میرباقر صداقی:یاد آوری کتاب قانون مجاهدین , قوانین مناسبات مجاهدین

0
970

یاد آوری کتاب قانون مجاهدین , قوانین مناسبات مجاهدین

میر باقر صداقی، ایران ستارگان، سوئیس، هفتم سپتامبر ۲۰۱۶:…  امروز وقتی وابستگی و مزدوری مجاهدین را میبینم یاد دروغها و دجالیت مسعود رجوی در سال ۷۴ می افتم. مسعود رجوی در سال ۱۳۷۴ در شروع مجموع نشستهای حوض(میتینگها حوض) در اوج دجالیت میگفت من میخواهم ارتش آزادیبخش را منحل کنم چون ما توان سرنگونی نداریم کسی میتواند سرنگون کند که پشتش ابرقدرت باشد و ناوگان جنگی و هواپیما داشته باشد و من هواپیما و … 

لینک به منبع

یاد آوری کتاب قانون مجاهدین , قوانین مناسبات مجاهدین

( در اشرف هر مجاهد با تبعیت ازاین قوانین ملاک و لحاظ میشد)

​امروز وقتی وابستگی و مزدوری مجاهدین را میبینم یاد دروغها و دجالیت مسعود رجوی در سال ۷۴ می افتم

 میر باقر صداقی مسعود رجوی در سال ۱۳۷۴ در شروع مجموع نشستهای حوض(میتینگها حوض) در اوج دجالیت میگفت من میخواهم ارتش آزادیبخش را منحل کنم چون ما توان سرنگونی نداریم کسی میتواند سرنگون کند که پشتش ابرقدرت باشد و ناوگان جنگی و هواپیما داشته باشد و من هواپیما و ناوگان ندارم و نمیتوانم هم داشته باشم چون نمیتوانم پشتم را به یک ابرقدرت گرم کنم ما یک نیروی انقلابی و آزادیبخش هستیم لذا از این لحظه ارتش آزادیبخش منحل اعلام میشود , شما ها باید فردا درخیابان بخوابید طبق معمول و سیاق ثابت تعدادی شارلاتان و صحنه گردان با گریه و زارعی فضای نشست را سمت سو میدادند که برادر تورا خدا نه ارتش را منحل نکنید هرچه شما بگوئید ما انجام میدهیم و در نهایت در مقابل این التماسها و یاوه گویها مسعود رجوی گفت اگر میخواهید موأسسان دوم ارتش آزادیبخش باشید باید در حوض حاضر گفته و این کتاب قانونی را که به شما ابلاغ میکنم را قبول کنید آنزمان کتاب قانون ۷۶ بند داشت اما سال ۱۳۸۰ به بندهای آن افزوده شد طبعا من همه این موارد یادم نمانده در این فرجه هر چه بیاد دارم را بیان میکنم تا نحوه ورود مسعود رجوی برای سواری گرفتن از ما و استثمار عمرمان را در ارتش آزدادیبخش را بیرونی کنم .شاید تجربه تلخ ما مفید حال دیگران شود تا در دام فرقه رجوی نیافتند .

لازم به ذکر است که قوانین به صورت کتابچه درآمده بود و در اختیار همه رزمندگان قرار گذاشته شده بود وداشتن آن اجباری بود و اجرای آن ملاک و لحاظ همه رزمندگان بود . هیچ کس نباید و نمیتوانست از موارد آن تخطی کند موارد به حدی قرون وسطا یی و غیر انسانی بود که در زمان جنگ آمریکا وصاحب خانه , که همه نیروها در بیابانها در امتداد مرز مستقر بودند و رجوی خوب میدانست به زودی صاحب خانه یعنی صدام حسین سقوط خواهد کرد به دستور او شورای رهبری و کادرهای رده بالا به آسایشگاههای نفرات ریختند و همه کمدهای فردی نفرات را زیررو کردند و این کتابچه ها را جمع آوری و از بین بردند حتی در سنگرها کوله پشتی و اسباب نفرات را برای جمع آوری این کتابچه ها زیروکردند تا بقول خود گزک دست دشمن و اضداد ندهند .

مواردی از قوانین مسعود رجوی :

۱٫سانترالیزم در رهبری ( تمام تصمیم گیریهای توسط رهبری صورت میگیرد حتی ابلاغ رده تشکیلاتی نفرات بعهده رهبری میباشد در یک کلام تشکیلات قدرت مطلقه دست مسعود میباشد. تمامی خط وخطوط تنها توسط مسعود رجوی پی ریزی خواهد شد).

۲٫ تشکیلات مجاهدین بایستی مثل گارد آهنین باشد و مناسبات توسط رهبری پی ریزی و همه اعضا بایستی برای کانالیزه شدن گوش بفرمان مطلق باشند تا بتوان این تشکیلات آهنین را پی ریزی نمود ( در نتیجه این سانترالیزم بعدا می بینیم که منا سبات سازمان به صورت یک گروه فرقه ای تبدیل میشود و سکت میشود بطوری که تاب و توان تحمل هیچ گونه انتقاد را ندارد و رهبری آن مثل بت مورد ستایش قرار مگیرد البته برای پیش برد این هدف میبایست بصورت روانشناسانه به شستشویی مغزی اعضا پرداخت و در پروسه تمامی کردارها و رفتارها را کنترل و برنامه ریزی کرد هدف یک چیز بیشتر نیست ساختن ماشین جنگی از اعضا تا آنها در هر شرایطی بتوانند اهداف مسعود را دنبال کنند).

۳٫ هر مجاهد خلق یعنی گوهران بی بدیل باید آببندی و هژمونی خواهر مسئول را بپذیرند حتی اگر خواهر مسئول بی سواد و صلاحیت اداره امور یگان را نداشته باشد این امر الزامیست .

۴٫هر عضو مجاهد خلق نقش رهبری کننده دارد و در صورت قطع ارتباط و جدا شدن به مثابه یک سازمان باید عمل کند .

۵٫ برای برادران زمانبندی ابلاغ رده تشکیلاتی بعد از ۵ سال عضو بعد از ۱۰ سال ام جدید بعد از ۱۵ سال ام قدیم بعد از ۲۰ سال ام او بعد از ۲۵ سال با حفظ همان رده بعنوان فرمانده هان قدیم ,باید مسئولیت قرارگاهها را به آنها سپرد. اما عملا فقط تعدادی از این نفرات مسئولیت جدی داشتند و بقیه دپو شده بودند مثل مجید معینی با سابقه بیش از مسعود رجوی در قرارگاه باقرزاده و پارسیان مسئولیت ماشین سبتیک را به عهده داشت و هرروز میبایست سبتیکهای قرارگاه را خالی میکرد یعنی به او اعتماد نمیشد حتی اگر او بخاطر سازمان جانش را هم فدا میکرد قابل اعتماد نبود .در شعار گفته میشد اعتماد کسب کردنی است .( اما چرا سازمان به هیچیک از نیروهایش اعتماد نداشت, البته هضم این موضوع خیلی ساده است این بهانه ای بود که به هیچ کس در سازمان رده و مسئولیت واقعی ندهند همیشه فرض بر این گرفته میشد که نفرات سازمان در نهایت بریده مزدور هستند رجوی با این کار میخواست نفرات را تهی به بیرون بفرستد تا کسی ادعای نداشته باشد که کاره ای در سازمان بوده است) .

۶٫ برای خواهران زمانبندی ابلاغ رده تشکیلاتی بعد از ۲ سال عضو بعد از ۵ سال ام جدید بعد از ۷ سال ام قدیم بعد از ۱۰ سال ام او و بعد از ۱۵ سال شورای رهبری ابلاغ میشد .

۷٫ اگر برادر مجاهدی در مناسبات مجاهدین به خواهر مجاهد تجاوز کند حکم آن اعدام است چون حساب نیروی پیشتاز فرق میکند. اما رجوی یادش رفته بود بگوید که در سازمان عکس است تهدید این است که خواهران به برادران تجاوز کنند و از این موارد زیاد داشتیم ,از جمله رابطه فاطمه …. با علیرضا…. در ادامه هم گفته شد اگر ما در مناسبات اعدام نمیکنیم بخاطر مسایل سیاسی است .

۸٫ انقلاب درونی مجاهدین ضرورت سرنگونی است و اگر این ضرورت نبود این انقلاب حرام است ( درعمل دیدیم که از انقلاب خواهر مریم سرنگونی بیرون در نیامد و این انقلاب از اول حرام بوده اما باز تا به امروز در مناسبات مجاهدین به ادامه آن تاکید میشود).

۹٫ هر چیزی که میخوریم و می آشامیم ایدئولوژی است اما در تصمیم گیریها اول باید همه چیز سیاسی شود حتی موارد ایدئولوژیک را نیز اول سیاسی میکنیم بعد ایدئولوژیک. این به این معنا است که اصول انسانی معنی ندارد و تنها سیاست و دودوزه بازی شاخص ایدئولوژی سازمان مجاهدین است .

۱۰٫ تمامی اعضا و گوهران بی بدیل بایستی تمامی بندهای انقلاب را از الف تا ی قبول کنند و به آن پایبند باشند .

۱۱٫ هیچیک از مجاهدین حق داشتن ملک و اموال شخصی را ندارند و حتی ارث نیز به آنها تعلق نمی گیرد و همه اموال آنها متعلق به سازمان است حتی اموالی که بصورت ارث به آنها میرسد .

۱۲٫ به لحاظ مالی و صنفی و تدارکاتی همه از یک میزان حقوق برخوردارند اما مسئولین متناسب با کارشان میتوانند مزایای درخور کارشان داشته باشند . ( بر اساس این تبصره اعضای شورای رهبری سوار برآخرین مدل خودرو و از غذاهای ویژه برخوردار میشوند, بطور مثال برای آنها از فرانسه شکلات فرانسوی میآمد و مواد صنفی آنها بطور جداگانه و ویژه از تدارکات مرکزی در اختیارشان قرار گذاشته میشد. در مقابل رزمندگان حتی در رویاهایشان هم نمیتوانستند آن غذاها را تصور کنند . حتی لباس شورای رهبری از پارچه مخصوص با دوخت مخصوص بود که توسط F اشرف تهیه میشد ) .

۱۳٫ در مناسبات قطب نداریم یا باید شخصی که قطب است هسته نون را متلاشی کند یا باید از آن فاصله گرفت (منظور از این جمله این است که کسی حق ادعای رهبری ندارد ) زیرا قطب الزام به پاسخگویی ندارد. و این یکی از خصلتهای بارز شخص رجوی بود و هیچوقت الزام به پاسخگویی نداشت . از این رو هیچ کس حق نداشت قطب باشد .

۱۴٫ در مناسبات مجاهد غیر مسلمان آنهم ازنوع غیر شیعه نداریم (همه مسیحیان و اهل تسنن در نشت های حوض به اجبار شیعه میشوند) از جمله این نفرات فلیپ که مسیحی زاده بودند مسلمان و شیعه میشوند یا عمر محمودی که سنی بود شیعه میشود.

۱۵٫ نون و جیم میدهد شیطان رجیم (منظور از نون خصلت مردان و احساسات و غرایض جنسی آنان میباشد که باید این هسته نون را متلاشی کرد و تمام غرایض که مثل گوشت و پوست با انسان عجین شده است را از بین برد ) در این رابطه رجوی حاضر بود دست به هر کاری بزند از جمله این کارها به بهانه واگسن آنفولانزا هر سال با شروع فصل پاییز اقدام به زدن آمپول میکردند با اینکه همه نفرات بصورت اجباری به اصطلاح واگسیناسیون میشدند اما با شروع اولین سرما همه, هم سرما میخوردند هم آنفولانزا میگرفتیم بخاطر این در مناسبات نیروها دافعه شدید به این اقدام سازمان داشتند اما کاری از پیش نمیتوانستند ببرند این آمپولها میزان فعالیت هرمونها جنسی را کاهش میداد .

۱۶٫ ماد یا همان مادینگی مساویست با خودفروشی و جلوه نمایی زنانه که باید خواهر مجاهد آن را داغان کند .

۱۷٫ محفل مساویست با شعبه سپاه پاسداران و در مناسبات حکم آن اعدام است .

۱۸٫ شرم یک احساس انقلابیست پس آنقدر شرم کنید تا تغییر کنید و مریمی بشوید .

۱۹٫ هر مجاهد خلق باید امضاءخون نفس بدهد یعنی تمام جان و حتی فکر او متعلق به رهبریست و او از خود هیچی ندارد.

۲۰٫ بورژوازی خوره تشکیلات است لذا از همه عناصر آن باید فاصله گرفت حتی داشتن لباس شخصی و غیر نظامی ضد ارزشهای مجاهدین بوده و از عناصر بورژوازی محسوب میشد .

۲۱٫ حکم بریده مزدور اعدام است در این رابطه همیشه رجوی از همه نظر سنجی میکرد تا اگر روزی قتلهایش برملا شد بگوید شما خواسته بودین و این نظر شما بود که جدا شده را اعدام کنیم و در ادامه میگفت اما علی الرغم این من اعدام نمیکنم اما هر بریده بعد از اعلام بریده گی جلوی دوربین برده میشود تا معلوم شود که نفوذی و مزدوروزارت اطلاعات بوده است و بعد از فیلم برداری ۲ سال در زندان خروجی مجاهدین بعد هم ۸ سال زندان ابوغریب بدلیل ورود غیر قانونی به عراق بعد هم ایران از طریق تبادل اسرای جنگ .

۲۲٫ عملیات جاری در مناسبات وا جب است مثل غذای شب و هیچ مجاهدی حق ندارد آن را ترک کند.

۲۳٫ نماز و روزه در مناسبات اجباریست.

۲۴٫ زن مجاهد بی حجاب در مناسبات نداریم .

۲۵٫ نشست غسل هفتگی اجباریست و هر هفته یک بار باید همه نفرات تمامی تناقضات جنسی حتی اگر خوابی نیز دیده اند را در جمع خود بگوید تا شستشو شوند این غسل تعطیل بردار نیست آبروی خود را در جمع ببرید تا آبروی مریمی بخرید .

۲۶٫ همواره باید سه چیز بالای سر مجاهد خلق باشد تیر, تبر و تپانچه ( تا بتوان از این طریق نفرات را برده وار به بیگاری و شستشوی مغزی وادار نمود ) .

۲۷٫ در مناسبات تمارض نداریم (حتی نفراتی که مریض بودند زیر فشار روحی قرار میگرفتند که بگویند آنها خودشان را به مریضی زده اند تا از زیر کار و مسئولیت شانه خالی کنند) .

۲۸٫ در مناسبات افراد مسن که موهایشان سفید شده باید رنگ مو بزنند تا خواهران مسئول مبادا به حال آنها دلشان بسوزد و سخت گیری نکنند .

۲۹٫ یک برادر مجاهد حق ندارد بایک خواهر مجاهد در یک اتاق کار کنند خواهران مجاهد تنها حق دارند در اتاقهای عموم که تعداد برادران بیش از دو یا سه نفر است کار کنند .

۳۰٫ اعضای مجاهدین فقط یک حق دارند. تنها حق پذیرفتن کار و مسئولیت را دارند و این یک ارزش است که برادر و یا خواهر مجاهد از شدت کار بیافتند و بمیرند.

۳۱٫ مسئولین سازمان برای مریضی حق ندارند کار و مسئولیت خود را ترک کنند مگر اینکه از شدّت مریض بستری شوند ساعت پایان کار نداریم مجاهدین باید آنقدر کار کنند تا از رومق بیافتند و از شدّ ت خستگی بیافتند وبخوابند( این یک خوبی داشت به این طریق زمان و امکان هر گونه فکر کردن را از همه میگرفتند تا شستشوی مغزی که در نشستها ی رهبری و عملیات جاری اعمال میشد بهترین کارایی را برایشان داشته باشد) .

۳۲٫ چون زن تاریخا درجه دوم بوده است لذا در سازمان به آنها هژمونی مثبت تعلق میگیرد تا این عقب افتادگی تاریخی را جبران کنند لذا در سازمان هیچیوقت مرد جماعت به رده های بالا و سمتهای بالا نخواهد رسید حتی زنان بی صلاحیت در سازمان ارجحیت به مردان دارند .

۳۳٫ تمامی زنان مجاهدین خلق در حریم رهبریست یعنی شخص خود مسعود رجوی . و او شوهر تمامی زنان مجاهد خلق است .

۳۴٫ مجاهد خلق یک حق بیشتر ندارد آنهم فدای خالصانه .

۳۵٫ دزدی در مناسبات خوره تشکیلات است هر کسی هر نیاز دارد آن را از خود رهبری بخواهد یعنی از شخص رجوی .

۳۶٫ چشم چرانی و هیزی در مناسبات نداریم .

۳۷٫ غذا و پوشاک در مناسبات مجانی است لذا در مناسبات حقوق و پول نداریم .

۳۸٫ هر جمع مجاهد خلق نقش رهبری کننده دارد حتی اگر دو نفر باشند یک نفر مسئول و دیگری تحت مسئول است .

۳۹٫ هر مجاهدی حتی یک ماه در مناسبات نباشد دیگر مجاهد خلق نیست ( رجوی خوب میدانست چه گلابی زده است و هر کس که از مناسبات او خارج بشود دیگر برنخواهد گشت ).

۴۰٫ کسی درسازمان با صلاحیت است که بیشتر از همه به رهبری نزدیک است و خود را بیشتر از همه در جمع روسیاه میکند . بعدها بدلیل طلب کاری تعدادی از نیروها سازمان صلاحیت افراد را به میزان و تعداد روز وسال تغییر داد و آنرا به تیک تاک ساعت تشبیه کرد .

۴۱٫ . صلاحیت مثل تیک تاک ساعت است هر که قدیمتر است یعنی بیشتر پایبند به اصول بوده است پس صلاحیت بیشتری هم دارد .

۴۲٫ تعریف آزادی : شما اعضای سازمان فقط یک آزادی دارید آنهم آزادید تا بی نهایت کار کنید و مسئولیت به پذیرید . خلق قهرمان هم تا مرز مبارزه مسلحانه آزادند اما اگر بخواهند علیه ما قیام مسلحانه بکنند ما مجبوریم جلوی آن بایستیم و با سلاح با آنها مقابله کنیم

۴۳٫ بریده در مناسبات مساویست با طعمه و طعمه بد تر از یک پاسدار است .

۴۴٫ در مناسبات لمپن نداریم و با توان انقلاب خواهر مریم است که میتوانیم در مناسبات آدمهای عادی جامعه که معتاد, قاچاقچقی یا دزد هستند را تحمل کنیم چون انقلاب خواهر مریم توان تغییر دارد .

۴۵٫ اعتماد در سازمان کسب کردنی است ( با اینکه در سازمان سابقه افراد معمولابالای ۱۰ سال بود و تمامی زندگیشان را بخاطر سازمان باخته بودند اما هیچوقت سازمان به آنها اعتماد نداشت و تنها روزی سازمان به گوهران بی بدیل اعتماد میکرد که کشته میشدن چون دیگر نمتوانستند بگویند این سالیان بر سرشان چه گذشته است از اینرو همیشه همه نیروها را زیر نظر داشتن و تمامی حرکات نیروها به بالا گزارش میشد ( .

۴۶٫ کسی که در مناسبات میگوید من لائیک شده ام یعنی او میخواهد از زیر کار مسئولیت در برود پس به حرف او گوش نکنید و به او بگوئید یک گرمه مجاهدی را بده بیاد .

۴۷٫ تمامی مجاهدین یک گرمه مجاهدی را دارند بخاطر اینکه اینجا هستند پس باید ماگزیمم به آنها سخت گرفت و همه چیزشان را بایداز آنها گرفت دراین رابطه باید بگویم رجوی معتقد بود بالاترین استثمار. استثمار عمر انسانها است که رجوی دقیقا این استثمار را در رابطه با نیروهایش در عراق اعمال کرد . و این مخالف فلسفه وجودی سازمان بوده است که معتقد بود که فرق بین با خدا و بی خدا نیست فرق در استثمار شونده و استثمار کننده است .

۴۸٫ رزمندگانی که مارکسیست هستند یا ایدئولوژی سازمان را قبول ندارند نمیتوانند در کنار مجاهدین باشند لذا یگان آنها جدا میباشد و فرماندهان آنها نیز از خودشان باید مشخص و تعیین شودو ما به آنها بعنوان مهمان نگاه میکنیم اما از آنجای که در تمامی سیستم باید جاسوس خودش را داشته باشد یک شورای رهبری به عنوان فرمانده هماهنگ کننده بالای سر این نیروها گذاشته می شود که نقش جاسوسی و کنترل آنها را بعهده دارد .

۴۹٫ هرکس که در مناسبات سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش است انقلاب نمیکند یعنی انقلاب خواهر مریم را قبول نمی کند پاسدار است چون دلیلی ندارد که مجاهدخلق تن به انقلاب خواهر مریم ندهد .

۵۰٫ اگر کسی نخواست در عملیات جاری یا غسل هفتگی شرکت کند اول باید یگان و دسته به مسئله رسیدگی کند و اگر از توان دسته خارج بود برای او یگان نشست میگذارد تا او را وادار به شرکت در عملیات جاری و غسل هفتگی بکنند و در نهایت اگر یگان هم نتوانست برای او دیگ جمعی و بزرکتری تشکلیل میدهید.

۵۱٫ کسی که اعلام بریدگی کند باید برای او نشست جمعی و بزرگ گذاشته شود و در همین جمع باید شخص تعیین تکلیف شده و فیلم تهیه شود که نفوذی بوده است و مامور وزارت اطلاعات دیگر چرک رختهایتان را نباید روی میز رهبری برد و این بعهده یگانهاست .

۵۲٫ هرگاه دیدید دو نفر بیش از یکبار باهم سر میزغذا نشسته اند بدانید که باهم محفل میزنند طبق این قانون نفرات در تشکلات و مناسبات حق نداشتن دوست داشته باشند .

۵۳٫ اسلام مجاهدین در چپ مارکسیسم قرار دارد .

نیروهای سنتی و راست ارتجاع < > مارکسیسم (نیروی چپ) < > اسلام مجاهدین

اما می بینیم این چپ نمایی بیش از حد و شعارهای ضد امپریالیستی همه شعار و عوام فریبی بوده است و بعد از سقوط صاحب خانه ( صدام حسین ) سیاست دو بام هوای سازمان بیش از حد گل میکند و سیاست و استراتژی موازی با خط خطوط ارتش آمریکا را در عراق دنبال میکند و شعار سلاح مجاهدین ناموس مجاهد خلق است به کلی از یاد میرود و خلع سلاح به گرد آوری سلاح ارتقای درجه پیدا میکند و خواهر مریم همراه مسعود که از ترس جان جیم فنگ میشود و در فرنگ بخاطر مدره نمایی بغل شهردار اور میرود .

۵۴٫ همه اعضا باید آموزشهای نظری و عملی ایدئولوژی سازمان را ببینند بستر این آموزشها همان نشستهای است که توسط خود مسعود اداره میشد و ریل عملی آن نیز ساری و جاری کردن این قوانین است .

۵۵٫ همه اعضاء باید در نشستهای عملیات جاری دفاع فعال داشته باشند و از ارزشهای خواهر مریم که همان شورای رهبری است دفاع کنند .

۵۶٫ ما دو نوع فردیت داریم فردیت درونی و فرو برنده فردیت بیرونی یعنی فرا برنده ما فردیت بیرونی و فرا برنده را برای هر مجاهد میخواهیم و این داستان به جهاد اکبر نسبت داده میشد و شروع مبارزه مسلحانه را برای هر فرد را جهاد اصغر آن شخص میگفتند منظور از فردیت بیرونی دادن و نوشتن تناقضات و زاویه های فرد با سازمان بود تا از این طریق بر طبق اصل دیالکتیک از تضاد به وحدت رسیده و در مریم ذوب شده و یگانه بشوند .

۵۷٫ قرآن خواندن در مناسبات ممنوع است هر کسی که میخواهد قران بخواند و آن را تفسیر کند یعنی اینکه میخواهد نقش برادر مسعود را ایفا کند.

۵۸٫ مطالعه و کتاب خواندن درمناسبات قدغن است ( بنظرم بیشتر بخاطر این بود که رجوی خوب میدانست اگر سطح روشن فکری نفرات سازمان بالا میرفت بعد از فاصله کوتاهی همه میفهمیدن که رجوی از خودش چیزی برای گفتن ندارد و فقط حرف دیگران را نشخوار میکند) .

۵۹٫ خلق قهرمان شامل همه مردم ایران نمیشود بلکه شامل نیروها مقاومت میشود.

۶۰٫ تحلیل خواهر و برادر مجاهد مرز سرخ است اما خواهر و برادرمسئول حق دارند هر بعد از نهار در نشستهای که مخصوص وضعیت نیرو است تمامی نیروها را تحلیل کنند و به همه آنها مارک اخلاقی و فساد بزنند و به آنها بعنوان آدمهای فاسد نگاه کنند .اسم این نشستها نشستها نیروی بود که تعطیل بردار نبود و بعد از نهار هر روز اجرا میشد.

۶۱٫ در مناسبات مجاهدین فقط پاسدار و مامور وازرت اطلاعات میتواند به برادر مسعود دروغ بگوید این بدین معنا است که هیچ کس جرات نکند به مسعود دروغ بگوید و دروغ گفتن حکم نفوذی و پاسدار را داشت .

۶۲٫ خرابکاری درمناسبات ازجمله خراب کردن تجهیزات و زرهیهیا کار نفوذی و پاسدار است .

۶۳٫ در مناسبات دعوا نداریم دعوا ریشه در لمپنیسم دارد این درگیریها در یگان حل فصل میشود.

۶۴٫ موارد اخلاقی و دوران مسبب همه گرفتاریها مجاهدین است .

در ادامه ابلاغ این قوانین در نشستهای حوض دیگ یعنی انتقاد از خود ودیگران توسط مسعود رجوی واجب اعلام شد حتی ازنماز شب هم واجبتر . تقریبا بیش ازده روزنشست حوض مخصوص بحث محلفل مساویست با شعبه سپاه پاسداران بود داستان از خیانت جمال شوهانی که بخاطر نارضایتی در یکی از ماموریتهای مرزی بهروز مجد آبادی را از پشت زد و کشت و فرار کرد شروع شد و بعد اینکه با محفلهای خصوصی بین رزمندگان زمینه برای بریدگی نفرات آماده میشود و نهایت راه به خیانت و شلیک از پشت میبرد . مسعود معتقد بود موارد جنسی و دوران و موارد اخلاقی مسبب همه گرفتاری مجاهدین و رزمندگان است برای رهایی و از بین بردن حایلها تنها راه مکتوب کردن این تناقضات با دست خط خود و دادن آنها به مسئولین است و مسعود همچون مسیح تمامی گناهان مجاهدین را پاک خواهد کرد و بخاطر اینکه همه خاطر جمع باشند. صدها بار مسعود قسم خورد گزارشات نوشته شده سوزانده خواهد شد اما بعدا می بینیم این گزارشات بر علیه کاتب آن بکار میرود, که آقا یا خانم در مناسبات مورد اخلاقی داشته و لایق مناسبات مجاهدین نبوده و این سازمان بوده است که منت گذاشته و این اشخاص را در مناسبات نگه داشته است.

میر باقر صداقی انجمن ایران ستارگان سوئیس

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید