نگاهی به نامهی مقام های سابق آمریکایی به ترامپ درمورد فرقهی رجوی
شهروز تاج بخش، وبلاگ مجاهد، بیست و ششم ژانویه ۲۰۱۷:… حیات مجاهدین بدون مزدوری برای ارباب و خارجی مقدور نیست. رجوی سالهاست که براین سیاست سرمایه گذاری کرده و در واقع حیات فرقه اش هم تا به امروز در گرو این مزدوری بوده است .او همواره قرار گرفتن در کفه قدرتمند را ضامن پیروزی خود می داند. اکنون نیز و در ادامهی همان خط به دنبال ارتباط با دولت جدید …
نگاهی به نامهی مقام های سابق آمریکایی به ترامپ درمورد فرقهی رجوی
در خبر ها آمده بود که شماری ازمقام های سابق آمریکایی در پی نامه نگاری به دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا ، از دولت آمریکا خواسته اند که “با شورای مقاومت ملی ایران” که از آن به عنوان یک گروه تبعیدی که در برابر حکومت ایران مقاومت می کند نام بردند “وارد گفتگو شود.”
بسیار ساده انگارانه است که گمان کنیم این اقدام ، عملی خودجوش و برآمده از دیدگاه مستقل این افراد بوده است ، هرچند در میان نام امضا کنندگان این نامه به کسانی چون رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، جیمز جونز مشاور سابق امنیت ملی ، لوئیس فری مدیر سابق اف بی آی ودیگرانی برمی خوریم که پیشتر و با اذعان خود آنها برای شرکت درمراسم تبلیغاتی فرقه و سخنرانی در حمایت از آن مبالغ هنگفتی به عنوان دستمزد دریافت کرده اند .
پر واضح است که تهیه این نامه کارمستقیم دستگاه جنگ سیاسی فرقهی رجوی است و ادعاهای واهی شورای دست ساز رجوی که دخالت در آن را رد می کند را کسی جدی نخواهد گرفت .
در شرایطی که با اخراج فرقه از عراق و اسکان در آلبانی بسیاری از شعارهای آن دیگر حتی برای هواداران خودش نیز رنگی ندارد و سران تشکیلات در نوعی سرگیجهی روزافزون به سر می برند و برای نباختن قافیه به هر دستاویزی چنگ می زنند ، طبعا به دنبال مزدوری برای دولت جدید آمریکا بودن یکی ازامید های بزرگ فرقه است .
بر اساس تحلیل های مسعود رجوی ، جناح جنگ طلب امریکا می بایست مقدمات حمله نظامی به ایران را مهیا کند تا در این میان با سرنگونی رژیم ایران او به حکومت برسد. این رویای رجوی قبل از اینکه غیر واقعی باشد نمایانگر اندیشهی رجوی و عمق تمایلات او برای مزدوری کشورهای بیگانه می باشد.امید واهی فرقه مجاهدین به جناح جنگ طلب امریکایی وهزینه هایی که در این زمینه می کند نیز تایید دیگری بر وابسته بودن و مزدوری این فرقه است .
واقعیت آن که این سیاست ناشی از این حقیقت است که حیات مجاهدین بدون مزدوری برای ارباب و خارجی مقدور نیست. رجوی سالهاست که براین سیاست سرمایه گذاری کرده و در واقع حیات فرقه اش هم تا به امروز در گرو این مزدوری بوده است .او همواره قرار گرفتن در کفه قدرتمند را ضامن پیروزی خود می داند.
اکنون نیز و در ادامهی همان خط به دنبال ارتباط با دولت جدید آمریکاست تا از طرفی به هواداران و اعضا اثبات کند که انتخاب درستی داشته و در سیاست نزدیکی به آمریکا، گشایشی برای تشکیلات به گل نشسته فرقه وجود دارد و راه نجات در به دست آوردن حمایت آمریکاست!
اما اگرچه مجاهدین خلق به لطف منابع مالی وسیع و ماشین خبرپراکنی قدرتمند خود تلاش کرده است تا خود را اپوزیسون واقعی و با پشتوانه مردمی معرفی کند، اما حقیقت این است که فرقهی رجوی نه یک نیروی قدرتمند و نه نماینده مردم ایران، که تنها یک فرقه تروریستی است که در میان مردم ایران دیگر پایگاهی ندارد .
این جریان رسواتر از آن است که بخواهد حتی با جمع کردن مشتی پارلمانتر ساده لوح و علم کردن چند حمایت بی اساس برای خود آبرویی بخرد . واقعیت این است که این سازمان کاملا به یک فرقه مافیایی استحاله شده است و از آنجا که هیچگاه در راستای منافع مردم ایران حرکت نکرده است و در تمام این سالیان به دنبال منافع قدرت طلبانه خود بوده است هیچ جایگاه و پایگاهی در بین مردم ایران ندارد و بسیاری واقعیت های دیگر که همه بر این نکته تاکید دارند که دیگر این فرقه نمی تواند با دجالگری و فریب به حیات خفیف خائنانه اش ادامه دهد و در چشم انداز نزدیک با آزادی اعضای اسیر فرقه ، این جریان انحرافی که سرطانی در صحنه سیاسی ایران است بطور تاریخی محو خواهد شد.