چند نامه و مطلب روشنگرانه پیرامون توطئه رجوی علیه میثم پناهی در آلمان

0
819

چند نامه و مطلب روشنگرانه پیرامون توطئه رجوی علیه میثم پناهی در آلمان

علی حسین نژاد، محمد کرمی، امیر موثقی و انجمن زنان ایران، دوازدهم دسامبر ۲۰۱۵:…  من به عنوان یک عضو سابق که شناخت خیلی عمیقی از تشکیلات سازمان مجاهدین بخصوص مسئول تشکیلات کشور المان یعنی خانم مهوش سپهری دارم . می دانم که این هم یکی از شگرد ها وتوطئه های سازمان مجاهدین بر علیه افراد جدا شده می باشد . لازم به ذکر است که خانم مهوش سپهری مسئول کل تشکیلات المان در گذشته …

نمونه ای از گنده گویی مزدور رجوی علیه جداشدگانتوطئۀ فرقۀ رجوی علیه جداشدگان پناهنده در آلمان در وحشت از ریزش فزایندۀ نیرو

محمد حسین سبحانی: اهداف پاپوش سازی جدید گشتاپوی فرقه مجاهدین خلق

نامۀ سرگشادۀ حسین نژاد به دادستان فدرال آلمان در شهر کالسروهه

آقای میثم پناهی را آزاد کنید

پیوند رهایی، دوازدهم دسامبر ۲۰۱۵
لینک به منبع

دادستان محترم فدرال آلمان در شهر کالسروهه

اینجانب علی حسین نژاد (۶۵ ساله) عضو قدیمی سابق سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) و مترجم ارشد در بخش روابط خارجی این سازمان که قبل از آن در ایران دبیر دبیرستانها و مدتی نیز فرماندار یکی از شهرهای ایران بودم، بعد از سی سال حضور و کار در تشکیلات این سازمان سه سال پیش با بیرون آمدن از کمپ لیبرتی به کمک هیأت بازدید کنندۀ UNAMI از آن جدا شدم چرا که بعد از سالها دیدم که رهبری این سازمان آن را به یک فرقه تبدیل کرده که ارتباط همۀ ما اعضا را با بیرون آن و در درجۀ اول با خانواده هایمان قطع کرده است؛ تا اینکه با اولین فرصت بعد از برداشته شدن سالها حصارهای فیزیکی این فرقه در قرارگاههایش در زمان صدام حسین و انتقال ما از قرارگاه اشرف به کمپ لیبرتی توانستم به کمک هیأت بازدید کنندۀ UNAMI از کمپ بیرون آمده و از این سازمان جدا بشوم سازمانی که هر گونه ازدواج و تشکیل خانواده در آن ممنوع است و آنهاییکه هم که از قبل ازدواج کرده بودند مجبور به طلاق دادن همسرانشان شدند.

این فرقه چنانکه در گزارش نیمه سالانۀ نمایندۀ دبیر کل ملل متحد در عراق در سال ۲۰۱۳ به شورای امنیت آمده است در داخل خود فاقد مناسبات دموکراتیک می باشد بطوریکه حتی افراد داخل تشکیلات نیز با یکدیگر و با افراد خانوادۀ خود نمی توانند ارتباط برقرار کنند و مجاز به هیچگونه تماس و ارتباطی با بیرون تشکیلات نیستند. از جملۀ آنها خود اینجانب هستم که حتی در داخل تشکیلات هم حق نداشتم با دخترم که با هم در یک قرارگاه سازمان بودیم دیدار کنم و آن دخترم نیز نتوانسته تا کنون با خواهر کوچکترش که در ایران زندگی می کند حتی برای یک بار در عمر خود دیدار کند زیرا رهبری سازمان مانع دیدارهای خانوادگی است.

اینجانب و بیش از هزار نفر که از سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) در این سالیان جدا شده ایم همه مان چنانکه شیوۀ برخورد این فرقه طی سی سال گذشته با جدا شدگان و مخالفانش بوده در همۀ این سالهای بعد از جدا شدنمان از جانب رهبری این فرقه با انواع دشنامها و ناسزاها از جمله اتهام کاملا نادرست همکاری با رژیم جمهوری اسلامی ایران و اطلاعات یا سپاهش روبرو بودیم و حتی رهبری این فرقه یعنی شخص مسعود رجوی بارها از جمله سال گذشته با صدای خودش که از رسانه های رسمی آن پخش شد جدا شدگان و مخالفان سازمانش را در اروپا و آمریکا از جمله آقای ابو الحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب ایران را که اکنون مقیم فرانسه می باشد تهدید به قتل کرد.

آقای دادستان؛

من در برخی رسانه ها دیدم که نوشته اند مقامات آلمانی یک ایرانی را به اتهام جاسوسی و جمع آوری و فروش اطلاعات علیه سازمان مجاهدین خلق و به نفع رژیم ایران دستگیر کرده و خانۀ چند ایرانی را هم در این رابطه بازرسی کرده است. خبر واقعا اگر صحت داشته باشد و اتهام همین باشد بسیار تعجب برانگیز است. زیرا چنانکه ذکر کردم هیچکس در میان تمام جدا شدگان و مخالفان این فرقه از این نوع اتهام سران آن در امان نیست.

ترفند و بهانۀ کهنه و نخ نمای اتهام موهوم جاسوسی و اطلاعات دادن به رژیم و تهدید امنیتی را این فرقه همیشه نه تنها علیه همۀ جدا شدگان و منتقدین و مخالفانش بلکه بارها علیه خانواده های اسیران فرقه از جمله پدران و مادران سالخورده ای که برای دیدار با فرزندانشان و افراد خانواده شان بعد از دهها سال از ایران به دم در اشرف یا لیبرتی رفته اند بدون اینکه بدانند اصلا اسم آن منطقه چیست و با راهنمایی نیروهای عراقی که خودشان صاحب آن مقرها هستند به آنجا رفته اند به کاربرده است که واقعا مسخره و مضحک بوده و می باشد. این فرقه همچنین به این بهانۀ موهوم از دادن هرگونه خبری از نقل و انتقال و وضعیت افراد لیبرتی به خانواده هایشان خودداری کرده و می کند در حالیکه هدف اصلیش جلوگیری از اقدام و فشار خانواده ها برای تماس و دیدار با عزیزانشان می باشد.

آقای میثم پناهی را اینجانب از زمانیکه در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) در عراق و مشخصا در قرارگاه اشرف بود می شناختم و بعد از اینکه هم از کمپ لیبرتی نزدیک چهار سال پیش بیرون آمد در هتل زیر نظر کمیساریای عالی پناهندگان در بغداد باهم بودیم و شاهد بودم که او هیچگونه فعالیتی حتی گفتاری و نوشتاری علیه سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) نداشت و بعد از آن هم که به آلمان منتقل شد اینجانب هیچگونه فعالیتی از او علیه این سازمان ندیده و نشنیده ام.

آقای دادستان؛

جهت اطلاع شما بگویم که در فرانسه دقیقا برخلاف اقدام شما، این سران سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) می باشند که همیشه به اتهام قصد انجام اعمال تروریستی و پولشویی و حمله و خشونت و ضرب و جرح علیه جداشدگان و مخالفان خود دارای انواع پرونده های قضایی هستند از جمله پلیس فرانسه در سال ۲۰۰۳ با حمله به مقر اقامت رهبر این فرقه یعنی مریم رجوی خود او و تعدادی از رهبران این فرقه را به اتهام قصد انجام اعمال تروریستی در فرانسه و نیز به اتهام پولشویی و اخاذی از مردم فرانسه دستگیر کرد و بعد از آن نیز که به دستور شخص مریم رجوی عده ای از افرادش در خیابانهای فرانسه و چند کشور اروپایی دست به خودسوزی زدند اتهام ایجاد وحشت و خشونت در جامعۀ فرانسه هم بر پروندۀ او افزود شد.

علاوه بر این در کشور فرانسه که اینجانب مقیم آن هستم درست برعکس آنچه اکنون در آلمان شاهدش هستیم این جدا شدگان و مخالفان سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) از جمله آقای بنی صدر رئیس جمهور سابق ایران و آقای احسان نراقی نویسنده و استاد و پژوهشگر فرهنگی معروف ایرانی عضو عالیرتبۀ یونسکو بوده اند که چند سال پیش علیه سران این سازمان مقیم فرانسه که به علت مخالفتهای آنان با این فرقه اتهام وابستگی به اطلاعات رژیم ایران را به آنان زده بود به دستگاه قضائیۀ فرانسه شکایت کردند که در نتیجه دادگاه فرانسه رهبران این سازمان را به اتهام زنی واهی و توهین به این شخصیتها و افراد محکوم کرد.

علاوه بر آن در همین چند ماه اخیر پنج پروندۀ شکایت در نزد پلیس فرانسه از طرف ما جدا شدگان این سازمان علیه رهبران و مسئولان آن که مقیم شهر اورسوراواز در نزدیکی پاریس هستند به ثبت رسیده و در دادگاههای پاریس و استان محل اقامت رهبران این سازمان مطرح می باشد که اتهام آنان در این شکایتها وارد کردن تهمتهای ناروا و تعقیب و جاسوسی و شناسایی محل اقامت جدا شدگان و مخالفان و حتی رخنه به ساختمان و محل اقامت آنان و چندین بار حملۀ خشونت بار و ضرب و جرح علیه جداشدگان در این کشور و تهدید آنان به قتل می باشد.

مقامات فرانسوی همیشه در برابر اتهامات واهی سران این فرقه در فرانسه علیه ما جدا شدگان به ما گفته اند که فعالیتهای شما تماما تبلیغی و مطبوعاتی بر اساس آزادی بیان مسالمت آمیز در انتقاد از این فرقه بوده و هیچگونه خطری برای امنیت فرانسه نیست زیرا طبق قوانین فرانسه و آلمان و اغلب کشورهای آزاد جهان تنها فعالیتی از اینگونه، جرم محسوب می شود که بر امنیت ملی این کشورها آسیب بزند. و این در حالی است که آقای میثم پناهی چنانکه پیش از این نیز گفتم هیچگونه فعالیتی سیاسی و تبلیغی حتی مسالمت آمیز و مطبوعاتی هم علیه این فرقه که ما در فرانسه انجام می دهیم نداشته است.

از رهبران فرقۀ رجوی باید پرسید: بفرمایید بگویید شما چه کار سری و پنهانی در کشورهای آزاد دنیا از جمله آلمان انجام می دهید و کدام مبارزه و مقاومتی را علیه رژیم در داخل یا خارج ایران دارید که کار جاسوسی و اطلاعات جمع کردن علیه شما مصداق هم داشته باشد؟ که حتی در صورت وجود فرضی آن نیز چه ربطی به امنیت و حاکمیت ملی این کشورها دارد؟

آقای دادستان؛

عدالت و دادستانی برحق و مبتنی بر انسانیت و قانون حکم می کند که شما سران فرقۀ رجوی را مورد پیگرد قانونی قرار داده و از آنها بپرسید که چرا دوازده سال از عمر این جوان را با شعارهای پوچ و دروغین مبارزه و مقاومت تباه کردند؟ آنهم در زمانی که تمام کار و فعالیت فرقه منحصر به دخالت در امور عراق و فتنه انگیزی و تفرقه اندازی سیاسی و اجتماعی در خاک یک کشور بیگانه بود که موجب تحریک و دشمن تراشی و زمینه سازی و جاده صاف کنی برای کشتار ساکنان کمپهای اشرف و لیبرتی توسط گروههای تروریست جنایتکار در آنجا گردید آنوقت وقتی او توانسته خودش را از جهنم و هفت حصار تشکیلات ضد انسانی و ارتجاعی فرقۀ رجوی نجات دهد ولی به علت پیوستن به آنان و حضور سالیان در اشرف و ترس از رژیم و در پرهیز از در آمدن به خدمت رژیم نخواسته و نتوانسته به وطنش و به آغوش خانواده اش برگردد و آوارۀ دیار غربت شده حال در آنجا به جای کمک به او وی را به جاسوسی دروغین متهم کرده و به پرونده سازی و پاپوش دوزی مسخره علیه او دست می زنند؟!!

باید جنابعالی از سران سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) (فرقۀ رجوی) بازخواست کنید که این شمایید که همیشه علیه مخالفان و منتقدان و جدا شدگان به جاسوسی و تحریک و ناسزاگویی و تهمت زنی و حمله و هجوم و ضرب و جرح و سرانجام هم تهدید آشکار به قتل از زبان رهبرتان که خودتان پخشش کردید دست زده و می زنید.

آقای دادستان؛

شما باید به سران این فرقه بگویید این شمایید که سالها در لیست تروریستی همین اتحادیۀ اروپا قرار داشتید و هنوز هم همه جا بویژه نزد همۀ ایرانیان مقیم خارج به عنوان یک فرقۀ تروریستی و جاسوس و در خدمت بیگانه شناخته شده اید و بایستی به جرم ترور و قتل و شکنجه و اعدام و جنایت از جمله داخل خود تشکیلات فرقه ای تان و محروم کردن سالیان افراد از هر گونه آزادی و ارتباط با دنیای بیرون از جمله با خانواده هایشان در دادگاههای همین کشورهای آزاد و در دادگاههای بین المللی به محاکمه کشیده شوید نه یک جوان ایرانی پناهنده که شما عامل آوارگی اش و تباهی سالیان از نوجوانی و جوانیش بودید.

آقای دادستان؛

این اقدام دستگاه امنیتی و قضائیۀ آلمان مبنی بر دستگیری و زندانی کردن یک جوان ایرانی قربانی سالها فریب و نیرنگ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (OMPI) بدون هیچ مجوز قانونی و بدون هیچ ارتباطی با امنیت آلمان و بدون هیچ مدرک و دلیلی بر اتهام وارد شده؛ مسلما آنهمه نیکی و ازخودگذشتگی مردم شریف آلمان برای سیل اخیر پناهندگان خاورمیانه و پذیرش و پناه دادن آنها توسط دولت آلمان را خدشه دار می کند.

هدف فرقۀ رجوی از این جاسوسیها و پاپوش دوزیها و پرونده سازیها علیه جدا شدگان آنهم جداشدگانی که هیچگونه فعالیتی علیه فرقه نداشته اند تا بتوان گفت بهانه ای در دست فرقه برای انتقام گیری بوده است؛ چیست؟ هدف تنها و تنها ترساندن افراد بویژه جوانان هم سن فرد مذکور در داخل تشکیلات و هفت حصار فرقه در کمپهایش در لیبرتی و آلبانی است تا به موج ریزش نیرویی اخیر فرقه بویژه در آلبانی نپیوندند و این کار سران فرقه وحشت و سراسیمگی آنان از این موج جدایی ها و در نتیجه فروپاشی فرقه را نشان می دهد.

از آنجا که این جوان و جوانان جدا شدۀ هم سن او را که مدت ده سال در اشرف و آخر هم در لیبرتی بودند جوانان هم سن و سالشان یعنی دوستان سالیان آنان که هم اکنون اسیر هفت حصار تشکیلاتی فرقه هستند می شناسند به یقین می توان گفت که سران فرقه به دستور مستقیم شخص مسعود رجوی و مریم رجوی دست به این اقدامات مذبوحانه و بزدلانه و ضد انسانی در حق پناهندگان جدا شده می زنند تا به افراد باقی مانده در اسارت تشکیلات رجوی در عراق و آلبانی این پیام را بدهند که اگر شما هم از تشکیلات جدا بشوید یا فرار کنید رهبری فرقه در خارجه و در دنیای آزاد هم شما را راحت رها نخواهد کرد.

قبل از این هم فرقۀ رجوی در سالهای گذشته در همین آلمان بارها دست به این ترفند و فریب دستگاه امنیتی و قضائی این کشور علیه جداشدگان زده است و همیشه هم بهانه اش ادعای مضحک و موهوم جاسوسی و جمع آوری اطلاعات و تهدید امنیتی!! علیه فرقه ای است که همۀ مقرهایش و فعالیتهایش و افراد ومسئولانش و سخنگویانش در همه جای دنیا علنی و اعلام شده در رسانه های خود فرقه و برای مقامات کشورهای مربوطه شناخته شده بوده و می باشد.

در فرانسه که دولت و مردم و ارگانهای اجرایی و قضائی اش به خوبی از ماهیت سران این فرقه آگاه هستند چنانکه گقتم تمام اینگونه ترفندهای باند مریم رجوی علیه جدا شدگان و مخالفان و منتقدان فرقه با شکست مواجه شده و بلکه موجب قبولی سریعتر پناهندگی و اقامت و رسیدگی بیشتر برای آنان از سوی دولت فرانسه شده است که مشخصا در مورد خود اینجانب تمام این نوع تلاشهای فرقه در نزد مقامات و ارگانهای فرانسوی در این سه سال حضور من در فرانسه نه تنها به شکست انجامیده بلکه آنگونه که خود شاهد بوده ام موجب تنفر و بیزاری بیش از پیش مسئولان فرانسوی از این فرقه و افشای بیشتر دروغها و تهمتها و ترفندها و ماهیت سران آن نزد این مقامات شده است یعنی همیشه در فرانسه اینگونه تلاشهای فرقه دقیقا بر ضد خودش عمل کرده است.

وزارت خارجۀ فرانسه در ماه اوت گذشته در پاسخ به نامۀ اینجانب به رئیس جمهور فرانسه مبنی بر درخواست اعمال فشار بر رهبران فرقۀ رجوی که مقیم این کشور هستند برای رفع محدودیت از دخترم و دیگر اسیران در داخل تشکیلات این فرقه جهت ارتباط آزاد با دنیای بیرون بویژه تماس و دیدار با افراد خانواده هایشان، در نامه ای به اینجانب نوشت: «موضع فرانسه نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران بسیار روشن است. ما هیچگونه تماس و ارتباطی با این سازمان که به کارهای خشونت آمیز شناخته شده است نداریم. در فرانسه سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان سازمانی هیچگونه مشروعیت قانونی ندارد. بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق بشر اعلام کرده اند که این سازمان به دلیل ساختار خشونت آمیز خود و نبود مناسبات دموکراتیک در درون آن دارای ویژگیها و عملکردهای فرقه ای می باشد. همچنین این سازمانها از نبود همکاری در راستای بازاسکان ساکنان کمپ لیبرتی اظهار تأسف کرده اند».

علی حسین نژاد

پاریس – ۱۱ دسامبر ۲۰۱۵

توطئه های سازمان مجاهدین بر علیه افراد جدا شده محکوم است.

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، دوازدهم دسامبر ۲۰۱۵
لینک به منبع

دادستانی فدرال آلمان ۱۲/۱۲/۲۰۱۵

در رابطه با پرونده اقای میثم پناهی به شماره ۲۰۱۵/۴۶- ۲۰۱۵٫۱۰٫۲۸

در اینترنت خبری را مطالعه کردم مبنی بر دستگیری فردی به نام میثم پناهی که پناهنده کشور آلمان می باشد. از آنجائی که فرد دستگیر شده از اعضای سابق مجاهدین خلق بود ، تحقیق کردم که فرد چه کسی می باشد.

از آنجائی که من نزدیک ۳۰ سا ل عضو سازمان مجاهدین بودم ،به دلیل عمل کرد های فرقه گرایانه مشابه داعش امروزی سازمان مجاهدین بودم. بعد از سقوط صدام حسین از این فرقه مجاهدین گریختم ، اکنون پناهنده فرانسه می باشم.

از آنجائی شناخت عمیقی نصبت به عمل کرد سازمان مجاهدین نسبت به اعضا جدا شده دارم برآن شدم که تخقیق کنم این فرد چه کسی می باشد. آیا واقعا یک جاسوس جمهوری اسلامی است یا توطئه ا ی است که سازمان مجاهدین معمولا برای سکوت اعضای جدا شده می کند.

آقای میثم پناهی خواهر زاده علیرضا پناهی یکی از مسئولین قدیمی سازمان مجاهدین می باشد.نامبرده توسط دائی خود جذب سازمان مجاهدین می شود. بعد از بیش از ۱۰ سال تصمیم میگیرد که از سازمان مجاهدین جدا شود.نام برده تقریبا در اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ به همراه دو نفر دیگر از کمپ لیبرتی در عراق توسط سازمان مجاهدین اخراج می شود . چند ماه در هتلی که مربوط به کمیساریا عالی پناهندگی است مستقر می شود . در زمانی که اقای میثم پناهی می خواهد کمپ لیبرتی را ترک کند مبلغ ۱۰۰۰ دلار مسئول وی به هرکدام از این نفرات می دهد ، آنها کاغذ های بابت در یافت پول امضا می کنند.و سازمان مجاهدین از آنها تعهد می گیرد که هیج مقاله یا مصاحبه ای روشنگری بر علیه سازمان مجاهدین انجام ندهند . سران سازمان مجاهدین تهدید می کنند درصورتی پایبند به این تعهد نباشید در کار پناهندگی شما اخلاق ایجاد می شود و وپرونده قضائی برای شما درست می شود. بعد از چند ماه که اقای میثم پناهی از طریق ترکیه به آلمان می رسد . یکی از مسئولین تشکیلات مجاهدین در المان سراغ وی می رود .اقای پناهی نزدیک ۲ سال به عنوان هوادار در کنار سازمان مجاهدین فعالیت می کند. در همین رابطه سازمان مجاهدین ماهانه مبلغی به وی پول می داده است . زمانی که اقای پناهی درخواست پول بیشتری می کند و اصرار می کند که باید بدهند ، در غیر این صورت شروع به مقاله نوشتن افشاگری درون مناسبات سازمان مجاهدین می کند. مسئولین سازمان مجاهدین تصمیم می گیرند برای تنبی وی ، تجربه شدن برای دیگر اعضا جدا شده که الان در قالب هوادار برای آنها فعالیت می کنند . با توطئه ای که درست می کنند وی را به عنوان جاسوس به پلیس معرفی می کنند .

من به عنوان یک عضو سابق که شناخت خیلی عمیقی از تشکیلات سازمان مجاهدین بخصوص مسئول تشکیلات کشور المان یعنی خانم مهوش سپهری دارم . می دانم که این هم یکی از شگرد ها وتوطئه های سازمان مجاهدین بر علیه افراد جدا شده می باشد .

لازم به ذکر است که خانم مهوش سپهری مسئول کل تشکیلات المان در گذشته نفر سوم سازمان مجاهدین خلق بوده است . نام برده در جریان کرد کشی سال ۱۳۹۱ مجاهدین فرمانده اصلی در صحنه بوده است. خانم مهوش سپهری در دادگستری عراق دارای پرونده جنائی می باشد . همچنین نام برده عامل کشتار و حذف مخالفین درون تشکیلات سازمان مجاهدین است .

من به عنوان فردی که نزدیک ۳۰ سال عضوسازمان مجاهدین بوده ام حاضر هستم در مقابل هر دادگاهی که بخواهند به این مسائل رسیدگی کند شهادت بدهم

رونوشت :

وزارت کشور المان

نامه سرگشاده انجمن زنان به دادستانی، امنیت و وزارت کشور آلمان در خصوص ترفندها و شگردهای سکت رجوی

زنان ایران، دوازدهم دسامبر ۲۰۱۵
لینک به منبع

با سلام و تقدیم احترام

اخیرا با خبر شدیم فردی بنام میثم پناهی از جدا شدگان تشکیلات فرقه ای رجوی در برلین بازداشت شده است.

در این خصوص و با توجه به تجربه و شناخت طولانی که ما بر حسب حضور سالیان زیاد در سطوح مختلف این تشکیلات داشته ایم قصد داریم در این زمینه مطالبی را در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت و ترفندهائی که بکار می برد به اطلاع شما برسانیم.

این سکت یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت سالیان سال است که در کشورهای اروپائی بصورتی مافیائی و مداربسته کار می کنند، رهبر آنها فعلا غایب است اما همچنان بصورتی پنهان و از طریق همسرش مریم رجوی در فرانسه این سکت را اداره می کند.

آنها پرونده پولشوئی و خشونت در کشور فرانسه و برخی کشورها دارند و سالیان سال در لیست گروههای تروریستی بودند. آنها در شعار خود را دموکراسی خواه و مخالف دولت ایران و اپوزسیون معرفی می کنند. اما در عمل و آنچه که ما شاهدش بودیم غیر از این است.

در حال حاضر اکثر اعضای خود را در عراق نگهداشته تا شاید دوباره مسلح شوند و دست به کارهای تروریستی بزنند.

قبل از حمله آمریکا به عراق سازمان مجاهدین تعداد زیادی از کادرهای بالایش را به کشورهای اروپائی اعزام کرد. مقر اصلی آنها در پاریس می باشد اما در سایر کشورها از جمله آلمان نیز پایگاه دارند. در این پایگاهها آنها دست به کارهای غیرقانونی می زنند از جمله قاچاق انسان و پولشوئی همچنین جمع آوری اطلاعات ایرانیان و نفراتی که از آنها جدا شده اند و ….

ارتباط تمامی نفرات ساکن در پایگاههای آنها با خانواده و با جامعه قطع است. تمامی اعضای آنها که در این پایگاهها هستند، به دستور رهبرشان تحت قوانین فرقه ای زندگی می کنند مثلا حق انتخاب همسرو تشکیل خانواده ندارند یا اینکه داشتن موبایل و اینترنت ورسانه های جمعی برای اعضاء ممنوع است.

این سازمان بخاطر قوانین فرقه ای که دارد اصلا نمی تواند بپذیرد که کسی از آنها جدا شود و یکی از کارهای روزمره آنها جمع آوری اطلاعات در مورد کسانی است که از آنها جدا می شوند و برای این فرد جدا شده پاپوش درست می کنند و به هر نحوی سعی می کنند که وی را به دام بیندازند.

از نظر ما و با شناختی که از ترفندهای این سکت داریم برای ما محرز هست پرونده سازی برعلیه میثم پناهی کار سازمان هست و در حقیقت برای این است که با قربانی کردن این فرد از بقیه نفرات زهر چشم بگیرد که اگر از ما جدا بشوید یا بخواهید بر علیه ما افشاگری کنید اینگونه برایتان مشکل می سازیم.

انجمن زنان ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵

رونوشت:

دادستانی کل آلمان

وزرات کشور آلمان

سازمان امنیت آلمان

چرا فرقه رجوی به دنبال میثم پناهی می باشد؟

سید امیر موثقی، کانون آوا، دوازدهم دسامبر ۲۰۱۵
لینک به منبع

مدتی هست که فرقه تروریستی رجوی دراوج استیصال ودرماندگی برای منتقدین و جدا شدگان در کشور های مختلف اروپائی پاپوش درست کرده و افرادی را که خواهان جدا شدن از تشکیلات فرقه ای رجوی میباشند در ارو پا تحت عنوان جاسوس به امنیت کشوری معرفی کرده و گفته میشود که آنها برای وزارت اطلاعات ایران برضد منافع ملی و میهنی دولت و شهر وندان کشور های ثالث کارمیکنند. واقعا سئوال من به عنوان یک جدا شده از این فرقه خیانتکار و مزدور این هست که چرا و به چه دلیل سر سوزن مدرک برای میثم و امثال میثم ندارید که به سیستم های امنیتی ارائه دهید؟ چرا و به چه دلیل میثم را بیخود و بیجهت با تهمت و افترا به سیستم های امنیتی تحویل داده اید؟ آخر مگر گناه این به قول شما میلیشیای سازمان چه بوده که انبوه برایش پرونده سازی های پوشالی کرده اید؟ میثم پناهی را بیگناه تحویل سیستم های امنیتی داده اید. او بدون هیچ گونه مدرک و دلیلی در بازداشت به سر می برد. واقعا سئوال اینجاست که اگرمیثم جاسوس بود و بر ضد منافع کشورآلمان برای سیستم های امنیتی ایران کار میکرد چرا دلیل و مدرک و فیلم و غیره و ذالک ندارید تا محکمه پسند باشد مثل صحنه سازی های پوشالی دیگر که برای سایرین از قبل با برنامه ریزی های مختلف تهیه و تنظیم می کردید؟ ما جدا شدگان و منتقدین از فرقه رجوی هرگز اجازه نخواهیم داد که حق و حقوق افرادی همچون میثم توسط شما یان پایمال شود. ما بیشماران هستیم که تا به امروز خواب خوش را از چشمان شمایان گرفته ایم هریک از ما جداشدگان و منتقدین گلوله های آتشین هستیم بر سر و قلب شما رهبری ناشایست و نالایق فرقه داعش صفت رجوی. براستی که من بعنوان یک جدا شده فرقه رجوی به خود میبالم که هرحرکتی که جداشدگان از این فرقه انجام میدهند همچون کوهی محکم و استوار و بلند قامت مانع از رسیدن فرقه رجوی به آرزو های واهی و پوشالیش می شود. در آخر به دوست عزیزم میثم پناهی درود میفرستم که این چنین دادرجوی را درآورده که چنین دامی برایش ترتیب داده اند تا بتوانند اورا محصور کنند همچون من و ما در عراق و ابو غریب تا مانع از رسیدن صداهایمان بگوش جهانیان شوند. میثم و امثال میثم تنها نیستند که گرفتار وحوشی همچون رجوی شده اند و باید بگویم که هستند کسانی که نگذارند رجوی به خواسته هایش برسد.

سید امیر موثقی

آلمان کلن

/////////////////////////

مصاحبه سایت ایران قلم با آقای محمد حسین سبحانی ـ اهداف پاپوش سازی جدید گشتاپوی فرقه مجاهدین خلق

قربانی را دوباره قربانی نکنید

مصاحبه سایت ایران قلم با آقای محمد حسین سبحانی ـ اهداف پاپوش سازی جدید گشتاپوی فرقه مجاهدین خلق

در ضمن روشن است که فردی که فرزند اعضای خود این سازمان بوده و به قول خود سازمان اخراج شده و از نظر سازمان سابقه منفی و نارضایتی از سازمان داشته ، بعد از بکارگیری دوباره وی در درون تشکیلات طبعا وی را در معرض اخبار محدودتری قرار می‌داده اند. اما این اخبار محدود تر چه جنبه اطلاعاتی می‌توانسته داشته باشد. همه افرادی که تجربه کار در تشکیلات سازمان مجاهدین را دارند می‌دانند که مسعود رجوی حتی فرد که بوی مسأله داری می داد، را هم خلع رده می‌کرد و دستور می‌داد در حاشیه تشکیلات کار کند. پس داستان این جوان قربانی چیست؟ پس نقشه گشتاپوی مجاهدین در این ماجرا چیست؟ به نظر من گشتاپوی فرقه مجاهدین از این پاپوش سازی چند هدف را دنبال می کند …

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید