مجاهدین در ایران آتش جنگی را به راه انداختند که نهایتا خودشان در این آتش سوختند. وضعیت کنونی مجاهدین چنان شده که با اسم های جعلی در حال فرار از „کانون استراتژیک مبارزه مسلحانه هستند!“. بی شرافتی رهبران و سران مجاهدین در آن است، وقتی که وضعیت برای خودشان خطرناک می شود، با هواپیمای خصوصی پا به فرار می گذارند، ولی همین ها بی دریغ از جان و زندگی دیگران مایع می گذارند. روزهایی که اعضای مجاهدین کشته می شدند، همین هایی که در حال در رفتن هستند، بر طبل جنگ می گوبیدند و هر منتقدی را با اتهام خائن سر به نیست می کردند.
بازی با آتش سوختن دارد
نگاهی به فرار خفت بار سران مجاهدین از „کانون استراتژیک مبارزه مسلحانه
کریم غلامی، ایران فانوس، 31.08.2016
چند سال پیش فیلمی دیدم به نام „هیرو“، داستان فیلم مربوط به قهرمانان افسانه ای چین باستان بود. امپراتور چین با حمله به ایالت های مختلف آنها را زیر یک پرچم جمع کرده بود. چند تن از قهرمانان افسانه ای چین تصمیم می گیرند که امپراتور را به قتل برسانند و انتقام خود و خانواده هایشان را از او بگیرند. قهرمان اصلی در نهایت در مقابل امپراتور قرار می گیرد و در فرصتی که برایش پیش می آید به امپراتور حمله می کند ولی در آخرین لحظه، از قتل امپراتور خود داری می کند زیرا با داستانهایی که امپراتور تعریف می کند او به این نتیجه می رسد که قصد امپراتور از حمله به سایر ایالت های چین جمع کردن آنها زیر یک پرچم تا در یک وحدت قدرتمند بتواند امنیت را برای تمام چین فراهم بکند.
قصد من از گفتن این داستان نگاهی به وضعیت کنونی ایران است که هر کسی قصد دارد بخشی از آن را تصاحب بکند. اکثر احزاب و سازمان های سیاسی ایران به ایران و مردم ایران خیانت کرده اند، بعد از انقلاب سال 1357 ایران در ضعیف ترین نقطه خود قرار داشت. این موضوع را دشمنان ایران بیشتر از هر کس دیگر درک می کردند به عنوان مثال صدام حسین از این فرصت استفاده کرد و به ایران حمله کرد، احزاب سیاسی ایران بجای کنار گذاشتن منافع شخصی و حزبی خود و در یک وحدت ملی ایرانی قدرتمند می ساختند. قطعا با ایرانی قدرتمند و اقتصادی پویا، می توان مردمی با فرهنگ و سیاسی پرورش داد و در چنین جامعه ای می توان به آزادی های واقعی دست یافت.
هر حزبی به نوعی بازیچه قدرت های خارجی قرار گرفت، بخصوص حزب های که به عراق رفتند. در راس آن سازمان مجاهدین به رهبری مسعود رجوی قرار دارد. مسعود رجوی هیچ مرزی در خیانت باقی نگذاشت. از صدام حسین و عراق گرفته تا عربستان سعودی، حمایت از گروه های تروریستی مثل داعش(حکومت اسلامی) چنانکه مسعود رجوی بخاطر فاجعه 11 سپتامبر جشن و پایکوبی به راه انداخت. اگر قبول داشته باشیم که جهان ما در یک روند تکاملی قرار دارد، این را هم باید قبول کنیم که در این روند هر چیز زائد و اشتباه از بین خواهد رفت. احزاب زیادی در ایران به وجود آمدند که همگی هم طی گذشت زمان از بین رفتند. اما وضعیت سازمان مجاهدین بسیار خاص است. اگر به وضعیت امروز آن نگاه کنیم عبرت بزرگی برای همه خواهد بود، رهبر آن یعنی مسعود رجوی(مرحوم) 13 سال است که ناپدید شده و طی این 13 سال حتی یک عکس از خودش بیرون نداده است.
مجاهدین در ایران آتش جنگی را به راه انداختند که نهایتا خودشان در این آتش سوختند. وضعیت کنونی مجاهدین چنان شده که با اسم های جعلی در حال فرار از „کانون استراتژیک مبارزه مسلحانه هستند!“. بی شرافتی رهبران و سران مجاهدین در آن است، وقتی که وضعیت برای خودشان خطرناک می شود، با هواپیمای خصوصی پا به فرار می گذارند، ولی همین ها بی دریغ از جان و زندگی دیگران مایع می گذارند. روزهایی که اعضای مجاهدین کشته می شدند، همین هایی که در حال در رفتن هستند، بر طبل جنگ می گوبیدند و هر منتقدی را با اتهام خائن سر به نیست می کردند.
همانطور که گفته بودیم این آغاز پایان مجاهدین است، فرار خفت بار سران مجاهدین نیمه های آن راه است. هر چند که مجاهدین زیر سایه بیگانگان مثل عربستان، قایم شوند، ولی هرگز نمی توانند از عدالت فرار بکنند. دور یا نزدیک آنها پاسخ گوی جنایات خود خواهند بود