از راه افتادن “ادارۀ باغات” تا تأسیس “سازمان امور پارکهای و میادین” در سال ۱۳۴۰ و بالاخره تغییر نامش به “سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران” در سال ۱۳۹۳، یکی از وظایف این تشکیلات “شناسایی باغات و جلوگیری از تخریب آنها و لکههای مشجر” بوده است. با این وجود در همین شش دهه گذشته تعداد درختهای مثلاً خیابان ولیعصر تهران که زمانی نزدیک به هجده هزار اصله بود، حالا به نصف این عدد تقلیل پیدا کرده است.
قطع شبانه درختان؛ وقتی رنگ سبز شهر کمرنگ میشود
خبر قطع شبانه درختان باغی در خیابان فرشته تهران بار دیگر نشان داد که بازوهای اجرایی قانون چقدر در حفاظت از شهرها و فضاهای سبز آن دست و پا بسته و بعضاً ناموفقاند.
محمد حقانی، رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران، میگوید که بعد از این که مالک اجازۀ ورود کارشناسان کمیته محیط زیست شورای شهر را به داخل این باغ ۴۵۰۰ متری نداد، آنها از طریق پشت بام خانههای مجاور متوجه تخریب درختان بخش شمالی ملک شدند و به علاوه دریافتند که “در بخشی از ضلع غربی ملک نیز کارگران در حال تجهیز کارگاه و حفر چاه” بودهاند که برای ” دپو کردن درختان قطع شده” بوده است.
او در ادامه گفت: “هیچ شناسه ملکی در اطراف این باغ نصب نشده بود و جای سوال است که مالک با چه مجوزی اقدام به قطع درختان کرده است.” آقای حقانی بنیاد مستضعفان را مالک این باغ معرفی میکند.
این تنها بخشی از فعالیتهای گستردۀ سوداگران زمین است که در طی دو دهه گذشته با دور زدن قانون و در خیلی موارد با اتکای به خود قانون چهرۀ تهران را به نفع منافع شخصیشان دگرگون و زشت کردهاند و سلامتی حیات طبیعی شهر را آگاهانه به مخاطره انداختهاند.
تهران که در سفرنامههای متعدد و پیش از تبدیل شدن به یک شهر و پایتخت آینده ایران با باغهای زیبا و درختان چندصدسالهاش به خاطر آورده میشد، امروز در معرض شکلهای مختلفی از تخریب فضاهای سبز و قطع درختان قرار گرفته است. به جز غفلت و برنامهریزی بد، دلیل عمدۀ این زوال، به قول یک نماینده مجلس، “مسابقه زمینخواری” است.
- هراسی ۵۰ ساله از مرگ نخلهای ایران
- سگولن روایال، وزیر محیط زیست فرانسه، به ایران سفر کرد
- ‘پل طبیعت’ برنده جایزه معماری آقا خان
از راه افتادن “ادارۀ باغات” تا تأسیس “سازمان امور پارکهای و میادین” در سال ۱۳۴۰ و بالاخره تغییر نامش به “سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران” در سال ۱۳۹۳، یکی از وظایف این تشکیلات “شناسایی باغات و جلوگیری از تخریب آنها و لکههای مشجر” بوده است. با این وجود در همین شش دهه گذشته تعداد درختهای مثلاً خیابان ولیعصر تهران که زمانی نزدیک به هجده هزار اصله بود، حالا به نصف این عدد تقلیل پیدا کرده است.
در طی این سالها میشود به نمونههای متعددی از بیثمر ماندن اعتراضها و حرکتهای قانونی برای توقف قطع درختان اشاره کرد. باغ پسیان یکی از مشهورترین نمونهها بود که بخش عمدهای از درختان چنارش را برای ساخت هتلی هفده طبقه قطع کردند. نمونههای بیشماری از ارتکاب این عمل توسط سازمانهای دولتی وجود دارد، مثل وقتی که درختانی در مجموعه ورزشی انقلاب برای ساخت یک کافی شاپ قطع شدند، یا بلوار قدس آبادان که درختانش را به عنوان تعریض خیابان از دست داد.
در بیشتر این موارد کسی زیر بار مسئولیت نمیرود. مثلاً بعد از انتشار خبر قطع درختان در مجموعه ورزشی کارگران خرم آباد، علی آشتاب مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی لرستان گفت که “درختان بر اثر طوفان قطع شدهاند” در حالی که عکسهای منتشر شده در خبرگزاریها به طور مشخص نشان از به کار بردن اره برقی داشت.
حتی اخیراً خبر قطع درختان در ملک شخصی یکی از مدیران شهری کرج، دادستانی را به واکنش واداشت.
در حالی که گزارشهای متعدد از قطع غیرقانونی درختان در خراسان شمالی منتشر شده، گاهی وقتها زمانبندی این حوادث طنینی طنزآمیز اما تلخ پیدا میکنند، مثل وقتی که در آستانه برگزاری همایش “شهر سبز پایدار”، درختان باغهای کوی استادان همدان در روز روشن قطع شدند و حسین زندی، فعال محیط زیست، به خبرگزاری مهر گفت: “[وقتی] به منطقه رفتم با سه کامیون ۱۸ چرخ پر از تنه درخت مواجه شدم و یک دستگاه جرثقیل که در حال بارگذاری درختها بود و بیش از ۱۵ کارگر در محل مشغول بریدن درخت بودند.”
- راهکارهای حفظ میراثهای معماری، از قصر آستلی تا زندان قصر
- تخریب خانه توران امیرسلیمانی؛ بیاعتنایی به میراث معماری
- مالک ساختمان پلاسکو که بود؟
خشکاندن درختان
طبیعتاً یکی از آسانترین راههای توجیه قطع درختان، بهانه کردن خشکیدگی یا پوسیدگی آنهاست. اگر در هموار کردن مسیر تخریب یک بنای تاریخی ثبت شده، آب بستن بام و ریزش سقف یکی از روشهای غیرقانونی رایج است، در از بین بردن فضاهای سبز، خشکاندن درخت با مواد شیمیایی رواج دارد. در همین راستا، خبرگزاری مهر اخیراً گزارش داد بعد از این که هشت اصله درخت در خیابان کسری کرج توسط سازمان پارکها و فضای سبز به بهانه خشک بودن قطع شد، آثار گازوئیل و آمونیاک ریخته شده پای درختان مشهود بود.
اما دلایل و راههای متعددی برای خشکاندن عمدی یا غیرعمدی درختان در شهرهای ایران وجود دارد. کارشناسان فضای سبز به کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی، ریختن آب فاضلاب پای درختان، وفور جانوران موذی در جوی آب (به خصوص در تهران)، نمکپاشیهای شهر، سایه ساختمانهای بلند مرتبه و تأثیر مخرب نیلینگ بعد از گودبرداری ساختمانها (که در آن میلگردها به بدنه محیط گودبرداری شده فرو می روند ) اشاره میکنند. به جز اینها باید آلودگی شهرها را در نظر گرفت تا جایی که به گفته محمد حقانی، روی هر درخت در تهران به طور متوسط ۸۰۰ گرم آلودگی فیزیکی نشسته است.
یک آسیبشناسی مهم دیگر، مسئله مبلمان شهری و سنگکاری پای درختان است که بعضاً از مصالح درست انتخاب نمیشود و باعث خشکاندن درختان میشود. جویهای بتنی هم نقشی مخرب دارند، چنان که اخیراً جویهای بتنی خیابان ولیعصر خبرساز شد و مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، گفت “نگاه ما این بوده و هست که این نوع کفسازی باید برچیده و خشکهچینی شود.”
مسیر قانونی
طبق متن قانون،”به منظور حفظ و گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بیرویه درختان، قطع هر نوع درخت و یا نابود کردن آن به هر طریق در معابر، میادین، بزرگراهها، پارکها، بوستانها، باغات و نیز محلهایی که به تشخیص شورای اسلامی شهر، باغ شناخته شوند در محدوده و حریم شهرها بدون اجازه شهرداری و رعایت ضوابط مربوط ممنوع است.”
بازوی اجرایی این قانون کمیسیون مادۀ هفت است که وظیفه بررسی صدور مجوز قطع، جابجایی و سربرداری درختان در معابر و اماکن شهری دولتی و خصوصی را دارد و همینطور باید باغات را شناسایی و ثبت کند.
در این روند پیش میآید که اشخاص یا سازمانها تقاضای قطع با جابجایی یا هرس کردن درختان را میکنند که معمولاً به یکی از این دلایل است:
- درختان معارض با ورودی پارکینگ ساختمان
- درختان معارض با اجرای کنسول یا پیشآمدگی ساختمان
- درختان سرراه پروژههای شهری
- درختانی که مانع دید تابلوهای تبلیغاتی میشوند
- درختان آفت زده و بیمار
- درختان در آستانۀ سقوط یا صدمه دیده
این کمیسیون وظیفه بررسی صحت و سقم این درخواستها و اعلام نظر دربارهشان را دارد. در صورت پذیرفتن درخواست، کمیسیون شرایط ویژهای را دیکته کند که شامل کاشت درخت جایگزین، تعهد محضری بابت حفظ درختان تازه و پرداخت عوارض میشود.
اما کندی اجرای قانون و سرعت برقآسای قانونشکنان باعث میشود تا نقش کمیسیون ماده هفت در عمل کمتر از آنچه در تعریف وظایفش آمده باشد.
از آن طرف سازمانهای فضای سبز بخش عمدهای از وقتشان را به شهادت بیلانهای کاری سالانهای که منتشر میکنند صرف مسائلی میکنند که هیچ ارتباطی با وظایف کلیدی آنها ندارد.
مثلاً در یکی از این گزارشهای سالانه، از چیزی حدود ۵۰ صفحه متن و تصویر، تقریباً نیمی از آن به مسائلی مثل “انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر در محیط بوستانهای شهری”، “اجرای سیستمهای صوتی در بوستانها به منظور پخش اذان با صدای واحد در سه نوبت بصورت هوشمند”، “ترویج فرهنگ حجاب و عفاف” در پارکها و “دیدار با خانواده معظم شهدا و جانبازان گرامی بصورت مستمر” اختصاص دارد، در حالی که ذکر نشده جان چند اصله درخت قدیمی در طی آن سال نجات داده شده است.