توافق اتمی ایران چگونه لابی قدرتمند اسرائیل را در آمریکا تضعیف کرد

0
1309

تحول دیگر، ظهور و حضور نسبتاً طولانی نتانیاهو به عنوان نخست وزیر اسرائیل بود. نتانیاهو با رد هر گونه سازش بر سر برنامه هسته‌ای ایران به رویارویی با اوباما پرداخت و در این میان ایپک نیز بدون چون و چرا از نتانیاهو حمایت کرد. حاصل این وضعیت برخورد ایپک با بخش پرقدرتی در حزب دموکرات به رهبری اوباما و یکی شدن کامل مواضع این سازمان با حزب جمهوریخواه بود. به این ترتیب “حمایت دو حزبی” که سال‌ها ضامن موفقیت ایپک بود متزلزل شد و در جریان درگیری بر سر توافق هسته‌ای ایران ایپک و حامیانش متحمل شکست کم سابقه‌ای شدند.

توافق اتمی ایران چگونه لابی قدرتمند اسرائیل را در آمریکا تضعیف کرد

به نظر می‌رسد که پیروزی باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا بر مخالفان توافق هسته‌ای با ایران قطعی است و آثار این تحول در سطح برنامه هسته‌ای ایران و تعلیق تحریم‌ها باقی نخواهد ماند. شاید یکی از برجسته‌ترین آثار شکست مخالفان اوباما، تضعیف لابی پرقدرت اسرائیل، یعنی کمیته آمریکایی روابط عمومی اسرائیل، با نام اختصاری ایپک باشد.

هدف ایپک که در دهه ۱۹۶۰ شکل گرفت، لابیگری در درون سیستم حاکمه آمریکا (عمدتاً کنگره) برای شکل دادن به سیاست‌های آن کشور به نحوی است که اولاً منافع اسرائیل تأمین شود و ثانیاً قدرت مانور و عرض اندام از مخالفان اسرائیل گرفته شود.

اولین قدرت نمائی آشکار ایپک در سال ۱۹۸۴ شکل گرفت. در آن سال ایپک توانست با بسیج امکانات خود سناتور پرقدرت سنای آمریکا، چارلز پرسی را که ریاست کمیته روابط خارجی سنا را بر عهده داشت و از مخالفان ایپک بود از صحنه سیاسی خارج کند. در پی این ماجرا، توماس داین، مدیر اجرائی وقت ایپک گفت که با این اتفاق “سیاستمداران آمریکایی که مقامی دارند و آنان که در پی رسیدن به مقام هستند پیامی را که باید گرفتند”. به عبارت دیگر حساب کار دستشان آمد که مخالفت با ایپک هزینه خواهد داشت.

نفوذ ایپک عمدتاً حاصل کمک مالی اعضاء این سازمان به مبارزات انتخاباتی سیاستمداران آمریکایی است. این سیاستمداران از رئیس جمهور گرفته تا اعضاء کنگره را شامل می‌شود.

برای سال‌های طولانی، تلاش ایپک بر این بود که حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را پشت سر خود داشته باشد. از این نظر، سازمان مزبور کاملاً موفق بود. در واقع موضوع اسرائیل و امنیت آن کشور شاید تنها موردی بود که هر دو حزب بدون وقفه بر روی آن اتفاق نظر داشتند.

اما دو تحول باعث شد که این اتحاد تا حدودی متزلزل شود و حاصل آن درگیری آشتی ناپذیر دو جناح بر سر مسئله هسته‌ای ایران بود.

اول اینکه، دموکرات‌ها تا دهه ۱۹۸۰ در ایپک دست بالا را داشتند. رفته رفته این وضعیت به نفع جمهوریخواهان تغییر کرد و این تغییر آن چنان بود که ایپک، تقریباً به صدای جمهوریخواهان و حامی منشور و بینش سیاسی آنان تبدیل شد. طبیعی بود که در چنین حالتی بخشی از دموکرات‌ها از ایپک فاصله بگیرند چرا که سازمان مزبور را در جهت تندروهای جمهوریخواه می‌دیدند.

تحول دیگر، ظهور و حضور نسبتاً طولانی نتانیاهو به عنوان نخست وزیر اسرائیل بود. نتانیاهو با رد هر گونه سازش بر سر برنامه هسته‌ای ایران به رویارویی با اوباما پرداخت و در این میان ایپک نیز بدون چون و چرا از نتانیاهو حمایت کرد. حاصل این وضعیت برخورد ایپک با بخش پرقدرتی در حزب دموکرات به رهبری اوباما و یکی شدن کامل مواضع این سازمان با حزب جمهوریخواه بود. به این ترتیب “حمایت دو حزبی” که سال‌ها ضامن موفقیت ایپک بود متزلزل شد و در جریان درگیری بر سر توافق هسته‌ای ایران ایپک و حامیانش متحمل شکست کم سابقه‌ای شدند.

اولین علائم افول ایپک در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ آمریکا ظاهر شد. در آن سال، در حالی که نتانیاهو مرتب از حمله نظامی به ایران سخن می‌گفت و از موضع اوباما علناً انتقاد می‌کرد، ایپک به حمایت تمام قد از میت رامنی، رقیب جمهوریخواه اوباما پرداخت. اوباما استدلال می‌کرد که پیش از فکر کردن به اقدام نظامی باید دولت همه تلاش خود را برای حل دیپلماتیک مسئله با ایران به کار بندد.

شکست رامنی در آن انتخابات اولین ضربه جدی بر پیکر ایپک بود.

با آن موضع گیری ایپک و نتانیاهو وضعیت امروز قابل پیش بینی بود.

خطر جنگ

رقهImage copyrightReuters
Image captionبسیاری از صاحبنظران ظهور گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) را در عراق و سوریه نتیجه حمله آمریکا و متحدانش به عراق می‌دانند

اوباما برای شکست ایپک و حامیانش دست به تاکتیک قابل توجهی زد. او مسئله توافق هسته‌ای با ایران را به موضوع جنگ و صلح گره زد. او استدلال می‌کرد که تنها گزینه‌های موجود، توافق است و در غیر آن صورت، جنگ اتفاق خواهد افتاد. آنچه که به کمک اوباما آمد تجربه جنگ عراق بود. شاید اگر جنگ عراق اتفاق نیفتاده بود، فشار حامیان حمله نظامی به ایران صحنه را طور دیگری رقم می‌زد.

برگ برنده اوباما این بود که در دوران سناتوری به مصوبهٔ دادن اختیار به جورج بوش برای حمله به عراق رأی مخالف داده بود و پیوسته خسارت‌های عظیمی که در جنگ عراق به آمریکا وارد شده بود و وضعیت فاجعه بار کنونی در عراق را به رخ اسرائیل و مخالفان تندرو خود در کنگره می‌کشید.

در طرف مقابل نتانیاهو قرار داشت که می‌خواست به کمک ایپک طرح حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران را وارد دستور کار آمریکا کند. اما موضع گیری‌های او قبل از جنگ عراق اعتبار نقطه نظراتش را زیر سؤال می‌برد.

نتانیاهو در سال ۲۰۱۲ در مصاحبه با نشریه فرانسوی پاری ماچ با دفاع از حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران، گفت: “پنج دقیقه بعد [از حمله نظامی به ایران]، برخلاف نظر کسانی که نسبت به نتایج این اقدام شک دارند، من فکر می‌کنم که تمام منطقه نفس راحتی خواهد کشید.”

اما او ده سال پیش از آن، یعنی در سال ۲۰۰۲ هم در اظهار نظر مشابهی در مورد حمله به عراق، به کنگره آمریکاگفته بود: “اگر رژیم صدام را از میان بردارید، من تضمین می‌کنم که طنین مثبت آن تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.”

پیداست که آثار حمله به عراق چیزی جز جنگ و خونریزی و اوج گیری بی سابقه گروه‌های افراطی نبود تا جایی که امروز برای خود تشکیل حکومت داده‌اند.

دفاع ایپک از مواضع نتانیاهو، دفاع از یک جنگ جدید در خاورمیانه تلقی می‌شد که اوباما با مهارت از این موقعیت استفاده کرد و در کنگره شکافی را علیه لابی اسرائیل شکل داد.

مداخله ‘بی سابقه’

باراک اوباما و بنیامین نتانیاهوImage copyrightAFP
Image captionاختلاف بر سر برنامه اتمی ایران، روابط رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل را به شکل کم سابقه‌ای پر تنش کرد

موضوع دیگری که اوباما آن را برجسته کرد، دخالت ایپک و اسرائیل در سیاست‌های آمریکا بود.

او در مصاحبه‌‌ای با سی‌ان‌ان با اشاره به رفتار نتانیاهو گفت که هیچ نمونه‌ای را به خاطر نمی‌آورد که رئیس دولتی این چنین در سیاست‌های آمریکا دخالت کرده باشد. در این مورد نیز ایپک به دلیل حمایت بدون قید و شرط از نتانیاهو خود را در مظان همان اتهام قرار داد. در نتیجه کار به درگیر شدن با اوباما و بخشی از دموکرات‌ها کشانده شد که نهایتاً شکست سازمان مزبور را در مسئله هسته‌ای ایران رقم زد.

گزارش‌ها حاکی است که تابستان امسال ایپک میلیون‌ها دلار صرف تبلیغات و امور دیگر (از جمله دعوت دسته‌جمعی از گروهی از اعضاء کنگره به اسرائیل) برای خنثی کردن معامله هسته‌ای با ایران کرد. نه تنها این حرکت ایپک شکست خورد، بلکه در این میان گروه دیگر لابی اسرائیل، یعنی جی استریت J Street که رقیب ایپک به شمار می‌رود بیش از پیش در صحنه سیاسی آمریکا نقش پیدا کرد.

جی استریت، تمایلات چپ دارد و به دنبال ایجاد صلح در خاورمیانه است. گروه مزبور مخالف سرسخت سیاست‌های نتانیاهو است.

با توجه به انتخابات سال ۲۰۱۶ کنگره، بسیاری از ناظران منتظر ارزیابی مجدد قدرت ایپک هستند. آیا گروه مزبور خواهد توانست نمایندگانی را که به آن پشت کردند و توافق هسته‌ای با ایران را تثبیت کردند مجازات و از صحنه خارج کند؟ یکی از کسانی که احتمالاً در معرض حمله ایپک قرار خواهد گرفت، جرالد ندلر، یهودی و نماینده نیویورک در ۱۱ دوره پیاپی است که از توافق هسته‌ای حمایت کرد. وی در روز ۱۲ شهریور از حملات “شرورانه” علیه خود بعد از حمایت از توافق هسته‌ای اظهار شگفتی کرد.

یکی از ایالات هایی که برای ارزیابی قدرت ایپک مورد توجه ناظران خواهد بود، ایالت ویسکانسین است. رقابت در این ایالت بین ران جانسون، کاندیدای دست راستی و از مخالفان پر سر و صدای توافق با ایران و سناتور سابق، راس فینگولد، یهودی، دموکرات و از حامیان توافق هسته‌ای خواهد بود.

در هر صورت موضوع شکست ایپک در این جریان و تضعیف مشهود آن به معنای خاتمه یافتن نفوذ ایپک نیست. در آینده شاهد نبرد سنگین‌تر بین دو اردوگاه موافقان و مخالفان توافق هسته‌ای از یکسو و ایپک و جی استریت از سوی دیگر خواهیم بود.

کما اینکه از همین حالا گروهی متنفذ در کنگره آمریکا در پی جلب پشتیبانی از لوایح جدیدی هستند و می خواهند با توسل به موضوعات دیگر از قبیل تروریسم و حقوق بشر، تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کنند به نحوی که امتیازاتی که ایران از توافق اتمی به دست می‌آورد از میان برود.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید