رجوی ها! دندان روی جگر بگذارید و پرت و پلا نگویید!

0
827

رجوی ها! دندان روی جگر بگذارید و پرت و پلا نگویید! (+ تلاش رجوی برای رد گم کردن)ا

 انجمن نجات، مرکز آذربایجان شرقی، سی ام نوامبر ۲۰۱۶:…  اساسا چرا باید اموال مردم ایران منجمد می شد؟! چرا ازاین بابت اعتراضی به منجمد کننده ندارید؟! خیال می کردید که آنها را دودستی تقدیم شما خواهند داد؟! فرض کنیم که چنین باشد و بپذیریم که رژیم ایران درمنتهای ضعف بود . دراین صورت باید باین اصل فلسفی هم توجه کنید که ” هر ضعفی را قدرتی هست … 

مزدور مریم رجوی و ترکی الفیصل اربابشبی بی سی: رامنی، جولیانی یا کاندیدای سوم: چه فرقی می کند؟

مجاهدین خلق فرقه رجوی تروریسمحامد صرافپور: از نیایش عاشورا و زیارت آل علی تا طواف کاخ سفید و دمیدن در صور صهیونیزم

رجوی ها! دندان روی جگر بگذارید و پرت و پلا نگویید!

انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی سه شنبه ۹ آذر ۱۳۹۵
لینک به منبع

سنابرق زاهدی رئیس کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت ایران و … ، نوشته ای با نام ” دوره اوباما بدترین دوره برای مردم ایران ” دارند که رسانه های رجوی آنرا بنقل از نشریه ی  المشرق منتشر کرده که طی آن آمده است :

”  انتخابات آمریکا که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب را به همراه داشت دوره جورج بوش و باراک اوباما را به پایان رساند. عمر این صفحه سیاه ۱۶سال طول کشید و خاطرنشان ساخت که این مرحله با جنگ بر علیه عراق که رژیم ایران از آن سود برد، شروع شد و علاوه بر اینها، این صفحه شامل ”بمباران پایگاههای مجاهدین خلق و خلع‌سلاح آنها و باز کردن درهای عراق در مقابل رژیم آخوندها و همچنین نقض التزامات آمریکا در مقابل طرحهایی که این کشور از قبل در قبال مجاهدین داده بود و نقض تعهد اعلام شده اوباما در قبال مردم سوریه بعد از استفاده از سلاح شیمیایی و عبور او از خط قرمز و سکوت اوباما در قبال قتل‌عام‌هایی که رژیم اسد در مورد مردم سوریه مرتکب شد …”.

کسی دراینجا اشغال عراق توسط آمریکا را تایید نمیکند وهرانسان منصفی میداند که آثارخانمان سوز این تجاوز برعلیه مردم عراق تا دهه ها وشاید سده ها برجای خواهد ماند.

اما به سرنوشت مجاهدین رجوی که می رسیم ، باید گفت که بعد ازبرقراری آتش بس بین ایران وعراق، دولت عراق گام هایی برای بهبود روابط با ایران بر می داشت که نتیجه ی تداوم این اقدامات، میتوانست اخراج این گروه وطن فروش ازعراق درشکلی بدتر ازحالا داشته باشد وبنابراین ، این فرقه ی رجوی نبوده که ازاین اشغال زیان دیده  وشاید که کلی هم ازآن منتفع گردیده است !
درپناه ارتش آمریکا بود که مسئولین سازمان موفق میشدند که خانواده های مراجع وگرفتار را ساعت ها و روزها دم درب ازخون ونیرنگ ساخته ی اشرف معطل نگه داشته ، به آنها توهین واهانت کند وسربازان آمریکائی با نظر مثبت، نظاره گر این شکنجه های روحی برعلیه خانواده ها بودند.

اشخاص خاص رجوی درپناه همین ارتش اشغالگر بود که به اقصی نقاط عراق سر می کشید و تخم کینه ونفرت قومی ومذهبی را درمیان مردم عراق می کاشت وبا گشاده دستی زیاد درامور عراق دخالت میکرد!

درپناه نیروهای آمریکائی بود که سران عشایر که بعدها به ” عشایر انقلابی – داعش ) شهرت یافتند، روزها وشب ها درکمپ اشرف جلسه میگذاشتند و حتی آموزش های تخریباتی یاد میگرفتند که نتایج این آموزش ها رادرعراق نظاره گریم!

درمورد سوریه باید گفت که هرگز ثابت نشد که رژیم اسد از سلاح های شیمیای استفاده کرده و بعد از زمانی که بشار اسد این سلاح ها را تحویل داد ، طرف مقابل که دوستان شما ونوکران بوش واوباما ها باشد، ازاین نوع سلاح ها استفاده کرد والبته صدای کسی درنیآمد وخبر این جنایات در میان هیاهوهای تبلیغاتی رسانه های امپریالیستی- صهیونیستی مسلط برجهان گم وگور شد!
دیگر اینکه تعهد امریکا دربرابر مجاهدین ازاین بابت نقض شد که این امتیازات بنفع مسعود رجوی و گماشتگان خاص اش مصادره شد و اعضای سازمان همچنان دراسارت ماندند، چنانکه بودند!!

دوباره :

” زاهدی توضیح داد اوباما در موضوع اتمی و به‌رغم این‌که رژیم ایران در منتهای ضعف و عجز بود، امتیازات عظیمی به حاکمان تهران داد و آمریکا در دوره وی دهها میلیارد از اموال منجمد شده مردم ایران را در اختیار رژیم آخوندهای جنایتکار گذاشت که برای گسترش دامنه قتل‌عامها و جنگهای فرقه‌گرایانه در کشورهای مختلف و به‌ویژه در سوریه خرج کنند “.

اساسا چرا باید اموال مردم ایران منجمد می شد؟! چرا ازاین بابت اعتراضی به منجمد کننده ندارید؟! خیال می کردید که آنها را دودستی تقدیم شما خواهند داد؟!

فرض کنیم که چنین باشد و بپذیریم که رژیم ایران درمنتهای ضعف بود .

دراین صورت باید باین اصل فلسفی هم توجه کنید که ” هر ضعفی را قدرتی هست وهر قدرتی را ضعفی ” وآیا این ضعف ایران به قدرت تبدیل نمیشد که مثلا درحد وتوان خود – که کم هم نیست – به منافع آمریکا چنان ضربه ای میزد که  تحمل اش دشوار میشد؟!

آری مذاکرات اتمی و نتیجه ی موفقیت آمیز نسبی آن ، حاصل این برداشت ها بود و کار طوری گره خورده بود که آمریکا  راهی جز حمله ی نظامی به ایران نمی توانست داشته باشد که درتحلیل سود وزیان آن متوجه شد که بهتر است پای میز مذاکره بیآید!!

همچنین :

” زاهدی گفت مردم ایران از اوباما خواستند که از قیام آنها در سال ۲۰۰۹بر علیه احمدی‌نژاد حمایت کند ولی اوباما دست یاری خود را به سمت خامنه‌ای و احمدی‌نژاد دراز کرد و مردم ایران امروز به آمریکا و اوباما به‌عنوان حامیان رژیم ایران نگاه می‌کنند و حضور اوباما نقش ناامید کننده‌ای برای آمال مردم ایران بازی می‌کرد و اظهارات اوباما و جان کری وزیر خارجه اکثراً به‌خاطر کم کردن فشار از روی این رژیم بود “.

البته این خواست مردم ایران بطور کلی نبود وتنها تعداد اندکی از تظاهرات کننده های تهرانی – که به بخش آمریکائی جنبش سبز معروف شدند- این خواست احمقانه – اگر نگوییم خائنانه- را مطرح کرده واتفاقا درانزوای کامل قرار گرفتند !

بخش فهیم وتاثیر گذارتر مردم ایران ، هرگز دست خود را به سوی کارگزاران نظام سلطه وتابعیت جهانی – چه بوش، چه اوباما ویا ترامپ- دراز نخواهند کرد وبجای آن بدنبال حل مشکلات خود با تکیه برامکانات خویش – والبته با استفاده ازتضادهای جهانی ومنطقه ای به وفور موجود- خواهد رفت.

دوباره :

” حسن هاشمیان تحلیلگر سیاسی از چگونگی کار رژیم ایران در ایالات متحده آمریکا صحبت کرد و اشاره نمود پیروزی ترامپ شوک بزرگی در داخل نظام ایجاد کرده است چرا که لابی ایران در آمریکا با یک شوک قابل‌توجه روبه‌رو می‌باشد. هاشمیان توضیح داد لابی ایران در دهلیزهای دولت اوباما و کنگره و ارگانهای تصمیم‌گیرنده در واشینگتن فعالیت می‌کرد “.

ما بارها گفته واین بار هم میگوییم که ، اوباما ازانجام هرکار زشتی که ازدستش میآمد ، درمورد مردم ایران کوتاهی نکرد الا حمله ی نظامی که مشاوران نظامی دوراندیش او، مانعش شدند!

درمورد انتخاب ترامپ ونتایج خوب و بد آن، اظهار نظر قطعی کردن فعلا ساده لوحانه است. با این حال میتوان ادعا کرد که اگر هیئت حاکمه ی آمریکا بگذارد حتی یکی از وعده های با اهمیت او محقق شود،  شاهد نقطه ی عطف مثبتی درقرن ۲۱ خواهیم بود که  ابدا بنفع باند رجوی نخواهد بود!

درهرصورت، اتفاقاتی بدتر از آنچه که درمدت دوران زمام داری اوباما برای ایران افتاد، رخ نخواهد داد مگر آنکه هیئت حاکمه ی آمریکا دچار جن زدگی واوهام شده و درتدارک یک جنگ اتمی باشد که دراین صورت نشانی ازهیچکدام ما درروی زمین نخواهد بود وبحثی  با هم نخواهیم داشت!

یک عضو خانواده ی داغدیده ازطرف رجوی

تلاش فرقه ی رجوی برای رد گم کردن درمورد خاورمیانه ی بزرگ!

انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی سه شنبه ۹ آذر ۱۳۹۵
لینک به منبع

آقای هادی محسنی در مثلا درتفسیر خود با عنوان ”  خامنه ای و دوران تغییر” منتشره در رسانه های رجویه چنین می گوید:

” … طبق اسناد اینترنتی, خاورمیانه بزرگ یک اصطلاح سیاسی است که توسط دولت بوش ابداع گردید. خاورمیانه بزرگ گاهی اوقات “خاورمیانه جدید” یا “طرح خاورمیانه بزرگ” خوانده می‌شود . برای پیشبرد همین سیاست کلان امریکا, طرح اشغال عراق و برکناری حکومت وقت عراق در دستور کار نظامی متحدین آن دوران به رهبری امریکا و در دوره بوش, قرار گرفت. اما هنوز تحویل رژیم ایران نشد چون سینی مناسب برای این هدیه به ولایت فقیه مهیا نبود. تا اینکه اوباما به ریاست جمهوری رسید و سینی طلایی مناسب تحویلدهی به حکومت ایران را آماده کرد و زمینه های اشغال پنهان عراق توسط بنیادگرایان حاکم بر ایران را فراهم ساخت “.

اگر این آقای محسنی ،  درباره ی مسئله ی ” خاورمیانه بزرگ ” مطلبی خوانده ، حتما باین موضوع هم برخورد کرده که هدف ازطرح این نقشه ی جنایتکارانه ، تقسیم کشورهای مسلمان به کشورهای ضعیف ومدام درحال نزاع باهم است تا ازدستآورد آن، دولت صهیونیستی اسرائیل بعنوان یک ماشین وکشتی جنگی آمریکا واروپا، با خیالی آسوده تر به اجرای نقشه های تجاوزکارانه ی خود مشغول شده ودراصل منافع این سلطه گران اصلی را درخاورمیانه تامین کند.

اما این هموطن ما به این موضوع مهم نپرداخته ونشان داده که گفتن این جمله به اسرائیل وبزرگتر هایش که ” بالای چشم ات ابروست ” ، در مجموعه ی خطوط قرمز رجویه قرار دارد!!

دیگر اینکه ، اجرای طرح ” خاورمیانه ی بزرگ ”  دراشغال عراق خلاصه نمیشود واتفاقا ایران هم در چهارچوب این طرح قرار دارد که توازن قوای موجود اجازه ی انجام کاری برعلیه ایران را به آن صورتی که درعراق شد، نداد!

به نفوذ ایران در عراق که توجه کنیم، بسادگی درمی یابیم که درکشوری با اکثریت شیعه و سیستم طایفه گری، نتیجه ی انتخاباتی که انجام میشد، چیزی در همین حد وحدود ازکار برمیآمد وآمریکا هم البته بی میل به وجود استخوان های لای زخم نبود و تشدید اختلافات فرقه ای ومذهبی را مغتنم می شمرد!

درادامه:

” … قابل توجه است که بعد از انتخابات جدید امریکا حرفها و مواضع بسیار تندتری توسط جبهه بزرگی از سیاسیون و نخبگان داخل امریکا, علیه اوباما و تیم همراهش مطرح میشود که بیانگر تغییر دوران و آغاز دورانی جدید است که پیامدها و نتایج کاملا متفاوتی فراراه حکومت ولایی ایران است. زیرا از نظر امریکائیها اوباما منافع استراتژیک امریکا را نتوانست تامین نماید ودرسال ۸۸ شمسی در خیابانها, مردم ایران هم با صدای بلند فریاد زدند که اوباما با ما مردم ایران نیست. “.

دراصل اینطور نیست!

انتخاب اوباما بمنزله ی شکست سیاست های نئولیبرالی آمریکا درداخل وخارج این کشور بود وما با پدیده ای خطرناک تر ازنئو لیبرالیزم -که نوعی ” نئو فاشیست ” اش میتوانیم بنامیم – مواجه نخواهیم شد!

باوجود اینکه میدانیم که هیچ رئیس جمهوری در سیستم حکومتی آمریکا قادر به انجام کلیه ی برنامه ها- یا حتی قسمت بزرگتر آن – نیست ، اما اگر تنها قسمتی از وعده های بعد ازانتخاباتی ترامپ محقق گردد، ایران ضرر کمتری نسبت به دوران اوباما خواهد کرد!

دیگر اینکه این اوباما نبود که دراجرای سیاست های کلی آمریکا شکست خورد، بلکه درستتر آنست که گفته شود این سیاست های استراتژیک نئو لیبرالی آمریکا شکست خورده ونشان داد که چاره ی دردهای مردم آمریکا وجهان، چیز دیگر ودرتعامل با جهان است!

این تحلیگر رجوی با آوردن مثال هایی شبیه شهادت دم روباهی ، چنین مینویسد:

” یک تحلیلگر سیاسی عراقی, ۲۴ آبان ۹۵: با آمدن دونالد ترامپ اوضاع بسیار تغییر خواهد کرد, این تحلیلگر سیاسی عراقی افزود: «ما می‌توانیم بگوییم که اوضاع بسیار تغییر خواهد کرد به‌خصوص که موارد تعیین‌تکلیف نشده‌یی وجود دارد که چند هفته پس از ظهور استراتژی ترامپ، به آنها در عراق پرداخته خواهد شد “.

درادامه :

” … درواقع پایداری اشرفیان و ایستادن در مقابل رژیم بنیادگرای ایران بهر قیمت,دوران جدید و تغییر دوران را به منصه ظهور رسانده و نوید سرنگونی را به تمامی تلاشگران داخل کشور در درون زندانها و جلو مجلس ولایت فقیه و جای, جای میهن درزنجیر سر داده و میدهد “.

یعنی میفرمائید که ترامپ حاصل پایداری اشرفیان است که اتفاقا بجای مبارزه،  دهه هاست که به قاعدون تبدیل شده وسرگرم گوش دادن به سخنان متناقض وبی سروته مریم ومسعود بوده وهستند؟!
مسخره تر اینکه :

” مطرح شدن نفس ” تغییر رژیم” بجای” تغییررفتار رژیم ایران” در تمامی محافل سیاسی داخل و خارج ایران بعنوان شرایط تاثیرگذار, قدمی مثبت در پیشبرد امر سرنگونی کل بساط خامنه ای در این دوران تغییر, توسط مقاومت مردم ایران است که نهایتا و بطور قانونمند برسمیت شناخته شدن کارزار آزادی خلق و میهن را در چشم انداز قرار می دهد “.

تغییر هررژیم به عوامل عینی وذهنی متعددی نیاز دارد و شما با پیش فرض قرار دادن اینکه فلان نئوکانی که درانتخابات، پشت هم حزبی خود- ترامپ- را خالی کرده بود ، چنین وچنان گفته ، نمیتوانید این عوامل را بوجود آورده و خواب های طلائی ببینید!

صابر

*** 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید