سنت دیرینه مجاهدین، تخریب منتقدین

0
1134

سنت دیرینه مجاهدین، تخریب منتقدین 

ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، بیست و دوم آوریل ۲۰۱۶:…  ما اکنون مجاهدین سوژه دیگری را مورد حمله و هجوم هیسیریک خود قرار داده اند تا همان سنت دیرینه خود را اجرا نمایند، این البته از سیاست های کثیف رجوی است و در واقع پایه گذار این سیاست بیشرمانه هم کسی به غیر از رجوی نبوده، این بار اما سوژه کمی متفاوت تر از قبلی هاست ایشان خانم فریده هشترودی می باشند که اکثر همیهنان عزیز با نام خانوادگی … 

لینک به منبع

سنت دیرینه مجاهدین، تخریب منتقدین

ادوارد ترمادوبراستی برای چه و به چه دلیلی مجاهدین هم شعار آزادی و دمکراسی سر می دهند و هم اینکه هر کسیکه از سازمانشان حمایت نکند و یا اگر از سیاست های سازمان و تشکیلاتشان انتقادی داشته باشد یا حتی به کسی که مدتها با تشکیلات آنان بوده اما امروز به هر دلیلی مایل به ادامه راه با آنان نسیت مارک مزدوری می زنند و تمام تلاش خود را برای تخریب فرد منتقد یا جدا شده بکار می گیرند، این موضوعی است که سالیان سال است در سازمان بعنوان یک سنت دیرینه بکار گرفته می شود و اگر چه در طول این سالیان با تلاش و کوشش و افشاگری های مکرر اعضای سابق و جدا شدگان از تشکیلات مجاهدین این دغلکاری رنگ باخته اما هنوز این سنت در درون تشکیلات از جایگاه محکمی برخوردار است.

برای بکارگری این سنت در هر مقطع و زمان سوژه ای وجود دارد،یک زمان جدا شدگان از اسارت تشکیلاتی یا افرادی که از شورا فاصله می گیرند را هدف قرار می دهند و زمانی تهمت و افترا را متوجه گروه های دیگر در خارج کشور می کنند و یا زمانی حتی به مقامات کشورهای دیگر بند می کنند و وقتی کفگیر به ته دیگ می رسد خانواده هائی را که برای دیدن فرزندان به گروگان گرفته خود که هنوز در تشکیلات سازمان گرفتار هستند مارک مزدوری می زنند.

اما اکنون مجاهدین سوژه دیگری را مورد حمله و هجوم هیسیریک خود قرار داده اند تا همان سنت دیرینه خود را اجرا نمایند، این البته از سیاست های کثیف رجوی است و در واقع پایه گذار این سیاست بیشرمانه هم کسی به غیر از رجوی نبوده، این بار اما سوژه کمی متفاوت تر از قبلی هاست ایشان خانم فریده هشترودی می باشند که اکثر همیهنان عزیز با نام خانوادگی ایشان آشنائی دارند،پدر ایشان یکی از سرشناسترین ریاضی دانان جهان بودند، پروفسور هشترودی به عنوان یک متفکر منتقد و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.

اما برای مجاهدین که در این مقطع زمانی که ورشکسته شده اند اصلآ مهم نیست که طرف مقابل یا مخالفش کیست، در واقع جنگ مجاهدین با خانم هشترودی جنگ انتقاد نیست،بلکه در این میان مجاهدین می خواهند نوعی زندگی را به ایشان تحمیل کنند که خودشان مایلند، اساس حرف مجاهدین چه با کسانی که هنوز گرفتار تشکیلات هستند و چه کسانی که از آنان جدا شده اند همین است، طوری زندگی کنید که ما می گوئیم، وقتی نفس بکشید که ما می گوئیم، جایی بروید که ما می گوئیم، در واقع این همان کنترل تشکیلاتی است که هر کسی که وارد تشکیلات مجاهدین شود برقش او را می گیرد.

بخاطر دارم زمانی را که همین خانم هشترودی به اردوگاه اشرف آورده شده بود، فرمانده هان زن که او را همراهی می کردند چنان هیجان زده به دنبال ایشان می دویدند که عرق از سروکله هاشیان می ریخت و چنان هیجان زده شده بودند و چاپلوسی می کردند که نگو و نپرس، البته خود خانم هشترودی برایشان مهم نبود تنها نام خانوادگی ایشان مهم بود که بتوانند در محافل بین المللی و ایرانی پز بدهند و تبلیغ کنند و به رخ بکشند.

بالاخره ما که نفهمیدیم در دنیای آزادی و دمکراسی که در کشورهای پیشرفته شاهد آن هستیم انسان حق تصمیم گیری دارد که کجا و چگونه زنگی کند یا خیر؟ البته این را می دانم که در دمکراسی از نوع مجاهدین قضیه فرق می کند، طوری که یک روز بایستی ازدواج عقیدتی انجام دهی که انتخاب همسر به عهده تشکیلات است یعنی زوری،یک روز بایستی از همان همسر تشکیلاتی که شاید به وی علاقه مند شدی بزور جدا شوی، همان طلاق های اجباری درون سازمانی، در انتخاب لباس و پوشش هم اختیاری نداری البته به غیر از خانم رجوی، دست دادن مرد و زن هم ممنوع است باز هم به غیر از خانم رجوی، آرایش کردن زنان هم در تشکیلات ممنوع است باز هم به استثنای خانم رجوی، در کجای دنیای باشی و نفس بکشی باز تصمیم سازمان و تشکیلات است.

اگر وارد تشکیلات مجاهدین شدی دیگر حق زندگی به شکل آزاد نداری چون همین که در خواست جدا شدن از سازمان را بدهی ابتدا می گویند اینجا کارخانه نیست که یک روز بیائی و یک روز هم بروی،اگر دوباره درخواست بدهی با نشست های تآیین تکلیف روبرو خواهی شد که در پایان یا بایستی تسلیم شوی یا نفوذی رژیم خواهی شد و بایستی اعتراف نامه بنویسی که بله من نفوذی هستم که این می شود پتکی بر سر که هر گاه هوس جدا شدن کردی در جمع رسوایت کنند، البته از فحش های ناموسی و بعضآ کتک های درون نسشت ها می گذرم.

سنت دیرینه مجاهدین در درون تشکیلات به این شکل است که در پایان باعث تخریب شخصیت فرد معترض یا منتقد در درون سازمان می شود و فرد از ترس اعتراف نامه دروغی خودش تابع تشکیلات اجباری می شود. این گوشه ای از دمکراسی از نوع مجاهدین دردرون تشکیلات است، همان جائی که رهبر سازمان در مقابل افرادی که به زور اعتراف نامه نوشته اند لقز آزادی سر می دهد.

دمکراسی مجاهدین درخارج از تشکیلات به شکل دیگری می باشد، در واقع در بیرون از تشکیلات یا در خارج کشور اگر تن کسی به تن مجاهدین خورد بداند که یا بایستی تا آخر عمر به رهبری مجاهدین کولی بدهد یا اینکه پی مزدور شدن را به تن بمالد، به شکلی که حتی اگر فرد کولی نداد و بی سر و صدا گوشه ای برای خود اختیار کرد یا بایستی در همان گوشه دق مرگ شود و یا مثلآ اگر تصمیم به بازگشت به ایران را گرفت از نظر مجاهدین مزدور رژیم است، پس کارخانه پاپوش سازی مجاهدین که دستگاه هایش همان سنت دیرینه است شروع به کار می کنند و در یک چشم بهم زدن در سایت هایشان می نویسند که فلان فرد فلان روز با فلان مآمور رژیم ملاقات کرده و حالا هم می خواهد به ایران برود،خداوند از دست مجاهدین به داد ایرانیان خارج از کشور که به ایران تردد دارند برسد.

ناگفته نماند که در یکی از نشستهای درونی در اردوگاه باقر زاده که البته پخش بیرونی نشده آقای رجوی می فرمود: بگذارید به ایران برویم آنوقت تمام ایرانیانی که در خارج از ایران هستند باید پاسخ بدهند کجا بودند و چه می کردند،هنوز به ایران نرسیده از ایرانیان خارج از کشور طلبکار است.

خوب این یعنی همان جمهوری دمکراتیک اسلامی،نوعی حکومت خود ساخته که تنها در کارگاه دیکتاتوری رجوی قالب ریزی می شود. حالا هم خانم هشترودی تمایل به ادامه با مجاهدین به هر دلیلی نداشته و به هر دلیلی تصمیم گرفته به زادگاهش برود، برای تخریب خانم هشترودی مدتی است که از چپ و راست در سایت های مجاهدین شاهد چرندیات اضافه علیه ایشان هستیم. این حق قانونی هرفردی در دنیا است که کجا و چگونه زندگی کند و طبق قوانین همین کشورهای اروپائی هم کارغیر قانونی نیست، غیر قانونی بودن این موضوع تنها در قانون خودمحورانه مجاهدین است که تا آنجائی که در توان دارند تلاش می کنند مردم ایران را از هم بپاشند و در خارج از کشور هم با همین سیاست مزدورانه در تلاش هستند که ایرانیان را نسبت به یکدیگر بدبین کنند، بر عهده ایرانیان آزاده و وطنپرست است که با اینگنه تفرقه اندازی مسؤلانه برخورد کنند

_____________________________________

آرشیو موضوع : شورای ملی مقاومت

آقای خزائی، بیش از این شرمنده مان نکنید!

آقای خزائی، بیش از این شرمنده مان نکنید!

آقای خزائی، بیش ازاین شرمنده مان نکنید! صابر ازتبریز (امضاء محفوظ)، ایران اینترلینک، هشتم ژوئیه ۲۰۱۵:…  برادر بزرگترم! همسو شدن با سران بعضی ازکشورها و جریاناتی که نبض اصلی مطبوعات جهان وامکانات مادی دنیا فعلا دراختیار آنهاست که هنر نیست! دراین راهی که شما طی سه دهه انتخاب کردید، احتیاج به آن پنج فرمان وقهرمانی نشان …

جدایی بنی صدر و مجاهدین -بخش ۶ – نامه رجوی به بنی صدر و پاسخ بنی صدر

آقای خزائی، بیش از این شرمنده مان نکنید!

در خاتمه فرصت را مغتنم شمرده و ضمن تجدید احترامات خانوادگی خودم با شما تاکید می کنم که اختلاف نظرهای سیاسی ما بین شما و سازمان مجاهدین خلق ایران بیهچوجه ربطی و تاثیری بر مناسبات خانوادگی من و شما ندارد. فقط خواهش می کنم مراقبت فرمائید درباره همسر گرامی ام (فیروزه) که از لحاظ عقیدتی و سیاسی …

جدایی بنی صدر و مجاهدین ـ۴ـ طرح و آرزوهای واهی رجوی درباره رفتن به عراق و …

جدایی بنی صدر و مجاهدین ـ۴ـ طرح و آرزوهای واهی رجوی درباره رفتن به عراق و …

شبی رجوی به نزد بنی صدر رفت و طرح رفتن به عراق را باین شرح با او در میان گذاشت: “اگر قطعه زمین قابل دفاعی در عراق بگیریم و من (رجوی) در آنجا مستقر بشوم و بخشی از اسرا که طرفدار ما هستند در اختیار ما قرار بگیرند و با فراخوان نیروهای طرفدار خود را، از سراسر ایران …

جدایی بنی صدر و مجاهدین ـ ۳ ادعاهای مسعود رجوی از در خواست قباله نصف وزرا…

جدایی بنی صدر و مجاهدین ـ ۳ ادعاهای مسعود رجوی از در خواست قباله نصف وزرا…

جدایی بنی صدر و مجاهدین – بخش سوم – ادعاهای مسعود رجوی از در خواست قباله نصف وزرا: به هر کس باندازه مقاومتش بیشتر نمیدهیم! 31/02/1394 – سایت انقلاب اسلامی- بمناسبت سالگرد جدایی مجاهدین خلق از بنی صدر در 20 اسفند 1362، که با اطلاعیه 4 فروردین 1363 «شورای ملی مقاومت» علنی گشت، پاسخ …

جدایی بنی صدر و مجاهدین – بخش دوم – دروغهای مسعود رجوی برای فرار از بحث آزاد

جدایی بنی صدر و مجاهدین – بخش دوم – دروغهای مسعود رجوی برای فرار از بحث آزاد

چرا بجای سیاه کردن صفحات بسیار در بروز دادن آثار تشنج عصبی و ناسزا و دروغ، اقلا توضیح نمی­دهد که “رهبری” این سازمان درباره سرانجام رژیم خمینی و پروسه سقوط آن چه نظری دارد؟ از قضا، کرامت می­کند و مثل شیخ اجل شیره را خورده و می گوید شیرین است! می گوید: “تضاد اصلی، تضاد رژیم خمینی با …

محمد رضا روحانی: آى دزد آی دزد – ۵ ادبیات امنیتى

جدایی بنی صدر و مجاهدین – بخش دوم – دروغهای مسعود رجوی برای فرار از بحث آزاد

کمسیون بى صاحب ضد امنیت وترور شورا که معلوم نیست چرا و چگونه به اسرار یک ملاقات خصوصى رهبرى عقیدتى دست پیدا کرده هم دروغ مى گوید و هم فراموشکار است خوشبختانه من نیازى ندارم که سندى آرائه کنم خودشان زحمت لازم را کشیده اند . مى نویسند روحانى در دیدار خصوصى « در خواست کمک مالى …» کرد. …

کریم قصیم : قدرشناسی مسعود رجوی یا انتقام کشی؟ (۳)

جدایی بنی صدر و مجاهدین – بخش دوم – دروغهای مسعود رجوی برای فرار از بحث آزاد

اصلاً و ابداً از وجود پرده ها و آن چه رجوی درپشت پرده های اُور و دیگرجاها انجام می داد کوچکترین خبری نداشتم. علی زرکش دراور؟ خروج جمیع نیروهای رزمنده ازایران؟ خلع رهبری جمعی مجاهدین و کوبیدن میخ رهبری امام گونه ؟ لغزخواندن پشت سر شورائیها؟ رویه های سرکوبگرانه درون سازمانی؟ و . . . نه از این …

سعید جمالی : طور دیگری هم می توان زیست

سعید جمالی : طور دیگری هم می توان زیست

“موضوع” و “بحث” بر سر امر مبارزه نیست، سالهاست که نیست! اگر هنوز ابهامی دارید بروید و بخوانید، منابع و مستندات فت و فراوان است. بحث بر سر از دست دادن حداقلهای اخلاقی در یک مناسبات اجتماعی ساده است. اگر هنوز هم ککتان نمی گزد و به سکوت قناعت کرده اید، شک نکنید، یکسره بسراغ … طور …

میلاد آریایی : بن‌بست شورا چگونه به پایان میرسد ؟

میلاد آریایی : بن‌بست شورا چگونه به پایان میرسد ؟

یک ایده خیلی انقلابی دارم اینکه مثل سالیان قبل یادتان هست برادر کار خیلی بزرگی کرد وشورا را « گشاد » کرد طوری که همه اعضای مجاهدین هم آمدند توی شورا و خلاصه جانی تازه گرفتیم ، آقا تالار بهارستان برای خودمان درست کردیم ، شیره ها آوردیم و سر خودمان مالیدیم بیا وببین . برادر مسعود آن …

حامد صرافپور : نقد و رنجش! این چه حکایت باشد؟

میلاد آریایی : بن‌بست شورا چگونه به پایان میرسد ؟

از استعفا دادگان شورای ملی مقاومت رجوی خواسته بودم به جای دفاع از خود در برابر سیل اتهامات و لجن پراکنی های مریم و مسعود رجوی که توسط چماقداران ایشان نثار می شود، به افشای چیزهایی بپردازند که اتفاقاً نقطه آسیب پذیر زوج رجوی است و هدف وی از گسیل انبوه قلم نویس مواجب بگیر برای قلمفرسایی …

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید