مهدی ابریشمچی حکم اعدامم را کنار قبر نیمه کنده داد و گفت باید خودت بقیه گورت را بکنی

0
1059

مهدی ابریشمچی حکم اعدامم را کنار قبر نیمه کنده داد و گفت باید خودت بقیه گورت را بکنی 

انجمن حقیقت، بیست و نهم می ۲۰۱۶:… علنا به من گفتند که بزور شکنجه اعتراف خواهند گرفت. مهدی ابریشم چی مرا با چشم بند برد و گفت که حکم اعدام تو آمده است و پرسید که امضا میکنم یا خیر. من قبول نکردم. مرا بالای یک قبر نیمه کنده برد و گفت خودت گور خودت را بکن تا همینجا دفن شوی. بعد دوباره مرا به سلول انفرادی برگرداند. میگفت که باید از من مدرکی بگیرد که اگر بعدا من مدعی شدم و خواستم افشاگری کنم رو کنند … 

لینک به منبع (صفحه فیسبوک)

مصاحبه انجمن حقیقت با آقای مجید روحی

مصاحبه انجمن حقیقت با مجید روحی

*سلام امیدوارم همیشه تندرست باشید، لطفا یک بیوگرافی از خودتان بیان کنید تا اعضای انجمن حقیقت بیشتر با شما آشنا شوند ؟

با عرض سلام اینجانب مجید روحی هستم از طریق رادیو صدای مجاهد با فرقه رجوی آشنا شدم. بعد از اتمام سربازی در سال ۱۳۷۴ برای یافتن کار به ترکیه رفتم. از طریق رادیو صدای مجاهد یک شماره تلفن در ترکیه بدست آوردم که تماس گرفتم و به فرقه رجوی وصل شدم. در سال ۱۳۷۶ (بعد از انتخاب شدن خاتمی) مدتی در استامبول به کار مشغول بودم. در همان هنگام با فرقه رجوی در ارتباط قرار گرفته بودم که از من خواسته شد به عراق و به ارتش آزادیبخش بروم. به من گفته شد که میتوانم نصف روز در ارتش آزادی بخش کارهای خدماتی انجام داده و نصف روز هم برای خودم کار آزاد داشته باشم و حاصل درآمدم را برای خانواده ام بفرستم. من این پیشنهاد را قبول کردم و به عراق رفتم. اول مرا به اردن بردند و از آنجا به بغداد رفتیم و بعد وارد اسارتگاه اشرف شدیم. در اردن پاسپورت مرا گرفتند و دیگر به من پس ندادند. در آنجا معلوم شد من باید تمام وقت در پادگان نظامی به نام اسارتگاه اشرف کار کنم و از مزد و کار آزاد هم خبری نیست. من شدیدا اعتراض کردم که بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفتم و مرا تهدید کردند که اگر بخواهم برگردم تحویل استکبارات عراق خواهند داد که استکبارات عراق مرا به جرم ورود غیر قانونی و جاسوسی برای ایران محاکمه و هشت سال زندانی خواهند کرد. مسئولین بالای فرقه رجوی مدعی بودند که من اطلاعاتی درباره فرقه رجوی دانسته ام و لذا نمیتوانم برگردم و من میگفتم اولا من اطلاعاتی درباره فرقه رجوی نمیدانم و ثانیا من نخواستم که شما به من اطلاعات بدهید و قرار بود برای کار و کسب درآمد و فرستادن پول برای خانواده ام به اینجا بیایم. من همچنان مصر بودم که میخواهم برگردم که مرا به زندان بردند و… بیست و شش ماه و پانزده روز در مقاطع مختلف در زندانهای فرقه رجوی بودم. مرا با چشم بند و دست بند و یا در صندوق عقب ماشین به زندانهای فرقه رجوی منتقل میکردند. اغلب در زندان انفرادی بودم چند بار مرا به دادگاه بردند. اولین بار در سال ۱۳۷۶ بود که احمد حنیف نژاد به اصطلاح رئیس دادگاه بود. یک شکل ترازو روی یک تکه حلبی بریده بودند و بالای سرش زده بودند و یک پرونده قطور هم روی میز گذاشته بودند و اتهامات مرا خواندند که از جمله جاسوسی برای رژیم ایران بود و گفتند که حکمم اعدام است!

بار دوم در سال ۱۳۷۹ نسرین رئیس دادگاه بود. عباس داوری، مهدی ابریشم چی، مهدی برائی (احمد واقف)، حسن نظام، مهری حاجی نژاد، مژگان پارسایی، معصومه ملک محمدی، زهره قائمی، ژیلا دیهیم، و تعدادی دیگر هم بودند و علنا به من گفتند که بزور شکنجه اعتراف خواهند گرفت. مهدی ابریشم چی مرا با چشم بند برد و گفت که حکم اعدام تو آمده است و پرسید که امضا میکنم یا خیر. من قبول نکردم. مرا بالای یک قبر نیمه کنده برد و گفت خودت گور خودت را بکن تا همینجا دفن شوی. بعد دوباره مرا به سلول انفرادی برگرداند. میگفت که باید از من مدرکی بگیرد که اگر بعدا من مدعی شدم و خواستم افشاگری کنم رو کنند و بگوید که خودش اعتراف کرده که جاسوس بوده است!در سال ۱۳۸۳ بعد از آمدن آمریکاییها با تهدید کردن مسئولین بالای فرقه رجوی که اگر من را تحویل نیروهای آمریکایی ندهید موقه صبحانه تو سالن غذا خوری جلوی دید همه خودسوزی میکنم بعد مسئولین بالا از ضد اطلاعات فرقه رجوی آمدند و با تهدید به مرگ کردن من که اگر بروی و علیه مسعود رجوی و فرقه اش افشاگری کنی و بگویی در فرقه رجوی زندانی و شکنجه شدی یا اعدام مصنوعی و یا زیر شکنجه ازت اعتراف گرفیم به هر قیمتی به قتل میرسانیمت بعد من را تحویل آمریکاییها دادن و پس از تحمل چهار سال دیگر زندان تیف که با تبانی سران فرقه رجوی و نیروهای آمریکایی تشکیل شده بود سر انجام در سال ۲۰۰۸ میلادی به اروپا رسیدم

*بنظر شما چرا بعضی از انسانها به طور جدی وارد مسائل سیاسی میشوند و زندگی خود را کامل درگیر این موضوع میکنند آیا این امر در بعضی افراد ذاتی است و یا دلایل دیگری دارد ؟

خیر این مسائل ذاتی نیست و به فکر و افکار و دید فرد بر میگردد ممکن است در یک خانواده چند عضو خانواده باشد یکی به مسائل سیاسی یکی دیگر به ورزش و یا یکی دیگر بی تفاوت به مسائل دیگر باشد..

*آقای روحی زمانی که تصمیم گرفتید به این فرقه بپیوندید آیا اطلاعی از گذشته و روش و اهداف آنها داشتید؟و با چه هدف و انگیزه ای عضو این فرقه شدید ؟

نه هیچ اطلاعاتی از قبل نداشتم و هیچ شناختی به گذشته فرقه رجوی نداشتم تنها انگیزه ای که من را به سوی آنها کشاند شعارهای پر زرق و برق که در مورد آزادی و دمکراسی میدادن بیشتر مورد توجه ام بود

*چه مدت در این فرقه بودید و چه تجربیاتی کسب کردید ؟

از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ در اسارتگاه های فرقه رجوی بودم و چهار سال هم در زندان ساخته رجوی جنایتکار و آمریکایی ها موسوم به تیف بودم

*در خاطراتتان بیان کرده اید که روزی سران این فرقه شما را خواستند و بدون اینکه خبر داشته باشید به شما حمله کردند و شکنجه اتان دادند و از شما خواستند اعتراف کنید که عامل رژیم هستید به چه علت به این نتیجه رسیده بودند؟ لطفا کمی توضیح دهید ؟

از آنجایی که هیچ وقت مناسبات بسته و فرقه گرایانه رجوی را قبول نداشتم به همین خاطر همیشه تحت فشارهای روحی و فیزیکی از طرف سران فرقه قرار میگرفتم نهایت این که فرقه رجوی به شیوه های خاص خودش میخواست مرا به لحاظ روحی و جسمی شکسته و مطیع خود کند به همین خاطر با ترفند و تهدید که برای همه به کار میبرد طرح و نقشه شکنجه و زندانی کردن من را پیاده کردن تا بدین شیوه به آن چه میخواستن برسند

*سیستم های بسته ای مانند فرقه ی رجوی از پروپاگاندا و روش های عملیات روانی گسترده ای استفاده میکنند،شما چگونه در درون این فرقه که به طبع روی آن بیشتر کنترل دارند به ماهیت واقعه ای آنها پی بردید ؟

دقیقان چند هفته بعد از ورودم به درون تشکیلات مخوف فرقه رجوی متوجه شدم آن چه که در بیرون در غالب صحبت و شعار درباره آزادی و دمکراسی میگویند با واقیعتها ۱۸۰ درجه فرق میکند درون تشکیلات فرقه رجوی سر سوزنی از دمکراسی و آزادی خبری نیست تمامی شعارهای که فرقه رجوی می دهند عوام فریبی بیش نیست

*لطفا کمی از زندگی مادی افرادی که درون فرقه ی رجوی هستند صحبت کنیم و بعد در ادامه به موضوعات دیگر میپردازیم،زندگی در اشرف چگونه بود؟کیفیت غذاها،،امکانات رفاهی برای افراد و نیازهای اولیه چگونه برطرف میشد؟

زندگی اعضای اسیر در فرقه رجوی همانند یک اسیر می باشد وقتی میگویم یک اسیر میتواند به وسیله ارگانهای بین المللی و صلیب سرخ به خانواده هایشان نامه بنویسند ولی اعضای اسیر در فرقه رجوی این حد مینیمم را هم نداشتن درون تشکیلات فرقه رجوی کلا داشتن وسایل فردی حتی مثل رادیو جرم محسوب میشد

اگر بخواهیم کیفیت غذا و زندگی در درون فرقه رجوی را با یک جامعه مقایسه کنیم می بینیم آنچه که اعضای اسیر در فرقه رجوی می خورند و یا می نوشند در حد یک زندگی خیلی پایین است چون هیچ کس در فرقه رجوی حق انتخاب و خوردن و پوشیدن خود را ندارد و آن چرا که سران فرقه رجوی به عنوان غذای روز میدادن باید اعضای اسیر در فرقه رجوی میخوردند و همیشه هم باید لباس فرم نظامی به تن میکردن میتوان گفت درست مثل اسیران جنگی مجبور هستن لباس یک فرم بپوشند و هر چه را که میدهند و هر غذای که میدهند آن را بخورند

*آیا در فرقه افراد اجازه ی خواندن کتاب را به صورت آزاد داشتند و وضعیت مطالعه افراد چگونه بود؟

تنها چیزی که در فرقه رجوی نبود وقت آزاد برای مطالعه بود!و اینطور نبود که اگر کسی دوست داشت به صورت فردی به موضوع مورد علاقه اش بپردازد

*افراد در فرقه ی رجوی چه کارهایی باید انجام میدادند؟ آیا به آنها آموزشی داده میشد؟

اعضای اسیر در فرقه رجوی هیچ وقت خود حق انتخاب برای انجام کار و یا آموزش را نداشتن آموزشهای تماما در راستای به کارگیری اعضای اسیر در فرقه برای کارهایی بود که سران فرقه در دستور کار قرار میدادند آموزشها در حد مینیمموم و فاقد استانداردهای معمولی بود

*در کمپ اشرف آیا زنان و مردان به طور کامل در همه ی مکان ها از هم جدا بودند؟

بله.چون این قانون بود که مسعود رجوی تحت نام انقلاب ایدئولوژیک نوشته بود علاوه بر این که مکان های زنان و مردان از هم جدا بود حتی مردان به صورت انفرادی نمیتوانستند به زنان فرقه رجوی سلام بدهند!چون مسعود رجوی مدعی بود هر وقت مردان با زنان مواجع شوند اشعه ای به وجود می آید که راه به جیم یعنی(مسائل جنسی) می برد

*غریزه ی جنسی در وجود انسان ها یک امر طبیعی است و سرکوب این میل طبیعی عواقب روحی و جسمی غیر قابل جبرانی دارد حال با این توصیف وقتی رجوی کاملا غیر انسانی طلاق های اجباری را ایجاد کرد به طور مثال افرادی که حدود ۱۵-۲۰ سال اوج جوانیشان در این فرقه سپری شده است آیا فرقه جایگزینی برای این مسئله به وجود آورده بود؟

مسعود رجوی داشتن زن و خانه را برای اعضای اسیر در فرقه اش ممنوع کرده بود و تنها کسی که زن و حرامسرا داشت شخص مسعود رجوی بود و برای اینکه اعضای اسیر در فرقه اش را از مسائل عاطفی دور کند دست به ترفندهای مختلفی میزد از جمله برگزاری نشستهای مختلف سرکوب اعضای اسیر در فرقه موسوم به نشستهای عملیات جاری و نشستهای غسل هفتگی به این شیوه هر یک از اعضای اسیر در نشستها مجبور میشد مسائل درون ذهنی خود را بیان کند و همچنین دست آویزی برای سرکوب اعضای اسیر در فرقه اش میشد یعنی بعدها از حرفای افراد بر علیه خودشان استفاده میکردند

*اگر کسی بخواهد از این فرقه جدا شود چه راه هایی وجود دارد؟ و اگر ناچار شود و بخواهد فرار کند باند رجوی با او چه برخوردی میکنند؟

در زمان صدام ملعون اگر کسی درخواست میداد که میخواهد از فرقه جدا شود باید ۲ سال زندان انفرادی داخل اسارتگاه فرقه رجوی را متحمل میشد و بعد از آن و یا به میدان های مین بین مرز ایران و عراق فرستاده میشد و یا ۸ سال به زندان بد نام ابوغریب صدام! ولی اگر اعضای اسیر در فرقه رجوی در زمان صدام ملعون اقدام به فرار میکردند و دستگیر میشدند متحمل شکنجه های طاقت فرسا میشدند و باز در نهایت انتقال داده میشد به زندان ابوغریب و یا به دستور مسعود رجوی سر به نیست میشد!

مسعود رجوی با پشت گرمی به صدام ملعون تمامی راه های خروجی را بسته بود و فرار در آن زمان هم امکان موفقیت یک در صد هم نداشت اما بعد از سرنگونی صدام ملعون روزنه ای به وجود آمد که بیش از هزار نفر موفق به جدائی از این فرقه شوند

در زمانی که آمریکایی ها وارد عراق شدن اعضای اسیر در فرقه رجوی موفق به فرار میشدن بیشتر به کمپ موسوم به تیف فرار میکردند

بعد از انتقال اعضای اسیر از اسارتگاه اشرف به لیبرتی تنها راه فرار رسیدن خود به نیروهای حفاظت عراقی می باشد اما از دید مسعود رجوی هر یک از اعضای اسیر در فرقه اش جدا شود و یا فرار کند محکوم به مرگ است.

*چگونه است که افرادی با سطح تحصیلات بالا و مدرک گرفتن در کشورهای مدرن عضو این فرقه می شوند و حاضر می شوند درون کمپ در بیابان های عراق در کنار افرادی با افکار ما قبل مدرنیته زندگی کنند؟

در واقعیت این طور نبوده تعداد افراد خیلی کمی هستن که دارای مدرک تحصیلی بالا می باشند اما واقعیت اینکه حاج مسعود رجوی و فرقه اش یک عده از افراد را در اروپا با فریب و نیرنگ به بیابانهای عراق کشانده و آنها را از زندگی در اروپا جدا کرد و در عراق درون اسارت گاه هایش با خروج ممنوع اسیر فرقه خودش ساخت

*کسی که درون فرقه نبوده است نمیتواند خوب درک کند این موضوع را لطفا توضیح دهید اگر اکثریت افراد این فرقه ناراضی هستند و میخواهند فرار کنند چطور است این فرقه از هم پاشیده نمی شود؟ به چه روشی افراد را کنترل میکنند؟

واقعیت این است که اکثریت اعضای ناراضی هستن ولی مسعود رجوی موفق شده متاسفانه یک تصویری از ترس آلود از بیرون و جامعه به اعضای اسیر در فرقه اش القا کند همه ما میدانیم میانگین سنی اعضای اسیر در فرقه رجوی بیش از ۵۰ سال می باشد و مسعود رجوی از بی اطلاعی اعضای اسیر در فرقه اش سو استفاده کرده و به اعضای اسیر در فرقه اش طوری القا کرده که در صورت جدا شدن از فرقه اش از بی امکانی و بی خانمانی و گرسنگی خواهند مرد و اما در بیرون و جامعه هیچ جای برای این اعضای اسیر در فرق وجود ندارد و بدین شیوه حاج مسعود رجوی موفق شده اعضای اسیر در فرقه اش را در اسارت ذهنی و جسمی نگه دارد

*در مدتی که عضو فرقه مجاهدین بودید چه اقدامات ضد انسانی و غیر اخلاقی را شاهد بودید؟ به جز ظلم هایی که به خود شما روا داشتند چه صحنه ها و عملکرد هایی دیدید که عجیب و غیر انسانی باشد لطفا برای خوانندگان شرح دهید؟

علاوه بر آنچه بر سر خودم در زندانهای فرقه رجوی آوردن

شاهد زندانی کردن و شکنجه اعضای اسیر در فرقه رجوی بودم

شاهد خود سوزی و خودکشی اعضای اسیر در فرقه به خاطر فشارهای غیر انسانی که سران فرقه بر اعضای اسیر در فرقه اعنال میکردن بودم

شاهد خیانت سران فرقه به فدا و صداقت اعضای اسیر در فرقه بودم

شاهد صحنه های ساختگی برای به قتل رساندن اعضای اسیر در فرقه رجوی بودم

*شما که خود زمانی عضو این فرقه بودید و همه چیز را از نزدیک دیدید با توجه به شناختی که دارید مسعود و مریم رجوی را چگونه توصیف میکنید؟

مریم رجوی به عنوان عروسک دست ساز مسعود رجوی می باشد

مسعود رجوی چند شاخص مشخص دارد

قدرت طلبی .. ثروت طلبی و زنباره گی اگر بخواهیم مسعود رجوی را تعریف کنیم می توان در این سه جمله ای که گفتم تعریف کرد و شناخت.

*آیا مسعود رجوی میتواند در آینده ی ایران نقشی داشته باشد و مردم ایران این شخص را میپذیرند؟

مسعود رجوی نه در حال و نه در آینده ایران هیچ نقشی حتی در کوچکترین مسائل ایران نمیتواند داشته باشد چون نام رجوی عجین شده با مزدوری و جاسوسی و وطن فروشی و جنایت..مسعود رجوی تنها با اسم خائن و وطن فروش در ذهن و افکار مردم ایران نقش دارد و شناخته میشود البته این هم در افکار کسانی که به قول معروف دهه ۶۰ هستن وگرنه نسل جدید و جوان ایرانی حتی نام مسعود رجوی را نمی شناسد.

*ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید در آخر اگر حرفی دارید با اعضای انجمن حقیقت و در کل مردم ایران بفرمایید؟

ممنون از اینکه صدای ما شاهدان زنده جنایتهای مسعود رجوی و فرقه اش را به گوش مردم ایران میرسانید

پیامم به نسل جوان ایرانی این هست که فریب شعارهای پر زرق و برق مدعی دمکراسی و آزادی دروغین مسعود رجوی و فرقه اش و امسال حاج رجوی را نخورید و اجازه ندهید حاج مسعود رجوی و امسال حاج مسعود رجوی از عمر و جان و مال شما در پی اهداف پلید خودشان سو استفاده کنند.نگاه به ما می تواند درس یزرگی برای شما باشد.موفق باشید

(پایان)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرشیو موضوع : فعالین حقوق بشر

حمایت از خانواده های اعضای اسیر فرقه رجوی

تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روز پنجم)

خانوادهها حق دارند بترسند. وقتی که مسعود رجوی اعضای وفادارش را به فرانسه منتقل می کند و اعضای مسئله دار را به طرق مختلف در جنگهای مصنوعی سر به نیست می کند و یا در کشورهای عراق و ترکیه و هم اکنون در آلبانی، طعمه قرار می دهد تا از شرشان راحت شود، این اخبار مضافاً …

حسن پیرانسر: هفدهم جون و شوی خالی از ایرانی

تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روز پنجم)

هفدهم جون و شوی خالی از ایرانی   حسن پیرانسر، فرانسه، پانزدهم می ۲۰۱۶:… امسال هم طبق معمول هر سال فرقه منحوس و ضد بشری و ضد ایرانی رجوی شوی مسخره و تهوع آور ۱۷ جون را برگزار میکند و میلیون یورو هزینه این شوی مسخره که تمامی افراد شرکت کننده در آن اجاره ای میباشند و …

آکسیون اعتراضی در مرکز شهر کلن علیه فرقه رجوی

تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روز پنجم)

آکسیون اعتراضی در مرکز شهر کلن علیه فرقه رجوی  زنان ایران، کلن آلمان، پانزدهم می ۲۰۱۶:…  این گردهمائی به مدت دو ساعت در مرکز شهر کلن در مقابل کلیسای مشهور دم، برگزار شد، شخصیتهای حقوق بشری خانم حمیرا محمد نژاد، آقای علی جهانی- آقای نادر کشتکار- آقای داوود باقر وند و آقای امیر موثقی-آقای مهدی …

حمایت آشکار رجوی از تروریسم در سوریه و عراق

تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روز پنجم)

حمایت آشکار رجوی از تروریسم در سوریه و عراق (+ کند همجنس با همجنس پرواز)  انجمن نجات، مراکز گلستان و آذربایجان شرقی، هفدهم می ۲۰۱۶:…  و سرانجام، این رهبراپوزیسیون دموکرات؟! سوری ها حرف دلش را بروشنی قابل تحسینی مطرح کرده و کار ایرانی ها درمورد شناخت از مسعود ومریم را راحت تر کرد: ” … سوری ها …

وحید افراخته، تراژدی یک انسان

وحید افراخته، تراژدی یک انسان

وحید افراخته، تراژدی یک انسان بهروز جلیلیان، اخبار روز، پانزدهم می ۲۰۱۶:… زندگی، مبارزه و شکستن فردی مانند وحید افراخته پدیده ای منحصر به فرد در تاریخ مبارزاتی ما نیست، ولی مهم و آموخته ای تلخ است. او جوانی پر استعداد با آینده ای تامیین شده در زمان خودش بود که خود خواسته به مبارزه سهمگین، …

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده بی بی سی، چهاردهم می ۲۰۱۶:…  در ۷ تیر ۱۳۶۰ انفجار بزرگی در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی رخ داد که در آن ده‌ها نفر کشته شدند. رسانه‌های رسمی ایران فردی به نام محمدرضا کلاهی را عامل بمب‌گذاری معرفی می‌کنند و می‌گویند …

مخارج باز اسکان مجاهدین لیبرتی نشین

مخارج باز اسکان مجاهدین لیبرتی نشین

مخارج باز اسکان مجاهدین لیبرتی نشین بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، چهاردهم می ۲۰۱۶:…  بازهم سازمان فروش اموال ساکنان لیبرتی را بهانه کرده است تا بیشتر در عراق بماند ِ او که تا دیروز از کمبود امکانات در لیبرتی در حد صفرو زیر صفر اطلاعیه میداد حالا میخواهد با فروش این وسایل زیر …

غفور فتاحیان: به یاد جعفر کهزادمنش و جلیل بزرگمهر و …

غفور فتاحیان: به یاد جعفر کهزادمنش و جلیل بزرگمهر و …

به یاد جعفر کهزادمنش و جلیل بزرگمهر و دهها سربه نیست شدۀ دیگر در فرقۀ رجوی  غفور فتاحیان، پیوند رهایی، سیزدهم می ۲۰۱۶:…  جعفر از جملۀ نوجوانان ایرانی بود که در سودای آزادی برای میهن و مردمش به سازمان مجاهدین خلق با هویت و هدفی که از قبل از انقلاب معروف بود پیوسته بود ولی …

بهزاد علیشاهی: تیمسار مسعود رجوی،همسرش و آقای خزایی گماشته اش

غفور فتاحیان: به یاد جعفر کهزادمنش و جلیل بزرگمهر و …

تیمسار مسعود رجوی،همسرش و آقای خزایی گماشته اش  بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، دوازدهم می ۲۰۱۶:…  موضوع مقاله آقای خزایی که شامل صد و بیست و پنج خط است بطور خلاصه این است که : برخی جداشده ها و خائنین و منتقدین هرکاری علیه آنها از طرف سازمان انجام میگیرد را فکر میکنند …

سایت کانون آوا باز مورد حمله سایبری چماقداران رجوی قرار گرفت

غفور فتاحیان: به یاد جعفر کهزادمنش و جلیل بزرگمهر و …

سایت کانون آوا باز مورد حمله سایبری چماقداران رجوی قرار گرفت  کانون آوا، دوازدهم می ۲۰۱۶:…  دوستان عزیز! سایت آوا از صبح امروز مورد حمله هکری قرارگرفته و با وجود تلاش فراوان شرکت ساپورتر هنوز دوباره بکارنیافتاده است.  این حمله بگزارش شرگت ساپورتر از امریکاصورت کرفته و بانک اطلاعاتی سایت را مورد حمله و خطر پاک

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید