پیوند رهایی:سه لابی برجستۀ عرب فرقۀ رجوی در شوی آن شرکت نکردند

0
545

سه لابی برجستۀ عرب فرقۀ رجوی در شوی آن شرکت نکردند (+ سکوت رجوی در مورد اتهام همکاری با ساواک)

پیوند رهایی، پاریس، هفدهم ژوئیه ۲۰۱۶:…  این شخصیتهای عرب ضمن تشکر از روشنگری جداشدگان، دعوت فرقه از آنان برای شرکت در شوی مریم قجر در پاریس را رد کرده و از شرکت در آن خودداری کردند علامۀ حسینی از لبنان لابی قدیمی فرقۀ رجوی با آنکه به پاریس آمده است در نتیجۀ خواندن مقالات و مطالب افشاگرانۀ جدا شدگان رابطه اش را با این فرقه قطع … 

لینک به منبع

سه لابی برجستۀ عرب فرقۀ رجوی در شوی آن شرکت نکردند

این شخصیتهای عرب ضمن تشکر از روشنگری جداشدگان، دعوت فرقه از آنان برای شرکت در شوی مریم قجر در پاریس را رد کرده و از شرکت در آن خودداری کردند

علامۀ حسینی از لبنان لابی قدیمی فرقۀ رجوی با آنکه به پاریس آمده است در نتیجۀ خواندن مقالات و مطالب افشاگرانۀ جدا شدگان رابطه اش را با این فرقه قطع کرده و از شرکت در شوی سالانۀ مریم قجر در شهرک بورژۀ پاریس و جلسات مختلف او برای مسلمانان و عربها در مقرش در اورسوراواز خودداری کرد

نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد مترجم ارشد سابق بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین

سه لابی برجسته و قدیمی فرقۀ رجوی که این فرقه آنها را برای شرکت در شوی سالانه اش هفتۀ گذشته در پاریس دعوت کرده بود طی پیامها و نامه هایشان به جدا شدگان، در روزهای قبل و بعد از برنامۀ فرقه ضمن تشکر از مقالات و مطالب روشنگرانۀ ارسالی به آنان توسط جداشدگان تأکید کردند که دعوت سردمداران فرقه از آنان برای شرکت در برنامه شان در حومۀ پاریس در ۹ ژوئیه را رده کرده و در آن شرکت نمی کنند و شرکت نکردند.

علامه سید محمد علی الحسینی رئیس شورای عربی اسلامی لبنان که بعد از سقوط صدام حسین و نیاز شدید فرقۀ رجوی به لابیهای عرب توسط این فرقه جذب شده و به حمایت از آن می پرداخت و بارها در طی این سالها به پاریس آورده شده و با مریم رجوی دیدار کرده است و اینجانب در بخش روابط خارجی فرقه مطالب زیادی را به عنوان سخنرانی و بیانیه های او که با تقلب به نام او توسط مسئولین فرقه در بخش روابط برای انتشار و فریب افکار عمومی عربی نوشته می شد ترجمه می کردم، طی پیامهایی به عربی و برخی نیز به فارسی به اینجانب از طریق فیس بوک ضمن تشکر از نامه و مطالب و مقالات ارسالی ام به زبان عربی به ایشان؛ خبر داد که رابطه اش را با این فرقه قطع کرده است و نوشت با آنکه به پاریس آمده در کنفرانس این فرقه در ۹ ژوئیه در بورژه و روزهای بعد در اورسوراواز شرکت نکرده است.

در هیچیک از تصاویر و فیلمهای منتشر شده توسط رسانه های فرقۀ رجوی اعم از شوی اصلی در شهرک بورژه و نیز جلسۀ ویژۀ عربها در سالن کوچک اورسورواز هیچ جا علامه حسینی دیده نمی شود در حالیکه زمانی فرقه تبلیغ زیادی در مورد حمایتها و حضور و سخنرانی های او در مجامع و برنامه های آن می کرد و همیشه یکی از افراد برجستۀ پنلهای برنامه های فرقه بود.

آقای حسن الحطاب روزنامه نگارو وکیل و فعال معروف اردنی در زمینۀ حقوق بشر در سطح بین المللی نیز ضمن تشکر از نامه ها و مطالب و مقالات افشاگرانۀ ما جدا شدگان که برای ایشان ارسال شده بود برای نگارندۀ این سطور از طریق فیس بوک نوشت: «مطالب و نامه ها و مقالات شما جدا شدگان از سازمان مجاهدین را خواندم. من در عمان هستم و بسیار خوشوقتم که از آرمان و اهداف و خواسته های عادلانه و انسانی شما حمایت مطلق می کنم و به آشنایی با شما افتخار می کنم و می خواهم که اطلاعات و اخبار بیشتر در این زمینه برایم بفرستید. من در کنفرانس مجاهدین در پاریس شرکت نمی کنم. برای هر گونه کمک که شما جدا شدگان خواسته باشید آماده هستم».

خانم وفاء بنی مصطفی نمایندۀ پارلمان اردن نیز با آنکه در کنفرانس فرقۀ رجوی شرکت کرده بود ولی از مطالب و مقالات و نامه های افشاگرانۀ ما علیه فرقه و سران آن بسیار سپاسگزاری کرد و برای اینجانب نوشت: این مطالب را من برای اولین بار می خوانم و اطلاع پیدا می کنم. از شما بسیار سپاسگزارم.

أقای زکریا الشیخ نمایندۀ پارلمان اردن نیز از مطالب و مقالات و نامۀ افشاگرانۀ ما جدا شدگان به ایشان تشکر کرده و خواستار مطالب بیشتر در این زمینه شد.

 آقای علی نافذ المرعبی ناشر و پژوهشگر و روزنامه نگار ناسیونالیست عربی لبنان و فعال حقوق بشر در فرانسه که پیش از این لابی اصلی عرب فرقۀ رجوی در فرانسه برای بسیج عربها جهت شرکت در تجمعهای این فرقه در این کشور بود امسال در نتیجۀ ملاقاتهای متعدد جداشدگان با ایشان در پاریس و گذاشتن مقالات و مطالب روشنگرانه و افشاگرانۀ متعدد علیه فرقۀ رجوی در اختیار ایشان دعوت این فرقه برای شرکت در شوی سالانۀ مریم قجر در نمایشگاه هوایی شهرک بورژه در حومۀ پاریس را از جمله به علت همکاری فرقه با جنایتکاران آمریکایی و اسرائیلی و دعوت آنها به سخنرانی در مجامع خودش، رد کرد و نوشت:

«منطقی است یا نه؟

کسی که بخواهد رژیم جنایتکار و فاشیست کشورش را سرنگون کند من در کنارش هستم..
کسی که بخواهد کشورش را از دست یک اشغالگر جنایتکار آزاد کند این حق او است و من با او هستم.
کسی که بخواهد یک ائتلاف ملی علیه یک حاکمیت مزدور و دولتی که متجاوزین اشغالگر منصوبش کرده اند تشکیل بدهد و این یک اقدام ضروری است… من با او و در کنارش هستم.
اما کسی که بخواهد فقط به قدرت برسد یا کسی که دنبال حفظ منافع سیاسی خود است آن هم با برقراری روابط مشکوک با مائیر حبیب یا برنارد هنری لیوی یا پایگاه سبلیه یا زیارت مقر سازمان ایباک وو…؟؟؟!!!!! من نمی توانم از او حمایت کنم.

آی مردم… آی انسانها…!

کسی که خودش محلی را اشغال کند نمی تواند آزاد کنندۀ محلی دیگر باشد…
کسی که در کشور خودش آلت دست بی مقدار محافل بیگانه می باشد نمی تواند در کشوری دیگر از مخالفان این محافل حمایت کند…

من به این اشاره بسنده می کنم باشد که از خطرات بن بستهایی که به سوی آن در حرکتند آگاه شوند … تا ناچار نشوم بعدا مسائل را با اسم و رسم مشخص به صورت علنی و روشن افشا کنم».

همچنین ایشان روز یکشنبه ۱۰ ژوئیه یعنی یک روز بعد از خیمه شب بازی فریبکارانۀ مریم قجر در حومۀ پاریس به افشاگری علیه آن پرداخت و در صفحۀ فیس بوک خود طی مقاله ای با عنوان: «نکاتی کلی که باید در مورد کنفرانس دیروز مجاهدین خلق در پاریس بیان کرد»، نوشت:

«در شبکه های اجتماعی و سایتها خواندم که برخی خانمها و آقایان دوست اینجانب در مورد کنفرانس دیروز مجاهدین خلق در حومۀ پاریس طبق آنچه در رسانه های سازمان در مورد این کنفرانس خواندم به تعریف و تمجید از این کنفرانس پرداخته اند، لذا اجازه بدهید مطالبی را در این مورد یادآور بشوم و امیدوارم که سازمان مجاهدین خلق این را دشمنی با خودش تلقی نکند ولی برای اینکه این سازمان خودش را تصحیح کند می گویم:

۱-آنان صحبت از جمعیتی انبوه در سالن جشن می کنند و می گویند بیش از صد هزار نفر بودند؟؟!! این به هیچوجه صحت ندارد و کاملا نادرست است. در پاریس و حومۀ آن سالنی که این تعداد موهوم از جمعیت را در خود جای بدهد وچود ندارد. تا آنجا که من می دانم استادیوم «ستاد دو فرانس» که بزرگترین استادیوم ورزشی کل فرانسه می باشد نیز چنین تعدادی خیالی و موهوم را حتی با حد اکثر ظرفیتش نمی تواند در خود جای بدهد.

۲- حضور “شخصیتهای” گوناگون از جمله ترکی الفیصل علل و انگیزه های فردی دارد که هیچ ربطی ریشه ای به موضوع و مناسبت این گردهمایی ندارد.

۳- بخش مهمی از این «حضور مردمی» که با تصاویر و فیلمها نشان داده شده با دهها (و نه صدها) اتوبوس حامل هزاران پناهندۀ عرب بویژه سوری از کشورهای اروپایی مختلف در مقابل «سفری مجانی به پاریس» با «پول تو جیبی» به این جشن آورده شده بودند که تشابه و همگونی چهره ها نشان دهندۀ این امر بود.

۴- بدون شک سازمان مجاهدین خلق اخیرا حضور سیاسی بین المللی فزاینده ای پیدا کرده که علت آن روابط مشخص و شناخته شدۀ این سازمان با محافل و لابیهای ضد عرب می باشد.

۵- در رابطه با داخل ایران به نظر من این سازمان به علل درونی و بیرونی فاقد تأثیر گذاری برای تغییر می باشد. تأثیر گذاری برای تغییر اگر امکان داشت پس چرا در طول دهها سال گذشته صورت نگرفته است بویژه در دوران طلایی حضورشان در عراق و حمایت رژیم صدام حسین از آنان با تمام وسایل و امکانات غیر قابل تصور».

Sans titreallama

Sans titreALLAMA2

Sans titrehassanhttab

Sans titrehttab2

سکوت رجوی در مورد اتهام همکاری با ساواک

لینک به منبع

نوشتۀ رضا جبلی از اعضا و مسئولین قدیمی جدا شدۀ سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)

در چند روز گذشته که مقاله های آقای مصداقی مخصوصا مصاحبه های اخیر ایشان با آقای پرویز معتمد مدیر تیمهای تعقیب و مراقبت و عملیات ساواک شاه و اسناد همکاری رجوی با ساواک را که واقعا لکه ننگی دیگر بر پیشانی اوست می خواندم غرق تعجب شدم چرا که در تمامی این سالیان همیشه در نشستهای درون سازمانی از «مقاومت برادر مسعود» در زندانهای شاه سخن بود وبس.

ولی در اینجا نکته ای که برایم جالب بود این است که رجوی تا به حال لااقل در دو مورد سکوت کرده و هنوز موضعگیری نکرده است. یکی در رابطه با افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه با رقص رهایی و دومی هم همین مصاحبه های اخیر مقام ساواک در مورد همکاریهای مسعود رجوی با ساواک شاه.

آیا واقعا این مرحوم خواندن رجوی توسط ارباب و مولایش ترکی فیصل نتیجۀ همین مصاحبه های اقای مصداقی و افشای اسناد خیانت و لو دادن حنیف کبیر توسط رجوی است که خواسته اند با مرحوم کردنش این اسناد خیانت را لاپوشانی کرده و تحت الشعاع قرار دهند؟

آیا افشای این اسناد و حضور ترکی فیصل در این زمان تصادفی بوده و یا طراحی شده و ارباب خواسته با یک تیر دو نشان بزند؟.

البته بایستی منتظر بمانیم تا زمان جواب این اما ها را بدهد ولی تا جاییکه به فرقۀ رجوی بر می گردد ایا نبایستی أعضاء و هواداران خود را صادقانه در جریان واقعیت قرار دهند؟ آیا «خلق قهرمان ایران» و حتی اعضای سازمان بیگانه اند ولی شاه و شاهزاده های عربستان سعودی خودی اند؟ این چه سازمان مجاهدینی و چه «شورای ملی مقاومت» ی است که اعضای آن باید خبر مرگ رهبر و رئیسشان را از یک مقام سابق یک کشور دیگر بشنوند؟؟!!

البته رجوی در دروغ و فریبکاری و لاپوشانی حقایق و واقعیتها از مردم و حتی اعضای فرقۀ خودش ید طولایی دارد بطوریکه ما اعضا و مسئولین سازمانش از فرار مریم رجوی از اشرف و از عراق به دنبال سقوط رژیم صدام یعنی ارباب رجوی را بعد از دستگیریش در پاریس مطلع شدیم که اعلام این خبر به ما هم از روی ناچاری و استئصال بدلیل حضور ارتش امریکا بود که پنهان کردن چنین خبری را غیر ممکن می ساخت وگرنه حتما مانند غیبت رجوی وانمود می شد که در اشرف و لیبرتی است!

به هرحال نتیجه هر چه باشد برای هر إنسان شریف و آزاده ای و مخصوصا أعضاء و هواداران رجوی این تنظیم رابطه غیر قابل قبول و فهم است. سازمانی که ادعا می کرد صداقت سرلوحه اش است اکنون بجز دروغ و فریب سرلوحۀ دیگری در آن دیده نمی شود.

مدارک خیانت مسعود رجوی به سازمان مجاهدین خلق

مدارک خیانت مسعود رجوی به سازمان مجاهدین خلق

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید