نگاهی به دستگیریها و قتل و شکنجه های دهۀ هفتاد در فرقۀ رجوی

0
642

آمر اصلی این جنایت شخص مسعود رجوی بود که این دستور او توسط مریم رجوی به مسئولین ستادها و فرماندهان یکانها ابلاغ می شد و آنها توجیه شده بودند که افراد دستگیر شده را ابتدا به زندانهای مخفی در ضلع شرق پادگان اشرف و یا به خیابان منتهی به قبرستان کشته شدگان می بردند و از انجا به زندان اصلی در خیابان صد منتقل می کردند ولی به علت حجم بالای دستگیریها و نبود جا رجوی بلافاصله محور دوی قدیم را به زندان تبدیل کرد و در همین مکان بود که جلیل بزرگمهر و تعدادی دیگری از ناراضیان سر به نیست شدند. شمس الله گل محمدی که خود در همین زندان بود  به شکل فجیعی توسط مریم اکبری از زنان حرم سرای رجوی به طرز مرموزی کشته شد.

نگاهی به دستگیریها و قتل و شکنجه های دهۀ هفتاد در فرقۀ رجوی

نوشتۀ: غفور فتاحیان عضو قدیمی جدا شده از سازمان مجاهدین خلق (فرقۀ رجوی)

منبع : پیوند رهایی

جنایت بزرگ رجوی با دستگیری بیش از 600 نفر و شکنجه و ناپدید شدن دهها نفر از آنان در سالهای 73 و 74 معروف به «پروژۀ رفع ابهام» در داخل تشکیلات و «قتلهای مشکوک» در بیرون آن با توجیه یافتن نفوذیهای رژیم در قرارگاههای فرقه اش؛ همانند همۀ جنایتها علیه بشریت شامل مرور زمان نشده و با گذشت زمان به فراموشی سپرده نمی شود. لذا بایستی پیوسته این جنایت بویژه توسط شاهدان عینی آن با جزئیات افشا شده و در این مورد فرقۀ رجوی و سران آن به چالش کشیده شوند.

در سالهای 73 و 74 که وضعیت نابسامان نیرو و نارضایتی های افراد از عملکرد رجوی خائن در پادگان اشرف به اوج خود رسیده بود رجوی برای فرار و عدم پاسخگویی دست به این سنایوری بسیار کثیف و ضد بشری زد و عدۀ زیادی را روانه بازدشتگاههای مخفی خود ساخت.

رجوی تعدادی شکنجه گر ماهر و کارکشته همچون اسدالله مثنی، بهرام جنت صادقی با نام مستعار مختار، علی شیراز، صمد کلانتری، شخص سفاکی به نام سید محمد سادات دربندیبا نام مستعار کاک عادل ( رئیس زندان در اسارتگاه بدنام اشرف، بازجو و شکنجه گر)، بهمن برومند با نام مستعار ناجی، حسن عزتیبا نام مستعار نریمان، مجید عالمیان، پرویز موسوی سیگاری نیا با نام مستعار فاضل،فریدون سلیمی و عبد الوهاب فرجی با نام مستعار افشین، پرویز کریمیان با نام مستعار جهانگیر، حسن محصل، علی اکبر انبازبا نام مستعار یوسف، اسماعیل مرتضائی با نام مستعار جواد خراسان و چند رأس زن بد نام شورای رهبری به نام های مریم اکبری و بتول رجائی و زهرا توکلیبا نام مستعار نصرت و معصومه ملک محمدی و فرزانه میدان شاهی وو…… را مأمور سرکوب و شکنجه و کشتن این افراد ناراضی نمود که رجوی فراری برای سرپوش گذاشتن و برای اینکه کسی متوجه این دستگیریهای گسترده نشود و برای اینکه با انبوهی سؤال و تناقض افراد که روزانه از سر به نیست شدن دوستانشان  مسئله دار شده بودند اعلام می کرد که همۀ این افراد به مأموریتهای داخل رفتند. از این رو تا مدت چند ماهی رجوی با این ترفند توانست غیبت این افراد از میان جمع دوستانشان در هر مقر را بپوشاند ولی بعد از مدتی که تعدادی از نفرات را به صورت گروهی با صورتهای باد کرده که تازه از زندان آزاد شده بودند به مقرهایشان در پادگان اشرف بازگرداندند برای همه واضح بود که این نفرات در زندان بودند و همه می دانستند آنها که برنگشته اند زیر شکنجه کشته شده یا سربه نیست شده اند.

آمر اصلی این جنایت شخص مسعود رجوی بود که این دستور او توسط مریم رجوی به مسئولین ستادها و فرماندهان یکانها ابلاغ می شد و آنها توجیه شده بودند که افراد دستگیر شده را ابتدا به زندانهای مخفی در ضلع شرق پادگان اشرف و یا به خیابان منتهی به قبرستان کشته شدگان می بردند و از انجا به زندان اصلی در خیابان صد منتقل می کردند ولی به علت حجم بالای دستگیریها و نبود جا رجوی بلافاصله محور دوی قدیم را به زندان تبدیل کرد و در همین مکان بود که جلیل بزرگمهر و تعدادی دیگری از ناراضیان سر به نیست شدند. شمس الله گل محمدی که خود در همین زندان بود  به شکل فجیعی توسط مریم اکبری از زنان حرم سرای رجوی به طرز مرموزی کشته شد.

شمس الله برایم تعریف می کرد که شبها تا صبح شکنجه و اذیت و آزار بود و به همه گفته شده بود که  هر کسی می خواهد آزاد شود باید اعتراف کند که نفوذی و مامور وزارت اطلاعات می باشد و در غیر این صورت از ازادی خبری نیست.

بله، رجوی وطن فروش برای پاسخگو نبودن دست به هر جنایتی می زد.

حال باید پرسید آیا نباید سازمانهای حقوق بشری و دولتهای اروپایی بویژه دولت فرانسه که کشورش پناهگاه گروهی از این شکنجه گران و سرکردگان فرقۀ رجوی و از آمران و مجریان این موج دستگیرها و شکنجه و قتل و در رأس آنها مریم رجوی می باشد  پرونده این جنایت کاران را روی میز بیاورند و این جنایت ضد بشری را به عنوان جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت بشناسند؟!

آیا این جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت نبوده و نیست که مسعود و مریم رجوی برای مدت 30 سال تعداد 3000 نفر را در بیانانهای عراق به بهانه واهی سرنگونی رزیم نگه داشته و نمی گذاشتند که از آنجا خارج شوند؟

آیا زمان آن فرا نرسیده که مسعود و مریم رجوی را به جرم نابود کردن زندگی و از هم پاشاندن و رنج و عذاب دادن هزاران خانواده به دست عدالت سپرد؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید