قربانیان فرقه (11 و 12) – مهری موسوی (و مرضیه علی احمدی)ا
مریم سنجابی، ندای حقیقت، دهم نوامبر ۲۰۱۶:… با کتک مجبورش کردند جلوی جمع اعلام کند که پشیمان شده و می خواهد همچنان در سازمان بماند. بعد از مدت کوتاهی او را از سر شغلش که در بخش پرسنلی سازمان بود برداشته و در اوایل سال ۸۲ با ورود نیروهای امریکایی به اشرف و در زمانیکه هنوز نفرات به اشرف نرسیده بودند او را با قرص سیانور به قتل رساندند …
قربانیان فرقه -۱۱
مهری موسوی
به قلم مریم سنجابی
خانم مهری موسوی از اعضای شورای رهبری فرقه رجوی یکی دیگر از قربانیان است که به قتل رسید. او فارغ التحصیل از دانشگاه های آمریکا و چند سالی هم ساکن و عضو تشکیلات انجمن های خارج کشور بود. مهری موسوی پس از سالیان، شناخت کافی از تشکیلات فرقه ای رجوی پیدا کرده ودرحالیکه می دانست درخواست واعلام جدایی از فرقه رجوی مساوی با حکم مرگ است در سال ۸۰ با شجاعت درخواست جدایی از تشکیلات رجوی را مطرح کرد.
بدلیل آن درخواست شجاعانه ماهها او را مورد اذیت و آزار قرار داده و اعتنایی به درخواستش نمی کردند. ولی او همچنان بر روی جدایی اش اصرارکرده و دربرابر فشارهایی که به او وارد می کردند مقاومت می کرد.
سرانجام برای تنبیه او و زهرچشم از سایر زنان در سال ۱۳۸۱ در جلسه جمعی محاکمه تعدادی از شورای رهبری معترض ، مهری موسوی توسط رجوی مورد محاکمه قرار گرفت و شدیدترین تحقیرها و فشارها را به وی وارد آورند و سرانجام پس از چندین ساعت مواخذه و محاکمه در همان جلسه آنقدر او را کتک زدند تا مجبورش کردند از خواسته اش دست بردارد و جلوی جمع اعلام کند که پشیمان شده و می خواهد همچنان “مجاهد” و در سازمان بماند.
بعد از مدت کوتاهی او را از سر شغلش که در بخش پرسنلی سازمان بود برداشته و به آشپزخانه فرستادند.
عاقبت در اوایل سال ۸۲ با ورود نیروهای امریکایی به اشرف و در زمانیکه هنوز نفرات به اشرف نرسیده بودند او را با قرص سیانور به قتل رساندند
(ناگفته نماند که در زمان حمله نیروهای ائتلاف در سال ۱۳۸۲ ، کمپ اشرف بخاطر نگرانی از حمله و بمباران تخلیه کامل شده بود و فقط تعداد محدود و انگشت شماری از نفراتی که زندانی و مورد سوظن سازمان بودند در نزدیکی کمپ اشرف و با کنترل نگهداری می شدند. .. در این زمان بود که خانم مهری موسوی و مینو فتحعلی و تعداد محدودی دیگری در جایی نامعلوم زندانی شده بودند ) پس از مدت کوتاهی از برگشت نفرات و زنان به کمپ اشرف در یک جلسه درونی اطلاعیه ای مجهول برای اعضای شورای رهبری خواندند که در آن گفته شده بود، “مهری موسوی به درخواست خودش ! با قرص سیانور در اعتراض به ورود نیروهای امریکایی! به اشرف خودکشی کرد و ما قبول کردیم که این کار را انجام بدهد و اینکار او را ارج گذاشته و او را شهید می نامیم. “
و همه را از این اقدام و این اطلاعیه مبهوت کردند.
درحالیکه او عاشق زندگی بود و دو سال تمام برای خروج از سازمان و تشکیلات جهنمی تلاش می کرد متاسفانه سرانجام موفق نشد و مظلومانه او را به قتل رساندند.
–
قربانیان فرقه – ۱۲
مرضیه علی احمدی قربانی دستورات مرگ رجوی
به قلم مریم سنجابی
بدنبال قوانین خود ساخته فرقه رجوی ، بطور خاص مردان و زنان رده بالای تشکیلات حق جدایی از سازمان را نداشتند و در هر تردد خارج از کمپ ها دو قرص سیانور با خود حمل می کردند و مخصوصا” به زنان عضو شورای رهبری هم به فرمان رجوی می گفتند هیچکس حق ندارد زنده دستگیر شده و به دست نیروهای جمهوری اسلامی و یا حتی طرفداران آن ها بیفتد. سران تشکیلات می گفتند هر گاه احساس خطر کردید بلافاصله بایستی با قرص سیانور اقدام به خودکشی نمایید . اگر قرص اول هم عمل نکرد یک قرص زاپاس همه نفرات داشتند! و بایستی از آن استفاده می کردند. همینطور دستور داده شده بود اگر کسی از اعضای شورای رهبری و مردان رده بالای سازمان دیگر نخواهد در سازمان بماند و قصد جدا شدن داشته باشد!خروج از سازمان خبری نیست و مساوی با مرگ است وبه همین دلیل تنها می تواند قرصش را بشکند و بخورد و اینطوری خلاص شود!
به همین دلیل در دوران حکومت صدام به تمامی مسئولین سازمان و اعضای شورای رهبری دو عدد قرص سیانور داده بودند که دستور بود همیشه این قرص ها را افراد به همراه داشته باشند مخصوصا” در هنگام خروج از قرارگاه و در ترددات …. کنترل می کردند که افراد قرص ها را با خود ببرند. در هنگام جنگ نیروهای ائتلاف با عراق، نگرانی تشکیلات از دستگیری اعضای شورای رهبری و سران مضاعف شده و پیوسته هشدار می دادند کسی نبایستی زنده دستگیر و اسیر شود وبه دست نیروهای آمریکایی یا کردها و… بیفتند و هرگاه احساس خطر کردید بایستی با قرص سیانور خودکشی کنید. بااین فرمان خانم مرضیه علی احمدی در روزهای پایان جنگ و درمسیر بازگشت به اشرف دراضطراب و ترس از دستگیری در یک پست ایست و بازرسی کردهای عراق با قرص سیانور اقدام به خودکشی کرده و جان می بازد. در حالیکه بقیه افراد داخل ستون به سلامت از آن محل می گذرند. و این در حالی بود که پس از این واقعه دردناک او را شهید بمباران نیروهای ائتلاف نامیده و در جلسات درونی از کارش تجلیل و قدر دانی می کردند!که آموزشی برای بقیه باشد!