کریم غلامی:مجاهدین در اوج پیروزی یا هذیان گویی در باتلاق شکست های پی در پی

0
947

مجاهدین در اوج پیروزی یا هذیان گویی در باتلاق شکست های پی در پی

 کریم غلامی، ایران فانوس، شانزدهم نوامبر ۲۰۱۶:… این روزها ما شاهد هذیان گویی های جدید از طرف مجاهدین هستیم. مجاهدین که برای انتخاب شدن خانم هیلاری کلینتون، غش و ریسه می رفتند و روی آن سرمایه گذاری زیادی کرده بودند، بعد از انتخاب آقای ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا، حال برای او دم تکان می دهند. این موضوع من را یاد خاطره ای انداخت … 

لینک به منبع

مجاهدین در اوج پیروزی یا هذیان گویی در باتلاق شکست های پی در پی

!همیشه به این فکر می کنم که مجاهدین چگونه می توانند اینقدر راحت دروغ بگویند

 کریم غلامیدر یکی از مطالب مجاهدین که گویا می خواهند از „سرکردگان رژیم در عراق“ بازخواست بکنند بخاطر „غافلگیری در انتقال ساکنان لیبرتی و شکست بزرگ و بر باد رفتن سرمایه گذاری ۱۴ ساله رژیم برای انهدام مجاهدین در عراق“. اگر با خواندن سر تیتر مطلب کمی گیج شدید و نتوانستید هیچ ربط منطقی در آن پیدا کنید، به خودتان شک نکنید زیرا این مطلب توسط مجاهدین نوشته شده. هذیان گویی یک بیماری روانی یا روان پریشی است که بطور معمول واگیردار نیست اما این نوع خزعبلات خاصی که سران مجاهدین به آن مبتلا هستند، کاملا واگیر دار است که در سازمان مجاهدین شیوع پیدا کرده و ناقل اصلی این بیماری „شیر همیشه مرحوم“ مسعود رجوی است که به هر کسی که نزدیک شده او نیز به این بیماری لاعلاج دچار شده و به نظر می رسد که این بیماری هیچ درمانی ندارد زیرا طی ۴۰ سال گذشته همه تلاش کردند تا برای این بیماری راه درمانی پیدا بکنند ولی همه تلاش ها با شکست روبرو شده است.

از قدیم گفته اند که دروغگو کم حافظه است. مجاهدین نه تنها دروغ های قبلی خودشان را فراموش می کنند، بلکه تماما منکر حرفهای قبلی خودشان نیز هستند. این اولین خط از مطلب مجاهدین است “ انتقال پیروزمندانه و بدون خونریزی همه مجاهدین و ساکنان لیبرتی به آلبانی و سایر کشورهای اروپایی یک شکست بزرگ برای رژیم آخوندها و بر باد رفتن سرمایه گذاری ۱۴ ساله آنها برای از بین بردن مجاهدین در عراق است.“ اولا مجاهدین فراموش کرده اند یا بهتر بگویم منکر آن می شوند که از سال ۱۳۶۷ بعد از آتش بس ایران و عراق همه در تلاش بودند که مجاهدین عراق را ترک کرده و در سلامت به کشورهای غربی بروند و مبارزه خود را در آنجا ادامه بدهند. برای یادآوری یکی از نوشته های مسعود رجوی مرحوم را باز گو می کنم. مقاله ای تحت نام „بازگشت به میان توده ها“ که توسط احزاب چپ ایرانی منتشر شده بود و در آن به وضوح صحبت از شکست مبارزه مسلحانه و رفتن به عراق مطرح شده بود و استراتژی جدید آنها بازگشت به میان توده ها و مبارزه مسالمت آمیز بود. مسعود رجوی مرحوم همیشه این تغییر را فرار و خیانت می نامید. ولی وقتی نوبت خودش شد „انتقال پیروزمندانه“ به حساب آمد. بعد از سال ۲۰۰۳ همه با دلسوزی در تلاش بودند که مجاهدین به سلامت از عراق خارج شوند، حتی در سال ۲۰۰۳ کشورهای کانادا و استرالیا در یک اقدام بشردوستانه خواهان دادن اقامت به همه اعضای مجاهدین در عراق بودند، اما سران مجاهدین با اقداماتی موجب شدند که آنها از این اقدام خود صرف نظر بکنند.

بعد از سال ۲۰۰۹ که کشور عراق مستقل اعلام شد و دارای دولت مستقل شد، دولت عراق در اولین اقدام خواهان خروج مجاهدین از عراق شد و دولت عراق حاضر به هر نوع همکاری شد که این پروسه هرچه سریعتر و بدون تلفات انجام شود اما مجاهدین با سنگ اندازی در این روند و ایجاد درگیری با نیروهای عراقی این روند را خونین کردند. همچنین مجاهدین طی چند سال با سنگ اندازی های مختلف تلاش کردند تا جلوی روند انتقال اعضای مجاهدین از لیبرتی به آلبانی را بگیرند و یا آن را کند کنند. هر چند که مجاهدین تلاش بکنند منکر این موضوع شوند، ولی همه اطلاعیه های مجاهدین و کارها و موضعگیری های آنان در آرشیو موجود است و خود سندی گویا است.

البته مجاهدین همیشه تلاش کرده اند تا شکست های خود را پیروزی نشان بدهند. به عنوان مثال، وقتی رژیم ایران ده ها موشک به قرارگاه های مجاهدین شلیک کرد و موجب شد مجاهدین دکان عملیات های تروریستی „راهگشایی“ را تخته کنند، مسعود رجوی آن را پیروزی بزرگ و بهار بزرگ، نام گذاری کرد.

این روزها ما شاهد هذیان گویی های جدید از طرف مجاهدین هستیم. مجاهدین که برای انتخاب شدن خانم هیلاری کلینتون، غش و ریسه می رفتند و روی آن سرمایه گذاری زیادی کرده بودند، بعد از انتخاب آقای ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا، حال برای او دم تکان می دهند. این موضوع من را یاد خاطره ای انداخت، سازمان مجاهدین در انتخابات آمریکا در سال ۱۹۹۲ که منجر به انتخاب آقای بیل کلینتون شد، سرمایه گذاری بسیاری کردند و در این انتخابات شرکت بسیار فعالی داشتند، تحلیل مسعود رجوی بر این بود که هر بار که یک دمکرات در آمریکا به قدرت رسید، موجب تغییر حکومت در ایران شده است(این برداشت مسعود رجوی و تحلیل آب دوغ خیاری او بود که هیچ صحت ندارد) بنابراین تابلوی مسعود رجوی این بود که با قدرت گرفتن دمکرات ها در آمریکا موجب باز شدن فضای سیاسی در ایران می شود و مجاهدین با سلام و صلوات وارد ایران می شوند و حکومت را به دست می گیرند. به همین منظور، مسعود رجوی به آقای کلینتون یک نامه یا به قول خود „پیام“ فرستاد. جالب اینجا است که آقای کلینتون در اولین اقدام سیاسی در رابطه با ایران، مجاهدین را در لیست تروریستی قرار داد

طی سالیان مجاهدین تلاش کرده اند که با سیلی زدن به صورت خودشان، خودشان را پیروز نشان بدهند. اما این روش پوسیده و نخ نما دیگر دردی از دردهای مجاهدین را دوا نمی کند

„پایان“

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید