوسیدۀ فرقۀ رجوی

0
901

مرگ محمدعلی جابرزاده انصاری ضربه ای دیگر بر پیکر پوسیدۀ فرقۀ رجوی 

رضا صادقی جبلی، پیوند رهایی، هجدهم فوریه ۲۰۱۷:… برادران و خواهران عزیزم در آلبانی، من و شما و هیچکدام از اعضای سازمان از قاسم به مسعود نزدیکتر نبودیم. ببینید که  پیام تسلیت را مریم قجر از طرف مسعود می دهد چرا؟ اگر مرحوم شده پس چرا به تن واحد ها و پاره تن هایش نمی گویند؟ اگر هم زنده است که بدتر چرا پیام تسلیت نزدیکترین یارش را خودش … 

لینک به منبع

https://www.youtube.com/watch?v=TcCcHjoXmzE&t=15s

مرگ جابرزاده ضربه ای دیگر بر پیکر پوسیدۀ فرقۀ رجوی

نوشتۀ رضا صادقی جبلی از اعضا و مسئولین قدیمی جدا شدۀ سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)

رضا صادقی جبلی

رضا صادقی جبلی

مرگ جابرزاده بواقع یکی از شدیدترین ضربه های سیاسی تشکیلاتی در سه دهه اخیر بر پیکر پوسیده فرقۀ رجوی می باشد. جابرزاده از اعضای قدیمی دفتر سیاسی این فرقه  و در تمامی این سالیان دست راست رجوی  بود و حرف اول را در رابطه با مسائل و خطوط و مواضع سیاسی فرقه می زد و در تمامی سالهایی که مریم قجر چه در سالهای ۷۲ و یا بعد از آن در دهۀ هشتاد در فرانسه اقامت کرد همراه وی در این کشور بود.

به جرأت می توان گفت که جابرزاده در فرقۀ رجوی جایگزین ندارد و البته این هم از مواهب! رهبر مرحوم مفقود عقیدتی! بوده و می باشد که در این سی و شش سال اعضای فرقه را در اسارتگاه اشرف به انواع و اقسام کارهای اجباری مجبور و زندگی همگی را تباه کرد وحتی برای خودش هم هیچ جایگزینی نساخته است.

اگر در دوران شاه و در زندان، محمد آقای حنیف و اصغر و سعید دغدغۀ حفظ سازمان به مثابه ارزشهای انقلابی و ادامه راه حسین را داشتند ولی افسوس که رجوی فقط و فقط به فکر حفظ جان خودش بود و در این راه سازمان حنیف را به فرقه ای وهابی و ضد انسانی و ضد ایرانی تبدیل کرد که اکنون هر دشمنی که در بازار وطن فروشی دنبال ایران است همگی آدرس رجوی و قلعۀ اوراسوراواز را می دهند و جابرزاده هم که تا چند روز پیش تئوریسین وطن فروشی های این فرقه بود به فرمانده کل خود یعنی به «البرز» (اسم مستعار رجوی در تشکیلات) پیوست و البته با چه خفت و خواری که حتی رهبرش رجوی پیام تسلیت را نه به نام خود بلکه با امضای مریم قجر برایش مخابره کرد!!

البته مدت زیادی از مرحوم کردن یا شدن رجوی توسط ارباب وهابی و مولایش ترکی فیصل میگذرد ولی هنوز فرقه نه تکذیب میکند و نه تأیید.

برادران و خواهران همرزم سابق،

براستی چرا و برای چه هدفی  هر کدام از ما به سازمان پیوستیم و در تمام این سالیان از سی خرداد ۶۰ به بعد و مخصوصا در زندان و بیابانهای عراق تحت شدیدترین شرایط  ایستادیم و هر آنچه رجوی گفت را انجام دادیم؟

ما قرار بود که رهروان و ادامه دهندگان راه حنیف کبیر باشیم و آیا اگر حنیف و موسی بودند دست در دست آدم کشان وهابی برای نابودی ایران می گذاشتند؟

آیا تعهد ما خیانت به مردم و وطنمان بود؟ و یا بر عکس ما قرار بود در راه آزادی خلقمان فدا شویم و مسعود و مریم جلوتر از ما؟

آیا می بایستی مرگ مسعود را ترکی فیصل اعلام کند؟

یعنی ترکی فیصل از شما به سازمان نزدیکتر است؟

برادران و خواهران عزیزم در آلبانی،

من و شما و هیچکدام از اعضای سازمان از قاسم به مسعود نزدیکتر نبودیم. ببینید که  پیام تسلیت را مریم قجر از طرف مسعود می دهد چرا؟

اگر مرحوم شده پس چرا به تن واحد ها و پاره تن هایش نمی گویند؟ اگر هم زنده است که بدتر چرا پیام تسلیت نزدیکترین یارش را خودش نمی دهد؟

همگی به یاد داریم زمانی که مادر مریم فوت کرده بود و در اشرف به دلیل عملیاتی که درمرز انجام داده بودند در آماده باش بودیم مسعود برای چند دقیقه آمد و گفت مادر مریم به گردن ما حق دارد.

آیا مادر مریم حقی به گردن سازمان و من و شما داشت؟ حالا گیریم که به دلیل ازدواج مسعود با دختر او برگردن شخص وی حق داشته ولی آیا بیشتر از قاسم که با سابقه حدود ۵۰ سال در سیاست و سازمان مجاهدین خلق بوده بر گردن مسعود حق داشته؟ چرا اینجا یک پیام صوتی هم نمی توانسته بدهد؟

یکی از دوستان می گفت مریم قرار است به زودی بحث سرنگونی را دوباره شروع کند و قرار است یک تعهد تا آخر دورۀ ترامپ از همۀ افراد اسیر فرقه بگیرد که تا آنزمان تضمین میکند که رژیم سرنگون میشود و جولیانی قول داده است که آمریکا به ایران حمله خواهد کرد.

آیا قرار بود ما ارتش ازادیبخش ملی ایران و مجاهدین با پشتوانه خلق قهرمان  رژیم را سرنگون کنیم یا آمریکا؟.

 

https://www.youtube.com/watch?v=XbhwoMsysHE

مرگ جابرزاده ضربه ای دی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید