نادر کشتکار:سخنی با مسئولین فرقه رجوی به بهانه درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی

0
627
سخنی با مسئولین فرقه رجوی به بهانه درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی 

نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، آلمان، دهم ژانویه ۲۰۱۷:… آیا فکر نمیکنید حضور این حجم از مردم با خود این پیام را دنبال میکند که ما خواهان اعتدال، برابری و دموکراسی هستیم آنهم به دور از جو رعب و وحشت و به دور از ترور و خشونت. آیا فکر نمیکنید که مردم ما اشتباهات را می بخشند اما خیانت را نبخشیده و فراموش نمیکنند و از همین روست که برای کسی که ما معتقدیم در … 

لینک به منبع

سخنی با مسئولین فرقه رجوی به بهانه درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی

یکشنبه برابر با هشتم ژانویه سال دو هزار و هفده ،آیت الله هاشمی رفسنجانی به علت ایست قلبی در سن هشتاد و دو سالگی در تهران درگذشت.بی شک پس از پیروزی انقلاب،و بعد از درگذشت آیت الله خمینی این مرگ مهمترین واقعه ایست که جمهوری اسلامی آنرا تجربه میکند.

http://naderkeshtkar.blogspot.co.uk/2017/01/blog-post_10.html

بلافاصله بعد از انتشار خبر در گذشت ایشان،طوفانی در رسانه های خبری و بخصوص در دنیای مجازی وزیدن گرفت که همچنان ادامه دارد.اگر نگاهی سطحی به عکس العملهای کاربران دنیای مجازی انداخته و یا اینکه به پیامهای تسلیتی که از سوی رهبران و یا مقامات کشورهای دوست و دشمن ارسال شده توجه کنیم و یا مصاحبه های چهره ها و تحلیلگران سیاسی داخلی و یا خارجی را گوش کنیم ویا به نوع برخورد گروه هاو احزاب سیاسی داخل و یا خارج از ایران به این واقعه و نوع پوشش خبری آن از سوی آنها من الجمله فرقه رجوی دقت کنیم،در مجموع به دودیدگاه در رابطه با مرگ و شخصیت مرحوم هاشمی رفسنجانی میرسیم.

نادر کشتکار

 عده قابل توجه ای از وی به عنوان سیاستمداری بزرگ ،موثرواعتدال گرا یاد کردند و تلویحأ او را نقطه مقابل تفکر و جریان حاکم بر کشورمیدانستند که بر اثر همین تفاوت درطرز تفکر بعد از وقایع سال هشتاد و هشت بتدریج از سکوی قدرت یه زیر کشیده شد،وعده ای دیگر از زاویه ای دیگر به موضوع پرداخته و وی را درطولانی شدن جنگ ایران و عراق بعد از باز پس گیری خرمشهرو همچنین اعدامهای دهه شصت و قتل های زنجیره ای و ترورهایی چون میکونوس و آمیا مسئول قلمداد کرده اند.

اما من در این کوتاه قصد پرداختن به نکات فوق، و اینکه موضوعات و اتهامات مطرح شده تا چه حد واقعی و یا تا چه حد ساخته فکر،مخالفان ودشمنان ایشان است را نداشته و پرداختن به آنها را به مقاله ای دیگرارجاع میدهم.همچنین سخنم با مسئولین فرقه رجوی در این مقاله بر سر موضعگیریهای تکراری و ملال آور خانم مریم رجوی نیز نمیباشد،اظهار نظرهای ایشان از نظر من با سطح فهم ،بینش و افق دید سیاسی ایشان کاملأ همخوانی داشته و اگر غیر از این نکاتی را که ایشان مطرح کردند ،نکاتی دیگرمطرح میکردند میبایستی باعث تعجب و حیرت میشد.

من شکی ندارم که بعد از شنیدن سخنان خانم رجوی که مدعی شده اند،بعد از مرگ رفسنجانی رژیم آخوندی به سرنگونی نزدیک میشود و یا اینکه تعادل داخلی و بیرونی حکومت آخوندی دچار از هم پاشیدگی شده و تا سرنگونی کامل دیگر چیزی باقی نمانده،واقعی ترین احساسی که به هواداران و اسیران در آلبانی از شنیدن این سخنان دست میدهد چیزیست شبیه به یک سردرد کهنه همراه با احساس تهوع.که البته کاملأ هم حق دارند و هرکس دیگری هم به جای آنها بود به همین نقطه از سرسام و تهوع میرسید وقتیکه به هر بهانه و اتفاقی به مدت سی سال مسعود رجوی هر ساله و هر سال سی بار رژیم را یا سرنگون میکرد یا تا نزدیک سرنگونی میبرد و حال بعد ازمسعود رجوی همسر چندمشان این مسئولیت را به شکلی کاملأ کهنه و بدون هیچ ذوقی همچنان در حال تکرارکردن است،و برای اسرا گرفتار در آلبانی چه چاره ای میماند جز گوش کردن و نقش های مرسوم بعد از اینگونه خبرهای روحیه بخش را در آوردن و احساس تهوع را قورت دادن.

اما سخنم با مسئولین فرقه اینست که برای یکبار هم که شده چشم و گوشتان را باز کنید و به آنچه که به چشم می بینید توجه، دقت و اعتماد کرده و از خودتان بپرسید چه رازیست که علیرغم اینکه اکثریت جامعه از سیاستها و رفتار حکومت به تنگ آمدند و علیرغم اینکه در طی این دو روز رسانه های خارجی به انعکاس نظرات مخالفین رژیم پرداخته و بارها رفسنجانی را در موارد مختلف مسئول بسیاری از وقایع بعد از انقلاب معرفی کردند باز در دنیای مجازی و در مراسم تشیع جنازه وی این حجم وسیع از مردم شرکت دارند،بطوریکه بسیاری از کاربران این میزان از حضور مردم را بعد از انقلاب بسیار کم سابقه گزارش کرده اند.

خاکسپاری آیت الله هاشمی رفسنجانی

خاکسپاری آیت الله هاشمی رفسنجانی

خاکسپاری آیت الله هاشمی رفسنجانی

آیا فکر نمیکنید حضور این حجم از مردم با خود این پیام را دنبال میکند که ما خواهان اعتدال، برابری و دموکراسی هستیم آنهم به دور از جو رعب و وحشت و به دور از ترور و خشونت.

آیا فکر نمیکنید که مردم ما اشتباهات را می بخشند اما خیانت را نبخشیده و فراموش نمیکنند و از همین روست که برای کسی که ما معتقدیم در بسیاری از اعدامها و ترورها و کوتاهی ها مسئول بوده ،این حجم از حضور مردم را شاهدیم اما ما برای برگزاری یک تجمع با حضور هموطنان ایرانی مقیم خارج که تعدادشان بالغ برچندین میلیون است و برغم تلاشها ،تبلیغات ،فضای ضد رژیم موجود در بین ایرانیان خارج از کشور و علیرغم هزینه های کلانی که انجام میدهیم باز در نهایت چاره ای جز آوردن نفر از بین پناهندگان افغان و یا عرب و یا از لهستان و افریقا برای مراسمی مثل ویلپنت نداریم.

آیا به کامنتهایی که در این چند روزه به تعداد بسیار بالا بر سر موضوع درگذشت هاشمی رفسنجانی و جکومت ایران و سازمان مجاهدین در دنیای مجازی بین مردم رد بدل میشود نگاهی انداخته اید.در

ادامه من فقط نظرتان را به دو تا از این کامنتها جلب میکنم تا بهتر به جایگاه کنونی فرقه دست ساز رجوی در بین ملت ایران پی ببرید

نام مستعار
۲۱ ۱۰ ۱۳۹۵ ۱۳:۵۵
یکی نیست به خود رجوی بگه هاشمی بد تو خیلی خوبی! دستت با صدام، عربستان متحجر تو یه کاسه است. ما جمهوری اسلامی رو کنار می زنیم ولی هر گروهی بعد از جمهوری اسلامی در سیاست ایران مشارکت کنه به مجاهدین همچین اجازه ای نمیدیم. دیدیم شماها چه بلایی سر نیروهای خودتون میارید

به بیطرف طرفدار …
۲۱ ۱۰ ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸
آگر قرار باشه رجوی بیاد که قوز بالا قوز میشه، مگر هر کی دشمن رژیم باشه، دلیلی برای حقانیتش هست، این گروه فاسد عینا داعش هستند با همان تفکرات و چند پر سس مارکسیستی، ماهیتا مثل خود رژیم جنایتکارند، و برای بدست آوردن قدرت از هیچ خیانتی کوتاهی نمیکنند، یک نگاه به تاریخچه سراسر لجن شون بیندازید ، مریم از مهدی طلاق میکیره بفرمان امیر مسعود بیشرف، میشه زن برادر مسعود، یک آیه هم از قرآن می‌تراشند برای خر کردن میلیشیا ی بیشعور. این گروهها در آینده ایران دموکراتیک هیچگونه جایگاهی ندارند و تاریخ مصرفشان سال شصت سر رسید

کامنتهای فوق دو قطره هستند از دریای نظرات مردم ایران درباره شما و جریان حاکم،اما هبوط سازمان مجاهدین به این نقطه همانطور که قبلأ هم عنوان کرده ام تنها ماحصل سیاستها ، کژفهمی ها واشتباهات استراتژیک رهبری سازمان و خود شیفتگی شخص مسعود رجوی بوده وایشان با فرافکنی نمیتواند، این هبوط را به گردن مخالفین و یا منتقدین خودش بیاندازد.حداقل کاری که میتوانید کنید تقاضای عفو از ملت ایران است بخاطر خیانتهایتان در طول جنگ ،که اگر افرادی چون مرحوم هاشمی رفسنجانی به گفته و ادعای شما با اشتباهاتش موجب کشته شدن جوانان بسیاری از این آب خاک شد،شما نه از روی اشتباه بلکه کاملأ آگاهانه واز روی خیانت دستتان را به خون بخشی از همین جوانان آلوده کردید،و به همین دلیل امروز شما در بین مردم ایران سرافکنده ، منزوی و منفور هستید و راهی جز توبه وطلب بخشش از مردم ندارید،اما در مراسم خاکسپاری کسیکه خودتان هم سعی بر ترورش را داشتید،مردم تا به این حد شرکت میکنند.

باری سخن و نکته بسیار است اما متاسفانه نرود میخ آهنین در سنگ.

والسلام
نادر کشتکار
آلمان

(پایان)

***

گزارش ویدئویی فارس از مراسم تشییع پیکر آیت‌الله رفسنجانی

رفسنجانی، بهشتی، فرقه رجوی ترور حزب جمهوریهفت تیر، سی سال پس از بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی

رفسنجانی، بهشتی، فرقه رجوی ترور حزب جمهوریورود سازمان مجاهدین خلق به ‘فاز نظامی’ و پیامدهای آن

رفسنجانی، بهشتی، فرقه رجوی ترور حزب جمهوریهفتم تیر و دست نفاق

رفسنجانی، بهشتی، فرقه رجوی ترور حزب جمهوریچرا منافقین (فرقه رجوی) به انفجار اعتراف نکردند؟

رفسنجانی، بهشتی، فرقه رجوی ترور حزب جمهوریچگونه داعش میتواند، با تأسی از الگوی مجاهدین خلق، دیگر تروریست به شمار نیاید

مدارک خیانت مسعود رجوی به سازمان مجاهدین خلق بتول سلطانی: ۳۰ فروردین ۱۳۵۱، یادآور چهل و چهارمین سال خیانت مسعود رجوی به بنیاگذاران سازمان 

***

همچنین:
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=27434

نامه ای به حبیب ابراهیمی از اسیران فرقه رجوی در آلبانی 

 نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، بیستم نوامبر ۲۰۱۶:… کافیست که از مسئولت همین حالا از داستان رقص رهایی و نقش رئیس جمهور منتخب یعنی خانم مریم قجر عضدانلو دراین باره را سوال کنی و اینکه چطور شد که خواهر مریم و برادر مسعود برای ادامه مبارزه به چنین ضرورتی رسیدند و چرا آنرا اگر حق بود علنی نکردند.چرا هنگامیکه تو و بسیاری دیگر از اعضا سازمان … 

(رجوی در آخرین وداع با طوطی اش)
استراتژی که در عراق جا ماند

لینک به منبع

نامه ای به حبیب ابراهیمی از اسیران فرقه رجوی در آلبانی

حبیب جان سلام

امیدوارم در سلامت باشی،مدتی بود که میخواستم این نامه را برای تو بنویسم اما بدلیل نبود امکان مبادله نامه بین نفرات محصور در تیرانا با دنیای بیرون تصمیم گرفتم آنرا بصورت نامه ای سر گشاده منتشر کنم .علیرغم اینکه میدانم مسئولین به اصطلاح مجاهد از هر گونه تماس شما با دنیای آزاد به شدت در هراسند و با ترفندها و فشارهای مختلف سعی در کنترل و دور نگه داشتن شما از واقعیتهای بیرون دارند،و با توجه به محدودیتهایی که سران این فرقه برای تک تک اعضا در رابطه با هرگونه دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار ایجاد کرده اند،این نامه را با امید به اینکه به طریقی دور از کنترلهای دیوانه وار مسئولین فرقه به سمع و نظر توبرسد مینویسم،تا متوجه شوی دلیل اصلی وحشت مسئولین فرقه از دسترسی شما با دنیای بیرون بطور واقعی بر جه اساسیست و بیشتر به ماهیت این حرکت آنها پی ببری.

حبیب جان حرف برای گفتن بسیار است و واقعأ نمیدانم از کجا شروع کنم،از خانواده ات و نگرانیهایشان در رابطه با تو بگویم یا از دروغهایی که در طی این سالیان متمادی رهبری فرقه و سایر همپالگیهایش به شما گفتند و از اعتماد و نیت خالصانه شما به پست ترین شکل ممکن سواستفاده کردند.

اجازه بده در این نامه به آخرین باری که همدیگر را در قرارگاه هفت دیدیم اشاره ای کنم.آنروزی که تو را فرستاده بودند که با من صحبت کرده و از رفتن منصرفم کنی.بیاد داری با چه احساسی از من پرسیدی که الان فکر میکنی برادر مسعود کجاست.این جمله را طوری عنوان کردی که گویا ما در بهترین شرائط بودیم و مسعود رجوی همیشه علی وار در بدترین شرائط روحی و رفاهی.

اما امروز به تو میگویم که آن کسیکه به او تا این حد اعتماد و اعتقاد داشتی چه آنروز و چه روزهای قبل ازآن کجا و در چه شرائطی بود.

کافیست از مسئولین فرقه که با شخص مسعود رجوی در این خیانتها از نزدیک همکاری کردند درخواست کنی فقط برای دقائقی به تو اجازه دسترسی به اینترنت را بدهند،اینترنتی که خودشان نیز برای اهدافشان بطور دائم استفاده میکنند.کافیست فقط نام مسعود رجوی و داستان حرمسراهایش را در گوگل نوشته و سرچ کنی،یا اینکه از روابط پنهان و سخنان رد وبدل شده بین رجوی و مسئولین عراقی مثل جنرال حبوش یا سایر وطن فروشان این فرقه چون عباس داوری با مسئولین عراقی در طول جنگ بین ایران و عراق و گزارشها و عملکردهای مجاهدین و نقششان در طول جنگ جویا شوی.

کافیست که از مسئولت همین حالا از داستان رقص رهایی و نقش رئیس جمهور منتخب یعنی خانم مریم قجر عضدانلو دراین باره را سوال کنی و اینکه چطور شد که خواهر مریم و برادر مسعود برای ادامه مبارزه به چنین ضرورتی رسیدند و چرا آنرا اگر حق بود علنی نکردند.چرا هنگامیکه تو و بسیاری دیگر از اعضا سازمان به اصطلاح مجاهدین برای ماموریت به ایران و یا جاهای دیگر اعزام میشدید،برادر مسعود شما همان شب با زنان مطلقه تان در شورای رهبری همخوابی میکرده است.

(نمونه ای از گردنبندهای هدیه ای مسعود رجوی به زنان حرمسرای اشرف)

از مسئولینت بپرس که آنها این موضوع را چگونه با خود حل کردند،حداقل آنرا علنی کنند شاید نفراتی چون من هم ضرورت راه اندازی حرمسراهای رجوی ورقصهایی از این دست را پذیرفتیم.

بهر حال آن روز که سراغ مسعود رجوی را از من میگرفتی من هم اسیری بودم مثل خودت در چنگال مشتی کفتار که از ریختن خون نه تنها همو طنانشان بلکه حتی فرزندان خودشان ارتزاق میکردند،اما امروز میتوانم به سوال تو جواب بدهم فقط کافیست که از زندانی که خود را در آن حبس کرده اید با توکل به خدایی که روز اول هم با توکل به او پا در این راه گذاشتید،خارج شوید،تا ببینید که بعد از این همه رنج و مشقت چه جایگاهی امروز در بین هموطنانتان اعم از موافق و مخالف رژیم دارید و برادر مسعودت کجا بود درشبهایی که شما ها در رنج و مشقت بودید.

در پایان آرزو میکنم که هر چه زودتر تو وسایر اسرای آلبانی بتوانید از چنگال کسانیکه برای بقا و چشیدن قدرت دست به هر خیانتی ،و در حق هر کسی اعم از مجاهد و غیر مجاهد زدند آزاد شوید.

والسلام
نادر کشتکار
آلمان

***

مریم رجوی تجاوز کمپ اشرفشورای رهبری ، بهانه ایی برای شروع تجاوز ( سوء استفاده جنسی رجوی از زنان صدای دبیر دوم سفارت امریکا را هم در آورد)

زن های عضو شورای رهبری، تک به تک به عقد مسعود رجوی در آمدند

همچنین:
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=27125

داعش،مجاهدین و عربستان 

 نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، هجدهم اکتبر ۲۰۱۶:…  در گرماگرم مبارزات انتخاباتی امریکا سایت افشاگر ویکی لیکس در حال افشاء تدریجی بیش از پنجاه هزارنسخه از ایمیل های شخصی و محرمانه آقای جان دیوید پودستا،رئیس ستاد انتخاباتی خانم هیلاری کلینتون میباشد که در این ایمیلها به چگونگی شکل گیری داعش و چگونگی تعامل امریکا با کشورهای سازنده و حامی این جریان تروریستی … 

لینک به منبع

داعش،مجاهدین و عربستان

در گرماگرم مبارزات انتخاباتی امریکا سایت افشاگر ویکی لیکس در حال افشاء تدریجی بیش از پنجاه هزارنسخه از ایمیل های شخصی و محرمانه آقای جان دیوید پودستا،رئیس ستاد انتخاباتی خانم هیلاری کلینتون میباشد که در این ایمیلها به چگونگی شکل گیری داعش و چگونگی تعامل امریکا با کشورهای سازنده و حامی این جریان تروریستی پرداخته شده است.

یکی از ایمیلهای لو رفته توسط خانم کلینتون نوشته شده و به صراحت در این ایمیل از دو کشور عربستان سعودی و قطر به عنوان بانیان و حامیان اصلی داعش یاد شده است ،قسمتی ازمتن گفته های خانم هیلاری کلینتون در این ایمیل عینأ به این شرح است،

ما باید از توان دیپلماتیک و اطلاعاتی خود استفاده کنیم تا به دولتهای عربستان سعودی و قطر فشار بیاوریم .آنها به داعش و گروههای تندرو سنی در منطقه کمکهای مالی و تدارکاتی ارائه میکنند

http://www.bbc.com/persian/world-37674469

اما متأسفانه اینگونه اسناد و مدارک در سایتهای رسمی فرقه مجاهدین و همچنین سایتهای پوششی این فرقه هیچگونه بازتابی نداشته و دستگاههای تبلیغاتی این فرقه با وارونه نشان دادن واقعیات به اعضاء اسیر و بی خبر خود اسم نوکری و مزدوری برای ارباب جدید ضد ایرانی خود یعنی دولت وهابی و ضد شیعه آل سعود را مبارزه برای آزادی خلق ایران گذاشته اند .

سایتها ودیگر کانالهای تبلیغی فرقه رجوی با تکراریاوه گوئیهای اربابانشان به شکلی کاملأ سخیف ،ضمن دم تکان دادن برای شیوخ فاسد منطقه به زعم خود سعی بر کتمان حقیقت و دادن آدرسهای اشتباهی به مخاطبین خود در رابطه با نقش عربستان و قطر در راه اندازی گروههای تروریستی از جمله داعش را دارند.

سایتهای آشکار و نهان این فرقه که با پولهای اهدایی از کشورهایی چون عربستان و قطر فعالیت میکنند ،خوش رقصی وسخنان چاپلوسانه مریم قجر عضدانلو را درمیان شیوخ و وهابیون آل سعود، که چیزی جز تکرار یاوه گوئیهای اربابان جدیدش نیست ،را با آب و تاب تمام به خورد اعضأ و هواداران جاهل و یا مغرض خود میدهند ،اما از ترس رسیدن واقعیات واخباری مستند همچون سند حمایت عربستان و قطر ازداعش آنهم از زبان وزیراسبق امور خارجه امریکا به اسیران تیرانا ،خواب راحت نداشته وتلاش میکنند این اسیران را به هر شکل ممکن از دسترسی به ارتباطات ودنیای آزاد محروم نگهدارند،چراکه بوضوح میدانند ارتباط این اسیران با دنیای بیرون یعنی آشنایی تدریجی آنها با حقیقت موجود در اطرافشان و مشرف شدن به سایر حقایقی که درطول سالیان اسارتشان در فرقه بطور معکوس به آنها ارائه می شده است،یعنی کنار رفتن تدریجی حجابها و هویدا شدن چهره واقعی رجوی و همپالگیهایش چون مریم قجر،برای تک تک نفراتی که از این قلعه به هر شکل رها شده اند.ارتباط این اسرا با دنیای بیرون یعنی شروع رسمی ،شمارش معکوس تشیع جنازه متعفن رجوی ودیگر سردمداران و جیره خواران فرقه اش.

اما بدون شک هیچ چیز به اندازه سیاستها و خط مشیء های سراسر اشتباه رجوی و باندش نتوانسته است موقعیت این فرقه و جایگاهشان را در نزد ملت ایران پایین آورده و منفور و منحوس کند،اصلی ترین ضربات اجتماعی را که این فرقه متحمل شد تنها و تنها ریشه در عملکردها و سیاستهای این فرقه وشخص رجوی دارد.

اگر هزار سال مخالفین وجدا شدگان از این فرقه برای آگاهی جامعه ، دست به افشاگری و تبلیغ میزدند ومنتقدین این فرقه هر روز درراستای روشنگری و کنار زدن حجابی از چهره این فرقه مقاله ای می نوشتند، بازنمیتوانستند باندازه یکهزارم آثار مخرب سیاستها ی خود رجوی همچون ،سیاست تکیه ومزدوری برای بیگانه، چهره واقعی این فرقه را برای مردم ایران ، روشن کرده و باعث تنفر ایرانیان از این فرقه شوند،بطوریکه امروزه فرقه مجاهدین قادرنیست علیرغم پولهای هنگفتی که دریافت میکند،نه تنها دربین ایرانیان مخالفی که درخارج از کشور زندگی میکنند ،پایگاه یا هوادار صادقی داشته باشد،بلکه مورد خشم و تنفر آنها نیز هستند.

اما مسئولین این فرقه بدانند که تنفر و انزجارمردم از نوکری و مزدوریشان برای عربستان و سایر کشورههای تندرو و ضد ایرانی منطقه بسیار عمیقتر و غیر قابل بخشش تر از مزدوریشان برای صدام خواهد بود.

والسلام
نادر کشتکار
آلمان

*** 

همچنین:
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=26721

قابل توجه وطن فروشان فرقه رجوی در رابطه با سخنان اخیر مفتی اعظم عربستان 

نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، نهم سپتامبر ۲۰۱۶:… اکنون در مدار جدید مزدوری، فرقه رجوی به نوکری کسانی در آمده و دم تکان میدهد که علنأعالیترین رهبران مذهبیش مردم ایران ونه دولت و حکومت ایران را غیر مسلمان،کافر و واجب القتل میدانند.اما همانطور که داستان تلخ جنگ بین ایران و عراق به پایان رسید و بعد از آنکه با آن شکل خفت بار صدام را از سوراخش پیدا کرده و به دست عدالت سپردند وسردمداران وباند رجوی دست از پا درازتر مجبور به … 

مفتی تکفیری عربستان سعود مریم رجوی و داعشنگاهی به وضعیت سازمان مجاهدین خلق در آستانه پنجاه و یکمین سالروز تاسیسش

لینک به منبع

قابل توجه وطن فروشان فرقه رجوی در رابطه با سخنان اخیر مفتی اعظم عربستان

توجیه درون تشکیلاتی سازمان برای همکاری با عراق کمک به براندازی و پایان جنگ بود،اما مزدوری برای عربستانی که دشمنی آنها نه بخاطر اختلافات ارضی بلکه از روی بغض و کینه بر علیه شیعیان و مردم شیعه ایران میباشد صحت و راستی توجیه این فرقه در همکاری با صدامی که با سبعیت تمام شهرها و مردم غیر نظامی و بیگناه را بمب باران وقتل عام میکرد را نیز زیر سوال میبرد. نقل است که دو چیز پایانی ندارد،یکی علم و دیگری خریت.بعد از آنکه استراتژی مسعود رجوی در ورود به جنگ و همکاری و مزدوری برای حزب بعث صدام با شکستی شرم آور به بن بست رسید وبر همگان حتی هواداران و بسیاری از اعضاء این سازمان اشتباه بودن این استراتژی به اثبات رسید و همگان دیدند که این خط مشئ و تحلیل رجوی ضمن شکست کامل باعث سقوط کامل وجهه فرقه رجوی در میان مردم ایران شد،مسئولین این سازمان و شخص رجوی بجای تلاش برای اصلاح و جبران مافات مجددأ سیاست مزدوری برای دشمنان ایران و ایرانی را پی گرفتند.

سخان اخیر ابله اعظم عربستان که ایرانیان را غیر مسلمان و کافر شناخته و آنها را مستوجب مرگ میداند بطور کاملأ روشنی سیاستهای وهابیون آل سعود و دلیل اصلی دشمنی آنها را با ملت ایران ونه با حکومت را برملا میکند،دشمنی و کینه ای که سابقه تاریخی داشته و ریشه در تفکر تکفیری وهابیت دارد .

شیخ عبد العزیز الشیخ، مفتی اعظم عربستان سعودی

مزدور مریم رجوی و ترکی الفیصل اربابش

چندی پیش نیز شبکه آی تی وی بریتانیا و همچنین شبکه امریکایی پی بی سی در مستندی کتاب مدرسه یک کودک چهارده ساله سعودی را نشان دادند که در آن شیعیان و مسیحیان را کافر و مستوجب مرگ معرفی کرده بود.آموزشها و عقائدی که امروز بانی گروههایی تروریستی و کاملأ عقب مانده ای چون داعش ،القائده،النصره و دهها گروه وحشی دیگر شده است.و بر تمامی دولتها نیز این واقعیت که ریشه اصلی این افرا ط گرایی در تفکر وهابیت و در عربستان است نیز بارها بطور مستقیم یا غیر مستقیم بیان شده که آخرین آن از طرف سازمان امنیت آلمان بود که ناخواسته گزارش این سازمان به دولت آلمان به جرائد درز پیدا کرده بود.

اکنون در مدار جدید مزدوری، فرقه رجوی به نوکری کسانی در آمده و دم تکان میدهد که علنأعالیترین رهبران مذهبیش مردم ایران ونه دولت و حکومت ایران را غیر مسلمان،کافر و واجب القتل میدانند.اما همانطور که داستان تلخ جنگ بین ایران و عراق به پایان رسید و بعد از آنکه با آن شکل خفت بار صدام را از سوراخش پیدا کرده و به دست عدالت سپردند وسردمداران وباند رجوی دست از پا درازتر مجبور به فرار از خاک عراق شدند و چیزی جز بد نامی و رو سیاهی برای این فرقه در بین ملت ایران ,نصیب رجوی ورجوی صفتان نشد،این غائله نیز روزی فروکش خواهد کرد.اما بسان گذشته اینبار نیز برای این فرقه ، نوکری و همکاری با وهابیون عربستان وگروهای تروریستی تحت حمایتش بر علیه مردم ایران، مسلمأچیزی جز نفرت بیشتر رادر میان ایرانیان وطن دوست ،با غیرت وآزاده به ارمغان نخواهد آورد.

آنچه که سازمان مجاهدین امروزی را با سازمانی که محمد حنیف نژاد و سایر بنیانگذاران متفاوت کردو جایگاه آنرا تا حد فرقه ای وطن فروش و مزدورپایین آورد چیزی نبود ونیست جز رهبری پر از اشتباه و توآم با هوای نفس شخص مسعود رجوی.

نوکری و خوش رقصی برای بدست آوردن پول و حمایت آنهم به قیمت گرفتن سر اسلحه بطرف مردم ایران در اتحاد با وهابیونی که اساسأ خود این فرقه را نیز مسلمان ندانسته و و اعتقاد به کافر بودنشان دارد، بی شک سقف وطن فروشی در تاریخ این مرز بوم خواهد بود.

اما در پایان کسانی که هنوز در خدمت این فرقه هستند بدانند که این نوکری و مزدوریشان آنها را به پایین ترین نقطه تباهی خواهد کشاند بطوریکه تا ابد نام خودشان و فرقه شان در میان شیعیان جهان و بخصوص مردم شیعه ایران همراه با آه و نفرین و لعنت خواهد بود،آه ونفرین تمام کسانی که بخاطر تفکر تکفیری وافراطی وهابیون آل سعود ،هر روزه شاهد شهادت پدران،مادران،فرزندان خردسال و عزیزانشان توسط گروههای تروریستی وهابی در اقصی نقاط جهان هستند .

والسلام

نادر کشتکار

آلمان

*** 

مرگ مسعود رجوی
The death of Massoud Rajavi
https://youtu.be/CBJ3XiaQwT4

مسئول واقعی حمله به لیبرتی کیست؟

https://youtu.be/26Mps-OQLTU

Remember.Mojahedin Khalq (MKO, MEK, Rajavi cult) was one of the excuses of US attacking Iraq

همچنین:
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=26536

قابل توجه مزدوران و وطن روشان فرقه رجوی (۲) 

 نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، بیست و ششم اوت ۲۰۱۶:…  سایت بی بی سی در تحلیلی تحت عنوان چرخش ترکیه در سوریه و نادیده گرفتن عربستان،از توافق پشت پرده ای میان ترکیه و امریکا از سویی وایران و روسیه از سوی دیگربر سر آینده سوریه پرده برداشت ،توافقی که در آن نشانی از دولت عربستان در آن به چشم نمیخورد. بر اساس این توافق بشار اسد تا سال آینده که موعد انتخابات ریاست جمهوری در کشورش سر برسد،بر سر قدرت … 

طناب صدامسوال اساسی. عاقبت مجاهدین چه خواهد شد؟

لینک به منبع

لینک به قسمت اول

قابل توجه مزدوران و وطن روشان فرقه رجوی (۲)

مدت زمانیست که فرقه رجوی خوش رقصی و دم تکان دادن برای وهابیون عربستان را علنی کرده و در سیمای باصطلاح مقاومتشان که بیشتر به سیمای مشتی آدم وطن فروش شباهت پیدا کرده، و همینطور در سایتهای رسمی و پوششی خود با کوشش بسیار سعی بر تطهیر و توجیه جنایتهای آل سعود در منطقه و بخصوص در یمن و سوریه پرداخته و میپردازد.

بعد از پوچ در آمدن تمامی تحلیلهای این فرقه در عراق و شکست و به بن بست رسیدن تحلیلها و معادلاتشان در عرصه نظامی ،بنظر میرسد در سیاستها و خط مشی خود در معادلات منطقه ای نیز دچار ورشکستگی شده اند و در عر صه سیاسی نیز با حمایتهای خود از جنایتهای دولت عربستان و گروهای تروریستی دست ساز آل سعود ،همچون داعش در منطقه نه تنها در عرصه بین المللی بلکه در نزد افکار عمومی وهموطنان ایرانی چه در داخل و چه در خارج از ایران نیزبیش از بیش مورد تنفر و انزجار قرار گرفته اند.

مریم رجوی در ابتدای شکل گیری داعش و آغاز جنایاتشان در عراق از آنها تحت عنوان مردمان و عشائرانقلابی یاد و تجلیل کرد.بعد از آنکه داعش موفق به اشغال بخشهای وسیعی از خاک سوریه و عراق شد،خوش رقصی های این فرقه برای عربستان نیز علنی ترشد.

در ابتدای شروع جنگ داخلی در سوریه ،دولتهایی نظیر عربستان ،قطر و ترکیه این تصور را داشتند که عمر دولت بشار اسد نمیتواند به بالاتر از یک و یا دوسال برسد. کشورهای مذکور و امریکا در ابتدا بشدت و بطور علنی و بدفعات مخالفت خود را با حضور نمایندگان دولت بشار اسد و همینطور ایران به عنوان یکی از طرفهای در گیر در این مناقشه را در مذاکرات صلح اعلام کرده و میکردند.

چندین نشست در سطح بین المللی و با حظور کشورهای ترکیه ،قطر ،عربستان ،امریکا ،روسیه و چند کشور اروپایی دیگر از جمله آلمان و همینطور نمایندگان گروههای نظامی در گیر با دولت سوریه در کشورهای مختلف برگزار شد.اما هیچ کدام به سرانجامی نرسید و این در حالی بود که بارها بان کی مون دبیر کل سازمان ملل و همینطور کشورهای با نفودی چون آلمان و روسیه بر ضرورت حضور ایران درمذاکرات صلح تاکید کرده و میکردند.

در آنزمان نیز فرقه رجوی که کاری جز تکرار و کپی تبلیغات ضد ایرانی وهابیون عربستان و بازتاب آن در سایتهای مجازی و تصویری خود نداشت ،بنظر از وضعیت موجود رضایت داشته وبه بازی گرفته نشدن ایران در معادلات منطقه ای را دستگاههای تبلیغاتی نیروههای ائتلاف به رهبری عربستان و فرقه رجوی جشن میگرفتند.

اما کم کم قدرتهای جهانی از روی اجبار و از سر استیصال در یافتن یک راه حل اساسی برای بحران سوریه،نه تنها به حضور ایران تن داده و از مواضع قبلی خود عقب نشینی کردند ،بلکه به درخواست ایران با حضور نمایندگان دولت بشار اسد نیز در فرایند مذاکرات صلح موافقت کردند.

اما گویا چرخیدن معادلات منطقه بر خلاف آنچه دولت عربستان و فرقه رجوی تصور میکردند همچنان ادامه دارد.

سایت بی بی سی در تحلیلی تحت عنوان چرخش ترکیه در سوریه و نادیده گرفتن عربستان،از توافق پشت پرده ای میان ترکیه و امریکا از سویی وایران و روسیه از سوی دیگربر سر آینده سوریه پرده برداشت ،توافقی که در آن نشانی از دولت عربستان در آن به چشم نمیخورد.

بر اساس این توافق بشار اسد تا سال آینده که موعد انتخابات ریاست جمهوری در کشورش سر برسد،بر سر قدرت خواهد ماند و پس از آن ،دیگر در انتخابات نامزد نخواهد شد تا راه برای تشکیل حکومت ودولتی که مورد توافق ایران ،امریکا،روسیه وترکیه باشد باز شود.

اما نه تنها ترکیه بلکه بنظر میرسد ،قطر نیز که در این سالیان متحد نزدیک عربستان در مناقشه سوریه بوده است نیز در حال چرخش است.سخنان اخیر وزیر خارجه قطر آقای محمدآل ثانی که بر ضرورت پایان هر چه سریعتر جنگ در سوریه تاکید و پافشاری کرده است،از دید تحلیگران عرب موضعگیری در برابرعربستانی است که بر حمایت از نیروهای مسلح در سوریه تا غلبه کامل آنها بر نظام حاکم اصرار میورزند.

خشم سیاستمداران سعودی از تغییرات اخیر را میتوان از مقاله ای تحت عنوان هم پیمانی “ملا،تزار،سلطان وجلاد” در روزنامه الشرق الاوسط بوضوح و روشنی دید.

بهر حال بنظر میرسد نحوست فرقه رجوی بعد از صدام حسین حالا گریبان سعودیها را گرفته است.با از بین رفتن داعش در عراق و سوریه ،که تنها برگ برنده عربستان در این کشورهاست ،قدرت و سهم اصلی را در این دو کشور ایران خواهد برد بخصوص در عراق.

فرقه رجوی نیز باید برای دو تا سه سال آینده به فکر جایگزین دیگری غیر از وهابیون آل سعود برای نوکری و مزدوری باشند.و برای این منظور این فرقه باید همچنان منتظر مانده و ببینند که در آینده در کدام شکاف میتوانند به حیاتشان ادامه دهند.والبته دعا کنند که شکاف قابل مانوری برای ادامه زندگیشان نصیبشیان شود ،چه بدون شکاف نمیتوانند اساسأ جلوه و حیاتی داشته باشند.

والسلام

نادر کشتکار

آلمان

*** 

عربستان سعودی مجاهدین خلق داعش و تروریسمهشدار امنیتی آلمان درباره ماجراجوئی های عربستان

مریم رجوی مزدور عربستان سعودی گردن زدن را تایید می کنداز «ضارب دختران» تا «اعدام ضدبشری یک زندانی»! نگاهی به مواضع متناقض مریم رجوی

همچنین:
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=26449

اسیران گرفتار درلیبرتی و آلبانی، قوز بالا قوز فرقه رجوی 

 نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، نوزدهم اوت ۲۰۱۶:…  اما شرائط در آلبانی تا حد زیادی با اشرف و عراق متفاوت است،نه سلاحی وجود دارد که روزانه و هفتگی و فصلی با نظافتشان وقتی پر شود نه خیابان صدی وجود دارد،نه بیابانی نه حکومت صدامی که امید فرار از درون این فرقه را برای اسیران در بندش کمرنگ یا کور کند. البته از آنجایی که مسئولین این فرقه سالیان تجربه سرگرم کردن و و عده سر خرمن دادن به این اسیران را دارند احتمالأ میتوانند خیابان صد … 

احسان بیدی سیاوش رستارانتقال ساکنان لیبرتی آری. فرار سران و به کشتن دادن اعضا خیر

مزدوران مجاهدین خلق به اروپا اعزام شدندعربستان مزدوران تحت تقیب پلیس بین الملل را از عراق به آلمان فراری داد

لینک به منبع

اسیران گرفتار درلیبرتی و آلبانی ،قوز بالا قوز فرقه رجوی

اما بعد از جنگ سرگرم کردن جماعتی حدودأ پنج هزار نفره،آنهم در مساحتی حدودأ بیست در بیست کیلومتر در وسط بیابان و کاملا ایزوله کار آسانی نبود.بعد از جنگ یکی از اصلی ترین محورهای کاری مسئولین بالای فرقه ومسئولین قرار گاهها پر کردن برنامه روزانه این جماعت گرفتار در مرداب رجوی بود آنهم بگونه ای که این نفرات در طی روز چنان مشغول و سرگرم باشند که فرصت یک دقیقه فکر کردن هم نداشته باشند.با پایان جنگ بین ایران و عراق در سال هزار و سیصد و شصت و هفت شمسی مشکلی بر مشکلات و قوزی بر قوز فرقه رجوی اضافه شد.تا قبل از آن رجوی با تحلیلهای تکراری نفرات اسیر در فرقه را هر ساله با شگرد و ترفندی جدید سرگرم میکرد و با برگزاری نشستهای طولانی و با ارائه یکطرفه طرحها و تحلیلهایش و سرنگونی هر ساله رژیم نفرات بواقع اسیر و دربند تشکیلات مافیایی خودش را ازاین ستون به آن ستون بدنبال خودش میکشاند تا بلکه شاید در ایران تغاری بشکند ماستی بریزد.

البته در شرائط موجود درآنزمان درکمپ اشرف و نبود هیچ روزنه امیدی برای رهایی از وضع موجود برای ساکنین اسیر این فرقه بهر شکل روزگار در کمپ اشرف سپری میشد .

برای کسانی که خود در چنگال این فرقه گرفتار بودند کاملأ روشن است که بعد از پایان جنگ و بخصوص بعد از واقعه یازده سپتامبر کار نفرات در کمپ اشرف چیزی نبود جزکندن خارهای بیابان اشرف یا جارو کردن خیابان صد آنهم زیر باد و طوفان گرد و خاک عراق یا رسیدگی به مسئولیتهای دوم و سوم و…. یا رفتن به نشستهای روزانه وشبانه و هفتگی این و ان مسئول و شنیدن بحث ها و تحلیلهای تکراری.

اما شرائط در آلبانی تا حد زیادی با اشرف و عراق متفاوت است،نه سلاحی وجود دارد که روزانه و هفتگی و فصلی با نظافتشان وقتی پر شود نه خیابان صدی وجود دارد،نه بیابانی نه حکومت صدامی که امید فرار از درون این فرقه را برای اسیران در بندش کمرنگ یا کور کند.

البته از آنجایی که مسئولین این فرقه سالیان تجربه سرگرم کردن و و عده سر خرمن دادن به این اسیران را دارند احتمالأ میتوانند خیابان صد جدیدی در آلبانی نیز برای اسیران خود فراهم کنند یا به نشستها و توهم گوییهای خود با طرح و برنامه ای دیگر ادامه دهند اما تا کی هم مسئولین و هم اسیران در بند میتوانند این وضع را حفظ کرده و ادامه دهند.تا کی میتوانند به مانند عراق ریل انطباق بروند وخود را فریب دهند.

اگر سن متوسط افرادی را که به این فرقه در اوائل انقلاب وصل شدند بین بیست تا بیست و پنج سال فرض کنیم متوسط سنی این افراد بعد از گذشت چیزی نزدیک به چهار دهه از انقلاب اکنون چیزی حدود شصت تا شصت و پنج سال وسن متوسط اسرایی که به این فرقه از روی ناچاری و بدلیل فضا وشرائط بسیار سخت اسارتگاههای صدام حسین به فرقه روی آورده بودند چیزی حدود پنجاه تا پنجاه وپنج سال میباشد.

بهر حال جدا از مشکلات مذکور بایستی هزینه نگهداری و سرگرم کردن این اسیران که چیزی حدود سه هزار و پانصد تن نیز هستند در نظر داشت.واین نکته که محصور،ایزوله و راضی نگهداشتن این افراد که هزینه هنگفتی نیز برای فرقه در بر دارد چه سود و منفعتی در دراز مدت برای رجوی و باندش دارد.

اما از آنجایی که هرکس از چنگال این فرقه رها میشود دل پر دردی ازسیاستها و ندانم کاریهای این فرقه و مسئولینش دارد ،آنهم دردها و حرفهایی که در طی این سالیان در اسارتگاههای اشرف و عراق به علت فضای امنیتی و پر از رعب و وحشت از اظهار نظر آزاد اکنون لایه لایه بر روی هم انباشته شده ،همواره برای فرقه رجوی این تهدید وجود دارد که روزی آنها نیز سکوت خود را شکسته و دست به افشاگری بزنند ،از اینرو تلاش رجوی و باندش در قدم اول قطع رابطه این اسیران با خانواده ها یشان و دنیای بیرون است،مبادا این ارتباط آنها را از فضایی که رجوی با هزینه هنگفت در میان این اسرا و در طی این سالیان بوجود آورده در وهله اول خارج کرده و در قدم بعد آنها رابه منتقدانی تبدیل کند که ابعاد خیانتهای این فرقه را از زوایای ناگفته دیگری بر ملا کنند.

از همین روست که مسئولین فرقه برنامه خروج این اسرا را بگونه ای با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد هماهنگ کردند که این اسرا از نظر مالی و معیشتی کاملا وابسته به فرقه و در چنگال آنها باقی بمانند.

به احتمال زیاد این همه هدفیست که در قدم اول و در طی این سالیان مسئولین این فرقه دنبال کرده اند.اما مسلما چگونگی حفظ این شرائط قدم دیگریست که اجرایی کردن آن به مراتب غیر عملی تر و دشوار تر خواهد بود.

هیچ شکی نیست که علیرغم ژست های این فرقه در قبال این اسرا،این رغم بالا از اسیران در بند، قوزی هستند بالا قوز رجوی و باندش ،قوزی که میوه ایست از دهها میوه دیگر اشتباه استراتژیک ورود به عراق و همکاری با صدام حسین.

بعد از ورود کامل این افراد به آلبانی بایستی دید که چه طرح و برنامه ای فرقه برای این اسیران دارد یا میتواند داشته باشد،اما به احتمال زیاد برنامه آتی فرقه در قدم بعد از سر باز کردن تدریجی بار مسئولیت حفظ،نگهداری و سرگرم کردن این اسیران از سر خودش میباشد به گونه ای که آنها حداقل از گذشته شان در عراق یا از مناسبات درونی تشکیلات و یا در مجموع چیزی به بدی از سیاستها و خط مشئ های اشتباه رجوی در دنیای بیرون یاد نکرده و به اعتراض یا افشاگری علیه فرقه دست نزنند.باید دید که برای اجرایی کردن این پروسه فرقه به چه برنامه هایی روی خواهد آورد اما در مجموع اجرایی کردن آن بسیار پر هزینه ،زمانبرو با گرفتن انرژی بالا از مسئولین این فرقه همراه خواهد بود آنهم بدون هیچ تضمین موفقیت صد در صدی.

اما در هر صورت آرزو میکنم هر چه زودتر این اسرا از چنگال باند رجوی آزاد شوند ،اما چه این افراد حقیقتی از میان هزار حقیقت پنهان در این تشکیلات مافیایی را در آینده بر زبان آورده و بر ملا کنند یا سکوت کنند حقیقت برای همیشه پشت ابر نخواهد ماند هر چند که این مردم ایران هستند که باید در قبال رجوی ،باند و عملکردشان قضاوت کنند که آنها نیز قضاوت خودشان را کرده اند. پرونده این فرقه امروزه نزد ملت ایران چنان سیاه و منفور است که جایگاهشان در بین مردم ایران بر هیچ کس حتی خود فرقه نیز پوشیده نیست.همینکه مزد بگیرانی چون حسن داعی جرأت نمیکنند در مصاحبه ها و نوشته هایشان خود را به صراحت از اعضاء این فرقه یاد کنند خود گواهیست بر این مدعا که مسئولین این فرقه نیز به جایگاه واقعی خود در بین مردم ایران بخوبی اشراف دارند.

والسلام

نادر کشتکار

آلمان

*** 

https://youtu.be/cML2aJVpFeA

Grand Controversy as MEK can’t prove leader Massoud Rajavi is dead or alive

2016-06-30-1467308500-6000440-download.jpgMaryam Rajavi — MEK Propaganda Queen — Advertises Her Serives For Iran’s Enemies

*** 

همچنین:
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=26089

از مجاهدین خلق دیروز تا مجاهدین وطن فروش امروز

 نادر کشتکار، وبلاگ کشتکار، بیست و پنجم ژوئیه ۲۰۱۶:… امروزه بر هیچ کسی پوشیده نیست که منابع مالی عظیم سازمان مجاهدین از طریق مزدوری برای صدام حسین و در طول جنگ ایران و عراق و همچنین سایر کشورهای عربی و متخاصم ایران ،من الجمله عربستان و دولت وهابی و ضد ایرانی آن تامین شده و میشود. فیلمهایی که استخبارات … 

مزدور مریم رجوی و ترکی الفیصل اربابشدیروز صدام امروز سلمان!!

تاریخچه ۵۰ ساله سازمان مجاهدین خلق

لینک به منبع

از مجاهدین خلق دیروز تا مجاهدین وطن فروش امروز

زین حسن تا آن حسن صد گز رسن

نیم قرن پیش چند جوان مخلص که از سیری ظالم و گرسنگی مظلوم به ستوه آمده بودند،تصمیم گرفتند حرکتی مسلحانه را آغاز و سازماندهی کنند تا از آن طریق خلق خود را از ستم حاکمان و زیاده خواهی وچپاول امپریالیسم و قدرت های خارجی آزاد کنند

نیم قرن پیش همه دارایی آنها از یک موتور گازی و یک خانه تیمی کرایه ای فراتر نمیرفت واین برای بنیانگذاران سازمان نه تنها نقطه ضعف محسوب نمیشد بلکه با کار و زندگی در محله های زاغه نشین جنوب تهران،همواره سعی داشتند که ارتباط عاطفی خود را با قشری از جامعه، که مولد انگیزه قیام آنها بوده اند را حفظ و تقویت کنند آنها بودن و زندگی در بین مردم و در محلات زاغه نشین را به عنوان بخشی از مبارزه اتتخاب کردند،در آن هنگام آنها نه در فکر کمبود حرمسرا برای خودشان بودند ونه بدنبال اینکه چه کسی امام زمان حال حاضر است

،اما امروز بعد از گذشت نیم قرن با بدست گرفتن سکان هدایت این سازمان توسط مسعود رجوی والبته بعد از اعدام تقریبآ همه اعضاء کادر مرکزی و رهبریت سازمان ،این سازمان پله های رشد و پیشرفت را حداقل در عرصه مالی با موفقیت بسیار سپری کرده است.

این سازمان درطی مبارزاتش هر چند نتوانست مواضع انقلابی خود را در مقابل امپریالیسم امریکا حفظ کرده و یا در برابر حکومت ایران به توفیقی دست یابد،اما بی شک رهبری مسعود رجوی ،سازمان را به سازمانی با سرمایه حداقلی صدها میلیون دلاری تبدیل کرده است.

امروزه بر هیچ کسی پوشیده نیست که منابع مالی عظیم سازمان مجاهدین از طریق مزدوری برای صدام حسین و در طول جنگ ایران و عراق و همچنین سایر کشورهای عربی و متخاصم ایران ،من الجمله عربستان و دولت وهابی و ضد ایرانی آن تامین شده و میشود.

فیلمهایی که استخبارات دولت صدام حسین حین گرفتن پولهای هنگفت توسط نمایندگان سازمان مجاهدین از نمایندگان حزب بعث عراق وهمینطوردادن گزارش های نماینده سازمان مجاهدین در رابطه با بمب گذاریها و کشتن و به اسارت گرفتن سربازان ایرانی به نیروهای عراقی ضبط شده است،ماهیت امروزی و واقعی این سازمان را برای همگان کاملأ آشکار کرده است.

اما اینکه سازمان چرا از هیئت یک سازمان انقلابی به هیئت سازمانی تمام قد مزدور بدل شده است را باید تنها و تنها دررهبری آن دنبال کرد.اشتباهات عدیدۀ مسعود رجوی از زمانی که فکر میکرد با راه اندازی جنگ مسلحانه و ترورقادر به ساقط کردن حکومت شده و خود بر مسند رهبری کشور تکیه خواهد زد تا اشتباه مهلک ورود به عراق وهمراهی و مساعدت با نیروهای حزب بعث عراق درکشتار سربازان و جوانان هموطن ،و صد تحلیل ایدئالیستی و اشتباه دیگرهمه و همه باعث شدند که کم کم سازمان مجاهدین انقلابی دیروز به سازمانی مزدور با مختصاتی کاملأ متفاوت بدل شود.

شاید حضور مجاهدین در طول جنگ در کنار نیروهای عراقی آخرین و اصلی ترین ضربه ای بود که باعث شد سازمان مجاهدین پایگاه توده ای خود را در جامعه ایران به یکباره و بکلی از دست بدهد و بدنبال همین خطاء بزرگ استراتژیکی رجوی ، سازمان ابتر شده و پویایی خود را از دست داد.و از همین روی ،همانطور که شاهد بوده و هستیم جوانان سر گشته ایرانی را به اسم کار و یا پناهندگی در کشورهای اروپایی و غیره شکار کرده و میکنند،چونکه قادر به جذب نرمال نیرو از میان جوانان این مردم نیستند ودلیل یک آن نیز چیزی نیست جز بلاهت رجوی در تصمیم گیری برای ورود به جنگ وکمک به کشور متخاصمی که مناطق مسکونی و مردم بی گناه کشور خودش را هر روز در حال بمب باران کردن است و علیرغم آنکه بسیاری از شخصیتها من الجمله آقای بنی صدر وی را از چنین اقدامی منع کرده و عواقب این خیانت به وی سالیان پیش گفته شده بود.

اما هیچگاه رجوی حاضر نشد که مسئولیت اشتباهات تاکتیکی و استراتژیکی خودش را پذیرفته و در فکر اصلاح روشهای پیشین باشد.از آنجا که فرقه مجاهدین از هیچ حمایت مردمی نه تنها در داخل ایران بلکه حتی در خارج از ایران وحتی مابین سایر اپوزیسیونهای ایرانی برخوردار نیست و از طرفی اسناد مربوط به مزدوری آنها برای حزب بعث عراق در طول جنگ کاملأ لو رفته است،دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند وبه همین دلیل چند صباحی است که ، آمادگی و اشتیاق خود در جهت خدمت و مزدوری برای عربستان و منافع این کشور را، مستقیم و غیر مستقیم فریاد میزنند.

البته مسعود رجوی با شیادی تمام ،همیشه سعی داشت با تبلیغات وسیع و برگزاری نشستها و میتینگهای پر هزینه و رنگارنگ در کشورهای اروپایی و بزرگنمایی آنها، از پاسخگویی به سوالات اصلی فرار کند.سوالاتی اساسی مثل چرایی از دست دادن پایگاه اجتماعی،مثل شکست استراتژی جنگ مسلحانه وعدم سقوط حکومت،مثل تبدیل شدن از یک سازمان انقلابی با انگیزهای مردمی به سازمانی با ماهیت مزدوری ودر خدمت کشورهای متخاصم ودشمن با ایران و ایرانی،وسوالات اساسی بسیار دیگر.

و صد البته برای این فرا فکنی رجوی به پول ،آنهم به میزان بسیار بالا نیاز داشت و چه کاری پر منفعت تر و پر سود تر از مزدوری برای صدامیان دیروز و سلمانهای امروز.

اما همانطور که گفتم رجوی با شیادی با القاۀ این باور ماکیاولیستی در بین نیروهایش که هدف وسیله را توجیه میکند،زمینه و بستر فلسفی برای توجیه خیانتهایش به مردم ایران را از یک سو و فرار از پاسخگویی در برابر اعضاء سازمان و در قبال سیاستهایش که همراه با کشته شدن دهها هزار تن از جوانان ایرانی در طول این سالیان بود را نیز از سوی دیگرفراهم کرد.

اکنون بعد از گذشت نیم قرن و به یمن رهبری شخصی به شدت خود شیفته به نام مسعود رجوی،با سازمانی روبرو هستیم که دیگرکوچکترین پایگاهی در میان مردم ایران نداشته،و ناچارأ با مزدوری هزینه های کلان ادامه حیات و برگزاری شوهای مختلف و پر طمطراق خویش را فراهم کرده وبا سیلی همچنان صورتی سرخ از خود را به نمایش میگذارند.بعد از نیم قرن تفاوت مجاهدین امروز و دیروز چیزی در حد داشتن هویت وپرنسیو با بی هویتی وعدم تعهد است.

و اما در پایان یادی میکنم از ستار خان وچند خطی از این بزرگمرد انقلابی تاریخ کشورمان مینویسم تا تلخی صحبت از خیانتها و رذالتهای رجوی درفکر و جانمان که در اثر نوشتن و خواندن این مقاله حاصل شده است ،کمرنگتر شده وببینیم که چقدر فاصله است بین طرز تفکر انقلابیونی چون ستار خان در وطن پرستی و عشق به میهن با مدعیانی شیاد چون رجوی

ستار خان در نامه ای خطاب به دولتهای انگلیس و روسیه ،ضمن بر حذر کردن آنها از دخالت در امور داخلی ایران به آنها میگوید،آنچه بین ماست داخلیست و هر تعرضی به ایران بی جواب نخواهد ماند.

وی در نامه ای دیگربرای فرمانده قشون روس در مرزجلفا که به سمت تبریز در حال حرکت بود چنین مینویسد:

بدان ایرانیان شاید تاب پادشاه ستمگری همچون محمد علی شاه قاجار را بیاورند،اما نیروی بیگانه را جز با جام مرگ استقبال نخواهند نمود،اگر برنگردید جنازه شما را برای خانواده تان خواهم فرستاد.

والسلام

نادر کشتکار

آلمان

***

حجت سید اسماعیلی: مجاهدین در گذر تاریخ، مروری بر سی سال استراتژی نبرد مسلحانه

مجاهدین خلق فرقه رجوی العربیه تروریسمرجوی بدجوری حرف های مخالفین مردم ایران را نشخوار میکند! (+ دوستان رجوی، دشمنان مردم ایران)

همچنین:

***

 مطالبی مرتبط با فاجعه اخیر پاریس (+ نامه دهشت نیا)

سایتهای  ایران فانوس و آوا، هفدهم نوامبر ۲۰۱۵:…  این شورا پدر معنوی فعالیتهای تروریستی فرقه است و در پوش فعالیتهای سیاسی، در حال افزایش و حفظ تواناییهای اعضا و قدرت تشیکلاتی خود در جهت آمادگی برای هر گونه عملیات در هر نقطه از اروپا که لازم ببیند میباشد. پیا
نادر کشتکار، کانون آوا، سوم نوامبر ۲۰۱۵:… شکی نیست که هدف تو و رهبر فراریت چیزی جز ارتزاق هر چه بیشتر از خون بازمانده های لیبرتی نبوده ونیست اما مطمئن باش که با به کشتن دادن این افراد و بدنبالش اشک تمساح ریختن و برپایی نمایشهای دروغین نمیتوانید بقا خودتان را تضمین کنید و یا حتی ذهن مردم را از شنا
نادر کشتکار، کانون آوا، بیست و دوم اکتبر ۲۰۱۵:… بعد از گذشت ۲۲ سال بنظر میرسد که دیگر خود مجاهدین هم از گرفتن جشنهای پر زرق و برق و تبلیغات وسیع و بزرگنماییهای دروغین هر ساله از این رویداد، که برای منتقدین و مخالفین این سازمان به سوژه طنزی تبدیل شده بود،خ سته شده اند و هر سال سعی میکنند آنرا کمتر و
نادر کشتکار، کانون آوا، شانزدهم اکتبر ۲۰۱۵:… انعکاس موضعگیریهای مقامات سعودی و اسراییل و همچنین جنگ طلبان و آدمکشان امریکایی در رابطه با مسایل منطقه ویا عصبانیت از حضور پیوستۀ مقامات غربی در تهران از جمله برگزاری کنفرانس مونیخ در ۱۷ اکتبر که در سایتهای مجاهدین به انها اشاره شد
نادر کشتکار، کانون آوا، اول سپتامبر ۲۰۱۵:… آری وقتی حب به خود و به قدرت بجای حب به خدا و خلق بنشیند ثمرۀ آن جز این نخواهد بود، در حقیقت شروع رهبری وی (رجوی) شروع رشد کلمه و درخت خبیثه ای بود که تمامی میراثی را که از جانفشانی بنیانگذاران سازمان به ناحق به وی رسیده بود را به تباهی کشاند درختی که میوه
Copyright © 2017 Iran Interlink.exposing Mojahedin Khalq,Rajavi cult,Massoud Rajavi, Maryam Raj

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید